رونالدو در ضیافت جنجالی کاخ سفید؛ میزگرد راهبردی ترامپ با ولیعهد سعودی و نخبگان جهانی
ضیافت اخیر در کاخ سفید به میزبانی دونالد ترامپ، فراتر از یک میهمانی رسمی است و مقاصد مهمی پشت تصمیم به برگزاری این ضیافت نهفته است.
شایانیوز- شامگاه 18 نوامبر 2025 ( 27 آبان 1404) ، کاخ سفید صحنه یک نمایش بیسابقه قدرت اقتصادی و نمادین بود؛ دونالد ترامپ، میزبان ضیافتی بزرگ به افتخار ولیعهد عربستان سعودی، محمد بنسلمان، بود. آنچه در نگاه نخست شاید شبی تشریفاتی به نظر برسد، در واقع بخشی از یک پروژه بلندپروازانه و هدفمند برای بازتعریف نقش عربستان در بازی ژئوپلیتیک و اقتصادی جهانی است و ترامپ نیز نقشی فعال در بهکارگیری سرمایه سعودی بهعنوان اهرمی برای نفوذ و همکاری راهبردی دارد.
ترکیب مهمانان: پلی میان تکنولوژی، سرمایه و ورزش
لیست مهمانان این ضیافت، ترکیبی از قدرتهای اقتصادی و نمادین را نشان میدهد: طبق گزارش «واشنگتنپست»، علاوه بر بنسلمان، که علاوه بر ولایتعهدی عربستان، ولیعهد این ضیافت بزرگ نیز بود، مهمانان مشهور و تأثیرگذار دیگری نیز بر سر میز شام این جشن پر حاشیه حضور داشتند:
ایلان ماسک (مدیرعامل تسلا، شبکه اجتماعی X و شرکت xAI)
جِنسن هوانگ، مدیرعامل Nvidia
لیسا سُو، مدیرعامل AMD
تیم کوک، مدیرعامل اپل
مایکل دل، مدیرعامل Dell
برایان آرمسترانگ، مدیرعامل Coinbase
آرویند کریشنا، مدیرعامل IBM
مارک بنوف، مدیرعامل Salesforce که در برنامه سرمایهگذاری سعودی احتمالی نقش دارد.
از والاستریت: جین فریزر مالک Citigroup، بیل آکمن مدیر Pershing Square و استیفن شوارتزمان مدیرعامل Blackstone.
از دنیای ورزش و رسانه، کریستیانو رونالدو, ستاره فوتبال پرتغالی و بازیکن تیم النصر عربستان جیانی اینفانتینو, رئیس فیفا
برایسون دِشامبو, قهرمان گلف(LIV Golf)
و مجریانی از رسانه مثل برت بایر و ماریا بارتورومو در مراسم حضور داشتند.
دیوید الیسون, مدیرعامل Paramount Skydance و پسر لری الیسون نیز بین مهمانان بوده است.
به نظر میرسد جمع میهمانان و مدعوین، همان جمعی باشد که عربستان برای تثبیت جایگاه جدید خود به عنوان قدرتی جهانی، آنها و یا صنفشان را به کار گرفته است: ترکیبی از تجارت، ورزش و رسانه؛ همان مثلثی که حالا برای وسعت بخشیدن به اضلاعش نیاز به سرمایههای کلان عربستانی دارد.
ترکیب این افراد بیش از آنکه تصادفی باشد، تابلوئی از اهداف چندوجهی عربستان به نمایش میگذارد: فناوری پیشرفته، سرمایهگذاری کلان، اقتصاد نمادین ورزش و البته قدرت نرم رسانه. این مهمانی، جایگاه عربستان را نه فقط به عنوان صادرکننده نفت قدیم، بلکه به عنوان بازیگری مدرن در اقتصاد و فرهنگ جهانی تأیید میکند.
نقش رونالدو: پل ورزشی و اقتصادی میان ریاض و واشنگتن
حضور رونالدو در این نشست بیش از یک ژست رسانهای است. او از سال ۲۰۲۲ در خدمت باشگاه النصر سعودی است و قراردادش با این باشگاه بخشی از چشمانداز عربستان برای شکوفایی ورزش حرفهای و قدرت نمادین است. این ارتباط اقتصادی و ورزشی، فرصتی است برای ریاض که نشان دهد نه فقط در سیاست سرمایهگذاری دارد، بلکه در فرهنگ جهانی نیز به دنبال نفوذ گسترده است.
انگیزههای استراتژیک یک شام پر معنا: سرمایه، امنیت و نفوذ
تحلیل استراتژیک این ضیافت نشان میدهد که اهداف آن سطحی نیستند:
1. جذب سرمایه عظیم سعودی
طبق گزارشها، بنسلمان در جریان این دیدار بر تعهد ریاض به سرمایهگذاری چشمگیر در امریکا تأکید کرده است. رسانهها از رقمهای سنگینی سخن میگویند که قرار است در حوزههای زیرساختی، هوش مصنوعی و فناوری پیشرفته هزینه شود. این سرمایهگذاری نه فقط اقتصادی، بلکه ابزاری برای تأثیرگذاری بلندمدت در بازار امریکا است. از این ناحیه، بوی سلطهجویی بن سلمان به جهت وابستهسازی امریکا از طریق این سرمایهگذاریهای کلان به مشام میرسد.
