|

وابستگی اقتصاد ایران به نفت تاریخی است/آغاز دور جدید تحریم‌ها و کاهش صادرات نفت ایران

آمریکایی‌ها خیال می‌کنند همه چیز ایران به نفت وابسته است و می‌خواهند جلوی صادرات نفت را بگیرند، در حالی که مسیرهای زیادی برای خنثی‌سازی…

لینک کوتاه کپی شد

وابستگی ایران به اقتصاد نفتی، از حقایقی است که تقریبا عمده اقتصاددانان بر سر آن اتفاق نظر دارند. موضوعی که نه‌تنها بر تامین انرژی اثرگذار بوده، بلکه کل اقتصاد ایران را تحت‌الشعاع قرار داده است. اما به نظر می‌رسد که مسئولان کشور، باوری به این موضوع ندارند!

به گزارش «شایانیوز» به نقل از تجارت نیوز؛ مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری، که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری تحریم را نعمت نمی‌دانست و به دنبال رفع تحریم بود، در آیین افتتاح و آغاز عملیات اجرایی طرح‌های وزارت نیرو در سراسر وزارت کشور که روز چهارشنبه 17 بهمن ماه برگزار شد، این گونه پاسخ ترامپ را داد: آمریکایی‌ها خیال می‌کنند همه چیز ایران به نفت وابسته است و می‌خواهند جلوی صادرات نفت را بگیرند، در حالی که مسیرهای زیادی برای خنثی‌سازی اهداف آن‌ها وجود دارد.

مشابه این اظهارات او در روز گذشته نیز بار دیگر تکرار شد.

همچنین محسن پاک‌نژاد، وزیر نفت، در گفت‌وگویی تلویزیونی در واکنش به صحبت‌های اخیر ترامپ درباره اعمال فشار بیشتر بر ایران، اظهار کرد: سیاست فشار حداکثری و استفاده از ادبیاتی که می‌خواهند صادرات نفت ایران را به‌ صفر برسانند، سیاستی شکست‌خورده است. آمریکا هرگز به آرزوی صفر شدن صادرات نفت ایران نمی‌رسد. تمام کارکنان صنعت نفت که در بخش صادرات فعال هستند، با تمام قوا کار می‌کنند و هرچه محدودیت‌ها بیشتر باشد، تدابیر پیچیده‌تر می‌شود.

این اظهارات که پس از بازگشت سیاست فشار حداکثری اتفاق افتاد، مردم را به یاد دوره پیش ریاست ترامپ و خروج آمریکا از برجام می‌اندازد. خروجی که صادرات نفت ایران را به طور چشم‌گیری کاهش داد و اتفاقا وابستگی اقتصاد ایران به نفت را نشان داد. حال باید دید که چرا مسئولان فکر می‌کنند تحریم‌ها اثر ندارد و اقتصاد ایران به نفت وابسته نیست؟

آغاز دور جدید تحریم‌های ترامپ علیه ایران

پس از برجام که مجددا تحریم‌های بین‌المللی علیه صنعت نفت ایران بازگشت، مسئولان برای تداوم صادرات نفت، به دور زدن تحریم‌ها روی آوردند. موضوعی که هزینه‌های زیادی برای کشور داشت و تاکنون نیز روند تحریم‌ها این هزینه‌ها را به کشور تحمیل کرده است.

در آغاز دور جدید تحریم‌ها، ترامپ روز سه‌شنبه 16 بهمن ماه، پس از امضای یادداشت فشار حداکثری، معافیت اعطاشده به عراق برای واردات برق و گاز از ایران را به عنوان بخشی از تحریم‌های جدید علیه ایران لغو کرد.

همچنین دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌‍داری ایالات متحده، روز 17 بهمن ماه، یک شبکه بین‌المللی را که میلیون‌ها بشکه نفت خام ایران به ارزش صدها میلیون دلار را به چین ارسال کرده است، تحریم کرد. همچنین وزارت خزانه‌داری آمریکا، هلدینگ انرژی سپهر و دیگر نهادها و افرادی که درگیر ناوگان سایه ایران بودند را تحریم کرده است.

ناوگان سایه به شبکه پیچیده‌ای از ناوگان و نفت‌کش‌هایی گفته می‌شود که بدون نام ایران فعالیت می‌کنند و از مراودات بین‌المللی پیروی نمی‌کنند تا بتوانند از طریق دور زدن تحریم‌ها اقدام به فروش نفت کنند.

