راز یک حمله غیر ممکن،
فردو دژ مستحکم هستهای که حالا تبدیل شده به کابوس نتانیاهو و رژیم صهیونیستی

روستای فردو در محدودهای مابین تهران و قم، مهمترین مرکز غنیسازی اورانیوم در ایران است که در دستور حمله اسرائیل قرار دارد.
شایانیوز- رژیم اشغالگر قدس سالهاست در تدارک برنامهای برای حمله به مراکز هستهای ماست. تأسیسات هستهای فردو که طی چندین سال و به خصوص در روزهای حساس اخیر، خواب را از چشمان نتانیاهو و مقامات رژیم صهیونیستی ربوده است، قلب مراکز هستهای سرزمینمان است و شایسته است که در دل زمین استقرار یافته یابد. باشد که رویای نابودی آن را دژخیمان صهیون به گور ببرند.
داستان فردو از یک روستا شروع شد. روستایی زیبا و خوش منظره با آب و هوای عالی. کجا؟ پیرامون قم. با افتخاری بزرگ در دوران جنگ تحمیلی: تقدیم 151 شهید در طول هشت سال دفاع مقدس. فردو لقب «پر افتخارترین روستای ایران» را یدک میکشد. نامگذاری سایت هستهای فردو ، به پاس افتخارآفرینی مردم دلاور این خطه و پاسداشت شهدای بزرگوار آنان بوده است.
از یک روستای بکر تا سایت هستهای قدرتمند
تأسیسات فردو بین تهران و قم در منطقهای واقع شده است که هیچ موشک و بمبی بر آن کارگر نیست.
احداث این سایت غنی سازی اورانیوم که در تونلهای عمیق داخل یک کوه و در عمق 90 متری واقع در یکی از پایگاههای سابق موشکی سپاه پاسداران قرار دارد، در سال 2006 آغاز شد.
این سایت فضای کافی برای استقرار حدود 3 هزار سانتریفوژ غنی سازی اورانیوم را دارد که می توانند اورانیوم غنی شده لازم جهت تهیه سوخت نیروگاههای هستهای را تولید کنند.
این تعداد سانتریفوژ بسیار کمتر از دهها هزار سانتریفوژ لازم برای تولید مقادیر صنعتی اورانیوم غنی شده در سطوح پایین است، که مورد نیاز نیروگاههای هستهای است. ولی این 3 هزار سانتریفوژ اگر یک سال با ظرفیت بهینه به طور مداوم کار کند، قادرند مواد مورد نیاز برای بمب هستهای را تولید کنند.
بیشتر بخشهای زیر ساختی این تأسیسات جدید غنی سازی تکمیل شده است. با این حال، هیچ سانتریفوژی در این مرکز نصب یا راه اندازی نشده و هیچ مواد هستهای نیز داخل آن نشده است.
همه چیز درباره فردو
این تأسیسات زیرزمینی در سال ۲۰۰۹ احداث شد و از آن زمان به یک موضوع مهم در مذاکرات هستهای بین ایران و کشورهای غربی تبدیل شده است.
درباره کد 3.1
بنا بر اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایران، کشورمان اجرای مفاد نسخه اصلاح شده کد 3.1 را به حالت تعلیق درآورده و خود را فقط متعهد به انجام نسخه قدیمی کد 3.1 میداند و بر این پایه، اطلاعات این سایت جدید هم زودتر از موعد قانونی به آژانس داده شده است.
کد موسوم به 3.1 تا فوریه سال 2003 به این شکل بود که ایران موظف بود 180 روز پیش از تزریق مواد به چرخه سایت جدید، آژانس را در جریان امور قرار دهد که از این تاریخ به بعد به دلایلی، ایران داوطلبانه مفاد نسخه اصلاح شده این کد را اجرا میکند؛ بنابراین، موظف بود تا از همان زمانی که تصمیم به ساخت یک سایت جدید میگرفت، آژانس را در جریان جزییات امور قرار دهد، اما از سال 1386 به بعد، جمهوری اسلامی ایران از این کارِ داوطلبانه صرفنظر کرد، ولی با این حال، در جریان سایت جدید فردو، با هدف نمایش حسن نیتش، هجده ماه مانده به تزریق مواد به چرخه این سایت، موجودیت آن را اعلام نموده و پذیرای بازرسان آژانس شد.
این رفتار ایران به لحاظ قانونی و حقوقی منعی ندارد و چنین حقی برای ما از جنبه حقوق بین الملل متصور است، اما آژانس، همواره ایراداتی را به این مسأله وارد کرده که از نگاه کارشناسان حقوقی، نتیجه سوءبرداشت و اختلاف در تفسیر ماده قانونی است.