2. ارتقاء روابط راهبردی و امنیتی
ترامپ در این مراسم اعلام کرد که قصد دارد عربستان را به عنوان یک «همپیمان مهم غیرناتو» معرفی کند. این گام، نمادی از تغییر در موازنه امنیتی در خاورمیانه است: همکاری دفاعی و نظامی نزدیکتر با ریاض میتواند منافع واشنگتن را در منطقه تقویت کند و عربستان را به یک شریک امنیتی کلیدی تبدیل نماید.
3. دیپلماسی نرم با برندینگ جهانی
ترکیب چهرههای فناوری و ورزشی در این نشست، بخشی از یک استراتژی آشکار برای نشان دادن چهرهای مدرنتر از عربستان است. این دیپلماسی نرم، با استفاده از سرمایهگذاری ورزشی و فرهنگی، بخشی از برنامه «نوآوریزایی» ریاض در سطح بینالمللی به شمار میآید.
4. چانهزنی متقابل سرمایهگذاری
از سوی دیگر، بسیاری از مدیران شرکتهای بزرگ امریکایی نیز با حضور در این نشست، فرصت دسترسی به سرمایه سعودی را میبینند. این یک چانهزنی کلاسیک اما قدرتمند است: عربستان اعتبار بزرگی برای سرمایهگذاری دارد، و شرکتهای امریکایی حاضرند سهمی از آن را برای توسعه پروژههای فناورانه و زیرساختی طلب کنند.
پیامدها و ریسکها: چشماندازی پیچیده
با تمام فرصتهایی که این ضیافت ارائه میدهد، ریسکهای جدی نیز در پشت پرده قرار دارند:
سیاست و حقوق بشر:
بنسلمان هنوز هم چهرهای جنجالی است؛ قتل جمال خاشقجی (۲۰۱۸) همچنان نقطه تاریکی در رابطه سعودی – غرب به حساب میآید. نزدیکی مجدد واشینگتن به او این سوال را به وجود میآورد که آیا منافع اقتصادی بر اصول اخلاقی اولویت دارد.
وابستگی اقتصادی:
سرمایهگذاری عظیم سعودی ممکن است منجر به نوعی وابستگی اقتصادی سیاسی شود؛ اگر بخش بزرگی از شرکتهای امریکایی به پول ریاض متکی شود، قدرت چانهزنی خارجی افزایش مییابد و این میتواند در آینده فشارهای استراتژیک ایجاد کند.
رقابت منطقهای:
این نشست به سایر قدرتهای خلیج فارس و منطقه چراغ سبز راهبردی نشان میدهد که امریکا حاضر است روابط راهبردیاش را با ریاض در سطح سرمایهگذاری و امنیتی ارتقاء دهد؛ این موضوع ممکن است رقبا را تحریک کند و موازنه منطقهای را بازتعریف کند.
تحلیل کلان
در تحلیلی چندوجهی، نمیتوان گفت که این دیدار فقط ابتکار ترامپ یا فقط تلاش عربستان بوده است؛ واقعیت پیچیدهتر است:
از یک سو، ترامپ به نظر میرسد که از این فرصت به عنوان وسیلهای برای تقویت پایگاه اقتصادی و سیاسی خود استفاده میکند. میزبانی این ضیافت به او امکان میدهد تا روابط با سعودی را در سطح سرمایهگذاری و امنیتی به پیش ببرد، و همچنین از نفوذ چهرههای بزرگ جهانی بهره جوید تا اقتصاد زخمی امریکا را ترمیم کند.
از سوی دیگر، بنسلمان به وضوح به دنبال استفاده از اعتبار امریکا برای تثبیت نفوذ جهانی عربستان است. سرمایهگذاری سنگین، حضور چهرههای فناوری و ورزشی و ایجاد روابط نزدیکتر با واشنگتن، همه بخشی از چشمانداز وی برای تبدیل ریاض به قطب اقتصادی و راهبردی نوآورانه است.
بنابراین، این ضیافت را میتوان نوعی «رقص متقابل نفوذ» دانست: امریکا و عربستان همزمان از منافع مالی، امنیتی و نمادین یکدیگر استفاده میکنند؛ ترامپ با دعوت از کارآفرینان و ورزشکاران به کاخ سفید، یک نمایش راهبردی ایجاد کرده، و بن سلمان با حضور در چنین گردهماییای، پایههای اعتبار بینالمللیاش را تحکیم میکند.
ضیافت شام ۱۸ نوامبر در کاخ سفید با حضور محمد بن سلمان و نخبگان جهانی، یک نقطه عطف در روابط امریکا و عربستان است؛ نمایش قدرت اقتصادی، امنیتی و نمادین که هدف آن فراتر از دیپلماسی سطحی است. این شب، نمادی از طرحی بزرگتر بود: توسعه روابط راهبردی-اقتصادی، بازسازی تصویر عربستان در سطح جهانی، و ایجاد ائتلافهایی که فراتر از نفت و به سوی هوش مصنوعی، ورزش و فناوری حرکت میکنند. اما پشت این نمایش پر زرق و برق، پرسشهای بزرگ و ریسکهای واقعی نهفته است؛ از تعهدات حقوق بشری تا وابستگی اقتصادی؛ و پاسخ به این پرسش که «چه کسی دیگری را ابزار میبیند؟» میتواند سرنوشت این همکاری راهبردی را تعیین کند.