افراد، نهادها و نفت‌کش‌های دخیل در این ناوگان در سال‌های اخیر به طور مداوم شناسایی و تحریم شده‌اند؛ موضوعی که مستقیما صادرات نفتی ایران را به دلیل تشدید تحریم‌ها کاهش داده است و نمی‌توان اثر تحریم بر کاهش صادرات را کتمان کرد. حال باید دید که در چه فرایندی اقتصاد ایران به نفت وابسته شده است و چگونه کاهش صادرات نفتی، اقتصاد ایران را با بحران‌های متعدد روبه‌رو می‌کند؟

آمارهای صادرات نفتی و غیرنفتی ایران و وابستگی درآمدهای ارزی به نفت

مطابق آمار بانک مرکزی، صادرات نفتی ایران در سال 1402، برابر 56 میلیارد و 796 میلیون دلار و ارزش صادرات غیرنفتی برابر 43 میلیارد و 723 میلیون دلار بوده است. همچنین آمار صادرات نفتی در سال 1401 برابر 55 میلیارد و 410 میلیون دلار و صادرات غیرنفتی برابر 42 میلیارد و 246 میلیون دلار بوده است.

مطابق آمار سازمان گمرک، آمار 10 ماهه اول سال 1403 صادرات غیرنفتی برابر 127 میلیون و 396 هزار تن به ارزش 47 میلیارد و 755 میلیون دلار بوده است. موضوعی که از افزایش صادرات غیرنفتی حتی در همین 10 ماهه سال 1403 نشان دارد. از سوی دیگر، ارزش صادرات نفتی ایران در همین بازه، 30 میلیارد دلار بوده است.

با بررسی آمار صادرات نفتی و غیرنفتی، می‌توان متوجه شد که به طور تاریخی صادرات نفتی ایران بیشتر از صادرات غیرنفتی بوده است. با این حال در سال‌های اخیر، میزان صادرات غیرنفتی ایران افزایش چشم‌گیری داشته است، اما باید توجه کرد که از این موضوع نمی‌‎توان نتیجه گرفت که درآمدهای ارزی ایران دیگر به نفت وابسته نیست.

وابستگی اقتصاد ایران و درآمدهای ارزی ایران به نفت، یک موضوع ساختاری است. توسعه نیافتن اقتصاد صنعتی و نبود سرمایه‌گذاری در این حوزه، منجر به تمرکز بر خام‌فروشی و تاکید بر صادرات نفت شده است. این در حالی است که نفت منبع بی‌انتهایی نیست و یک روز تمام می‌شود.

حال باید دید که در چه فرآیندی اقتصاد ایران به یک اقتصاد نفتی تبدیل شده و این وابستگی چگونه جذابیت سرمایه‌گذاری در صنعت را از بین برده است؟ همچنین باید دید که وابستگی ایران به نفت چگونه کل اقتصاد و متغیرهای پولی و مالی را تحت‌الشعاع قرار داده است؟

چرا ایران به نفت وابسته است؟

اقتصاد ایران، متکی به خام‌فروشی بوده است. یعنی بخش عمده‌ای از درآمدهای کشور از طریق فروش مواد خام مانند نفت خام، فرآورده‌های نفتی، گازطبیعی، میعانات، مایعات گازی و مواد معدنی به دست می‌آید، بدون این که این مواد به محصولات با ارزش افزوده بالاتر تبدیل شوند. بخش عمده خام‌فروشی در ایران نیز متکی به نفت و مشتقات نفتی است.

اتکا به خام‌فروشی باعث شده تا به توسعه صنعتی در کشور توجهی نشود و تولید کالاهای با ارزش افزوده بالا سرمایه‌گذاری معمولا در سایه بماند. اتکای زیاد به درآمدهای نفتی باعث می‌شود که سایر بخش‌های اقتصادی مانند صنعت، خدمات و… کمتر توسعه پیدا کنند.

خام‌فروشی نسبت به توسعه صنایع پیشرفته و تولیدی، هم فرصت‌های شغلی کمتری ایجاد می‌کند و هم باعث اثرگذاری بیشتر تحریم‌ها می‌شود. چون بخش زیادی از درآمد کشور از صادرات نفت تامین می‌شود، تحریم‌های بین‌المللی راحت‌تر می‌توانند اقتصاد کشور را تهدید کنند.

اتکا به خام‌فروشی و توسعه نیافتن اقتصاد صنعتی در کشور، منجر شده است که کالاهای با ارزش افزوده بالا و کالاهای نهایی، از دیگر کشورها به ایران وارد ‌شود. بسیاری از کالاهای اساسی و نهایی موردنیاز مردم در داخل کشور تولید نمی‌شود و کشور تا حد زیادی به واردات وابسته است.