پشت پرده احداث تأسیسات جدید
داستان کمی قدیمی است. همه میدانند که تأسیسات هستهای ایران همواره در معرض حمله نظامی بودهاند و تقریباً روزی نیست که این تهدیدها تکرار نشود. در نتیجه باید حداکثر اقدامات پدافندی را برای دفاع از آنها انجام داد. در این میان نطنز مرکزیتی بی بدیل دارد تا آنجا که کارخانه غنیسازی نطنز را می توان قلب چرخه سوخت ایران نامید. در عین حال، نطنز کاندیدای اول تهاجم نظامی هم هست، چرا که غربیها به غلط تصور میکنند این تأسیسات محور تلاش ایران برای ساخت سلاح هستهای است. بنابراین ایران باید قدرتمندترین تدابیر پدافندی خود را برای دفاع از نطنز در نظر می گرفت.
اما چگونه می توان یک «پدافند مطمئن» برای نطنز ایجاد کرد که تحت هیچ شرایطی صدمه نبیند؟ ساده ترین راهی که به ذهن می رسد استفاده از مدرن ترین فناوریهای موشکی و ضدهوایی است.
مدت هاست که سامانه های روسی تور ام 1 - که یکی از پیشرفته ترین سامانههای دفاع موشکی است، برای حفاظت از نطنز مورد استفاده قرار میگیرند و احتمالاً سامانههای پیشرفتهتری هم به این کار اختصاص پیدا کند. اما از آنجا که قدرت دفاعی این سامانهها نسبی است و بیش از هر چیز به تخمین توان تهاجمی دشمن بستگی دارد، نمی توان مطمئن بود که یک پدافند صددرصدی باشد.
سپر بلای نطنز
یافتن مکملی برای دفاع موشکی طوری که یک پدافند کامل برای نطنز ایجاد کند، تبدیل شد به دغدغه اصلی متخصصان راهبردی هستهای. استراتژیستها پس از بررسیهای فراوان به این نتیجه رسیدند که کارآمدترین روش برای مصون نگهداشتن نطنز از هرگونه تهاجم نظامی، ایجاد یک تأسیسات موازی کاملاً ایمن است. فرض بر این بود که اگر یک تأسیسات موازی کوچک و کاملا ایمن در جایی دور از نطنز به گونهای ساخته شود که به هیچ وجه قابل تخریب با هیچ حمله نظامی نباشد آن وقت دشمن به نطنز هم حمله نخواهد کرد. به عبارت دیگر، اگر دشمن بداند جایی هست که در صورت تخریب نطنز، با فراغت کامل، کار خود را در آنجا ادامه خواهد داد، آن وقت احتمال «فایده» حمله به نطنز صفر خواهد بود چرا که با این حمله نه تنها غنیسازی در ایران متوقف نمیشود بلکه با «اهدافی دیگر» در جایی که صددرصد ایمن است ادامه خواهد یافت.
مشخصات تأسیسات فردو طوری است که پیامهای خاصی به غرب میرساند واکنش غربیها به اعلام خبر احداث این تأسیسات نشان داد کاملاً این پیامها را درک کردهاند. غرب اکنون به خوبی میداند حمله به نطنز، غنیسازی در ایران را به تأسیساتی منتقل میکند که نه توان تخریب آن را دارند و نه دیگر میتوانند مطمئن باشند که ایران طی فعالیت خود در آن تأسیسات، دیگر احترامی برای نگرانیهای امنیتی غرب قائل باشد. در حقیقت، احداث تأسیسات فردو یک اقدام پدافندی است؛ فردو به خودی خود موضوعیت اندکی دارد و همه ارزش آن مربوط به دفاع کاملی است که برای نطنز ایجاد می کند.
غربیها خیلی زود پیام را گرفتند. روزنامه معاریو درست فردای اعلام خبر احداث فردو نوشت: «حمله به نطنز غیر ممکن شد».
اکنون در جریان عملیات وعده صادق 3، اسرائیل نشان داد از حمله و نابود کردن تأسیسات زیرزمینی فردو ناتوان است؛ چرا که برای این کار نیاز به بمبهای سنگرشکن دارد که از آنها برخوردار نیست و این بمبها در اختیار امریکاست. و در صورت مداخله امریکا و حمله به سایت فردو، این واهمه وجود دارد که با هزینه هنگفت چنین حملهای، فعالیت در نطنز ادامه یابد و اهداف این حمله پر ریسک و پر هزینه، حاصل نشود. در مورد حمله تمام عیار به نطنز نیز، همین جریان محتمل است؛ چرا که در آن صورت، فعالیت فردو ادامه خواهد یافت.
دیدگاه تان را بنویسید