(ویدئو) سکانس سانسور شده رامین پرچمی و لعیا زنگنه «در پناه تو» منتشر شد
کارگردان سریال «در پناه تو» برای اولینبار سکانس مهمی از این مجموعه تلویزیونی که مربوط به سرنوشت رامین در آسایشگاه روانی میشود را منتشر کر…
بعد از 24 سال سرنوشت رامینِ « در پناه تو » فاش شد. حمید لبخنده، کارگردان سریال «در پناه تو» برای اولینبار سکانس مهمی از این مجموعه تلویزیونی که مربوط به سرنوشت رامین در آسایشگاه روانی میشود را منتشر کرد.
[fvplayer id="109"]
سریال در پناه تو
در پناه تو نقطه عطفی در تاریخچه سریالسازی تلویزیون محسوب میشد که شاید برای اولین بار موضوع عشق و روابط عاطفی را پیش از ازدواج در قالب یک داستان جذاب و مثلثی عشقی به تصویر کشید و از این حیث میتوان آن را با جایگاه فیلم عروس در سینما مقایسه کرد.
در پناه تو برای اولین بار تصویری از عشق زمینی را در تلویزیون ترسیم میکرد و یکی از تجربههایی بود که صدا و سیما شجاعت خود را درطرح مسائل اجتماعی روز نشان داد و مجبور شد در برابر انتقاد برخی محافل و مطبوعات بایستد. فارغ از قصه عاشقانه در پناه تو که موجب جذابیت آن شده بود روایت این جریان در فضای دانشگاه و موقعیت دانشجویی نیز این جذابیت و تازگی را مضاعف میکرد و از آن سریالهایی بود که به ایجاد موج و مدهای اجتماعی درجامعه دامن زد.
نوع چادر سر گرفتن مریم (لعیا زنگنه) و خوشلباس بودن رامین و اساسا شخصیتهایی که به دلیل وجهه دانشجویی خود بسیار مثبت و فرهنگی و تاثیرگذار به نظر میرسیدند. حسن جوهرچی در نقش محمد اولین شخصیت مثبت خود را در شمایلی که بعدها مدام تکرار شد در این سریال بازی کرد و لعیا زنگنه نیز از همین مجموعه به سینما و مردم معرفی شد.
در پناه تو زمانی مورد توجه مخاطب قرار گرفت که رقیبی سرسخت در شبکه یک سیما داشت.
داستان سریال در پناه تو
قصه در پناه تو درباره مریم افشار تک فرزند خانوادهای از طبقه متوسط و فرهنگی (پدر ایرج راد و مادر آزیتا لاچینی) بود که در رشته طراحی صنعتی دانشگاه تهران تحصیل میکرد. مریم شخصیتی محکم و باوقار با قدرت بیان خوب و جذابیتهای بصری بود که به همین دلیل مورد توجه 3 نفر از همکلاسیهایش قرار گرفت؛ 3 پسری که هر کدام شخصیت متفاوتی داشتند و به نوعی بخشی از مردان جوان جامعه ما را نمایندگی میکردند.
رامین (رامین پرچمی) که شخصیتی متزلزل و بیثبات داشت، محمد (حسن جوهرچی) که یک بچه مذهبی مثبت و بااخلاق و سالم بود و پارسا (پارسا پیروزفر) که شخصیتی شوخ و شنگ و طناز داشت. در پناه تو در واقع سرنوشت این افراد را در یک فرآیند پرفراز و نشیب دراماتیک و البته رمانتیک روایت میکرد که با ازدواج رامین و مریم آغاز و به ازدواج محمد و مریم ختم شد. یک ملودرام خانوادگی که بشدت سویه ایرانی داشت و توانست خانواده ایرانی را در جامعه دهه 70 بخوبی به واسطه یک قصه عاشقانه واکاوی و تصویر دقیقی از نسل جوان و دنیای آن روز آنها ترسیم کند.