بسیاری از کالاهای نهایی، مانند قطعات الکترونیکی، ماشین‌آلات پیشرفته، داروهای خاص، تجهیزات صنعتی و… در ایران تولید نمی‌شوند. حتی اگر محصولات الکترونیکی، لوازم خانگی و کالاهای مشابه در ایران تولید شود، عمدتا کیفیت کالاهای تولید داخلی پایین‌تر از کالای مشابه خارجی است و مردم کالای وارداتی را به کالای تولید داخل ترجیح می‌دهند.

همچنین مشکلاتی مانند تامین‌نشدن مواد اولیه، فرسودگی ماشین‌آلات، بهره‌وری پایین و هزینه بالای تولید باعث شده است که تولید داخلی گران‌تر از واردات تمام شود. از این رو، بسیاری از مصرف‌کنندگان بار دیگر ترجیح می‌دهند که کالاهای نهایی را مستقیما وارد کنند.

اتکای اقتصاد به صادرات نفت و گاز، باعث شده است که صنایع داخلی کمتر توسعه پیدا کنند و به جای سرمایه‌گذاری در تولید کالاهای نهایی، درآمدهای نفتی صرف واردات این کالاها شده است.

تاثیر تلاطم نرخ ارز بر تورم در ایران

نکته بدیهی در این زمینه آن است که واردات کالا از کشورهای خارجی به ارز وابسته است. از این رو، هر تغییری در نرخ ارز، به دلیل وابستگی کشور به واردات کالا و خدمات، بر بسیاری از متغیرهای کلان از جمله تورم، ارزش پول ملی و… اثر می‌گذارد.

نوسانات شدید نرخ ارز یکی از عوامل اصلی افزایش تورم در ایران است. ایران به دلیل اتکا به خام‌فروشی نفت و توسعه نیافتن اقتصاد صنعتی، بخش زیادی از کالاهای مصرفی، مواد اولیه و تجهیزات صنعتی را از خارج وارد می‌کند.

وقتی نرخ ارز افزایش پیدا ‌کند، هزینه واردات کالاها بالا می‌رود. این افزایش هزینه به قیمت نهایی مصرف‌کنندگان منتقل شده و تورم وارداتی ایجاد می‌شود.

همچنین بسیاری از تولیدکنندگان برای تهیه مواد اولیه، ماشین‌آلات و قطعات، وابسته به واردات هستند. افزایش نرخ ارز باعث افزایش قیمت این اقلام شده و در نهایت، هزینه تولید داخلی بالا می‌رود. تولیدکنندگان این افزایش هزینه را به مصرف‌کنندگان منتقل کرده و قیمت کالاهای داخلی نیز افزایش می‌یابد.

وقتی ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی کاهش می‌یابد، قدرت خرید مردم کاهش پیدا می‌کند و هزینه زندگی بالا می‌رود. این موضوع، مستقیما نشان از تاثیر خام‌فروشی بر کاهش ارزش پول ملی دارد.

وقتی نرخ ارز دائما نوسان دارد، مردم و کسب‌وکارها نگران کاهش ارزش پول ملی می‌شوند. این نگرانی باعث می‌شود که مردم به جای سرمایه‌گذاری یا پس‌انداز ریالی، به خرید ارز، طلا، یا کالاهای بادوام روی بیاورند. این رفتار تقاضای سفته‌بازانه برای ارز را افزایش داده و خود باعث افزایش بیشتر نرخ ارز و تورم بیشتر می‌شود.

حال باید گفت که کاهش درآمدهای ارزی کشور که به نفت وابسته است، منجر به کمبود منابع ارزی می‌شود که تاثیر مستقیمی بر تورم دارد. کاهش صادرات نفت و گاز به دلیل تحریم‌ها از عواملی است که می‌تواند بر افزایش تورم اثر بگذارد.

کمبود ارز باعث می‌شود که دولت و بانک مرکزی توانایی تامین نیازهای ارزی کشور را نداشته باشند. چرا که افزایش قیمت ارز در بازار آزاد به کاهش عرضه ارز دامن می‌زند.

این موضوع که بی‌ثباتی را در بازار پول به‌وجود می‌آورد، با کاهش ارزش پول ملی منجر به دامن زدن به افزایش تورم و در نهایت گرانی کالاهای وارداتی می‌شود. کالاهایی که از نیازهای اساسی مردم است و گرانی و کمبود آن‌ها در بازار، مستقیما معیشت مردم را نشانه می‌رود. لازم به ذکر است که خبرهای مبنی بر تحریم نفت، انتظارات تورمی را هم بالا برده و خود موجب افزایش نرخ ارز و تکرار این چرخه باطل می‌شود.

تاثیر افزایش صادرات نفت بر کاهش تورم با تاکید بر دوره قبل و بعد از برجام

اتکا به اقتصاد نفتی، نه تنها به راحتی ارزش پول ملی ایران را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، بلکه به دلیل پایدار نبودن درآمد نفتی، کشور دائما با خطر کمبود منابع ارزی روبه‌روست. موضوعی که مستقیما باعث تورم فشار عرضه می‌شود.

اتکا به اقتصاد نفتی، کشور را وادار کرده است که به درآمد ارزی متکی باشد تا بتواند مایحتاج مردم را از طریق واردات تامین کند. وابستگی به واردات، به دلیل توسعه نیافتن اقتصاد صنعتی در کشور رخ داده است. در واقع یک دور باطل در اقتصاد ایران در جریان است که اگر دقیق به موضوع نگاه شود، به موضوع وابستگی ایران به درآمد نفتی و خام‌فروشی گره خورده است.

حال که حیاتی بودن درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران مشخص است، باید گفت که تحریم صادرات نفت ایران، مستقیما به تلاطم در بازار ارز و تورم دامن می‌زند. از سوی دیگر، وقتی صادرات نفت افزایش می‌یابد، تورم نیز تاحدی کاهش پیدا می‌کند.

این موضوع در زمان تصویب برجام اتفاق افتاد. پس از تصویب برجام در سال ۱۳۹۴ و افزایش صادرات نفت ایران، نرخ تورم در کشور برای مدت کوتاهی کاهش یافت. تورم سالانه که در سال ۱۳۹۳ برابر با ۱۵.۶ درصد بود، در سال ۱۳۹۵ به ۹ درصد رسید که کمترین میزان تورم پس از سال‌های جنگ تحمیلی بوده است.

اما پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷، تحریم‌ها بار دیگر افزایش یافت. افزایش تحریم‌ها منجر به کاهش صادرات نفت ایران شد و نرخ تورم دوباره افزایش یافت. تورم سالانه که در سال ۱۳۹۶ برابر با ۹.۶ درصد بود، در سال ۱۳۹۷ به ۳۱.۲ درصد رسید و پس از آن با تشدید تحریم‌ها در سال ۱۳۹۸ به ۴۱.۲ درصد افزایش یافت.

بنابراین، در دوره کوتاهی پس از اجرای برجام، تورم کاهش یافت، اما با تغییر شرایط بین‌المللی و بازگشت تحریم‌ها، روند تورم دوباره صعودی شد. این موضوع مستقیما به میزان صادرات نفت ایران گره خورده است.

در سال‌های 95 و 96، میانگین صادرات نفت ایران به حدود 2.1 تا 2.5 میلیون بشکه در روز رسید و رکورد فروش 2.8 میلیون بشکه نفت در روز نیز شکسته شد.

اما صادرات نفت ایران از حدود 2.5 میلیون بشکه در روز در اوایل سال 97 به کمتر از 1.5 میلیون بشکه در اواخر سال کاهش یافت. تاجایی که در سال 98، صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه در روز نیز رسید.

این روند تاکنون ادامه‌دار بوده و میانگین صادرات نفت ایران در حال حاضر حدود 1.5 میلیون بشکه در روز است.

چرا رئیس‌جمهوری فکر می‌کند که ایران به نفت وابسته نیست؟

وابستگی اقتصاد ایران به خام‌فروشی و صادرات نفت، کشور را از توسعه صنعتی باز داشته است. موضوعی که بر متغیرهایی مانند تورم می‌گذارد و ورود مایحتاج مردم به کشور را با مشکل مواجه می‌کند.

در همین زمینه باید گفت که اتکا به درآمدهای نفتی، ایران را در برابر تحریم‌ها آسیب‌پذیر کرده است و این موضوع از آمار صادرات نفت و افزایش تورم و دیگر متغیرها مشهود است.

حال باید پرسید که چرا مسئولان با وجود این که اقتصاد غیرنفتی و صنعتی در ایران توسعه پیدا نکرده است، خیال می‌کنند که همه چیز ایران به نفت وابسته نیست و رفع تحریم‌ها تاثیری بر اقتصاد ایران ندارد؟

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها

عصر تکنولوژی