شاید اکنون این سریال با شاخصهها و عناصری که برشمردیم جذاب و دلنشین نباشد اما 15 سال پیش با توجه به شرایط اجتماعی ـ فرهنگی جامعه ایران و نوع و جنس سریالسازی، در پناه تو یک اتفاق تازه در تلویزیون محسوب میشد که همچنان برای بسیاری از مردم خاطرهانگیز است.
اتفاقا بعد از این حمید لبخنده «در قلب من» را کارگردانی کرد که نتوانست موفقیت در پناه تو را تکرار کند و این اهمیت جامعهشناختی هنری را نشان میدهد. به این معنی که ماندگاری یک اثرهنری بشدت به شرایط و موقعیت اجتماعی زمان تولید و پخش آن برمیگردد و اینکه یک اثر هنری اگر فرزند زمانه خویش باشد درتوفیق این ماندگاری موثر است.
سریال در پناه تو همچنین چهرههای جدید و جوانی را به سینما و تلویزیون کشور معرفی کرد و اصلا همین جوانگرایی مجموعه در انتخاب بازیگران و قصهای که به دوران شورانگیز جوانی ربط پیدا میکند از ویژگیهای این سریال و موفقیت آن بود.
در پناه تو سریالی با نقش های خاکستری
در پناه تو بدون آنکه چندان در ورطه شعارزدگی قرار گیرد یا لحن گل درشتی در بیان مفاهیم و ارزشهای اخلاقی به خود بگیرد، واجد داستانی اخلاقی بود که با توانایی علیرضا طالبزاده در بازنمایی این پیامهای اخلاقی در قالب یک داستان پیچده رمانتیک تاثیرگذاریش را بر مخاطب دوچندان شد؛ اینکه چگونه رفتار و منش آدمی و انتخابهایی که در زندگی میکند سرنوشت او را تغییر داده و سرنوشت انسان با سرشت و انتخابهایش گره خورده است. انتخاب مریم بین رامین و محمد را ببینید تا رمز خوشبختی و بدبختی انسان را درک کنید.
خوشبختی و بدبختیای که با آگاهی و انتخاب و جسارت و شجاعتش رقم میخورد نه بخت و اقبال. در پناه تو تلاش کرد این موقعیت اخلاقی را در ساختار یک قصه عاشقانه در معرض قضاوت مخاطب قرار دهد و بدون اینکه به مرزبندیهای کلیشهای از آدمهای قصه خود دست بزند به تاثیر انتخاب و اراده آدمی در شکست و پیروزیاش در زندگی میپردازد.
خوشبختانه با اینکه سریال برای اولین بار داستان یک عشق زمینی را دستمایه روایت خود قرار داده بود، اما در ورطه لودگی و سطحینگری و ابتذالی نیفتاد که بعدها بویژه در سینما در روایت قصههای عاشقانه شاهد بودیم. این سریال در زمینه کارگردانی، متن، تصویربرداری، موسیقی و بازیگری یکی از بهترینها در سیما به حساب میآید. لبخنده ترکیبی دلنشین از حضور بازیگران حرفهای (ثریا قاسمی، سعید پورصمیمی و آزیتا لاچینی) و بازیگران جوان اما پراستعداد را در این سریال جمع کرد. بسیاری از این بازیگران جوان بعدها هریک راهی مستقل را در سینما و تلویزیون پیش گرفتند که اکنون جزو چهرههای مطرح هستند.
در پناه تو اگرچه در عمق خود واجد یک قصه تلخ بود، اما این تراژدی با عاقبت بخیری شخصیتهای اصلی داستان با شیرینی همراه شد و مهمترین پیام اخلاقی آن تاکید بر تاثیر اراده و خودآگاهی انسان در تعیین و مسیر سرنوشت خویش بود. در پناه تو، طیف مخاطبان جوان تلویزیون را افزایش داد و به یک نقطه عطف در سریالسازی تلویزیونی در حوزه قصههای خانوادگی تبدیل شد و البته یک خاطره دلانگیز در دفترچه تصویری مخاطبان تلویزیون.
دیدگاه تان را بنویسید