سوار ماشین زمان بشوید؛ خان و خانزاده ای که فقط خاکسترشان باقی ماند
این عنوان احتمالا به گوش هر ایرانی آشناست اما کمتر کسی است که از چگونگی پیدایش آن مطلع باشد.
شایانیوز- نام ها و اسامی در گذر زمان چون چهره و خلق و خوی افراد دستخوش تغییر می شوند و برخی از آن ها تنها بار معنایی خود را حفظ کرده و و دیگر چندان به مانند قبل کاربردی ندارند. خان یکی از این کلمات است. این عنوان احتمالا به گوش هر ایرانی آشناست اما کمتر کسی است که از چگونگی پیدایش آن مطلع باشد.
واژه ی خان برای نخستین بار از زمان سلطه مغولان بر ایران بود که مورد استفاده قرار گرفت. به این صورت که در آن زمان این عنوان را به رئیسان و سرکردگان ایلات و ولایات می دادند. با این اوصاف می شود چنین نتیجه گرفت که این کلمه ریشه ترکی مغولی داشته و شکل تغییر یافته ی خاقان، قاآن، کاغان و قاآن است که در روزگاران قدیم و عهد مغول برای صدا زدن پادشاهان و فرمانروایان ترک و مغول استفاده می شده است. چندی بعد اما به جهت استفاده ی واژه ی خان توسط نویسندگان دوره ی اسلامی در برخی نسخه ها به خان تبدیل شده و عرفا نیز به همان شکل ماندگار شد مضاف بر اینکه با گذشت زمان و گسترش این عنوان در بطن جامعه، رفته رفته و به طور عادی و غیر رسمی به اسامی افراد معمولی نیز پیوست شد.
خان واژه ای که رنگ نمی بازد
به هر روی کلمه ی خان از همان ابتدا تا به امروز، دارای بار معنایی بوده است. طوری که هرگاه همراه با نام کسی می آمده به وجهه ی آن شخص نیز می افزوده است. این افراد که در گذشته دارای مقبولیت بالایی در میان اقوام خود بودند اما امروز، زندگی فانی را به مقصد جهانی دیگر ترک گفته و جز نام و آوازه چیزی از آنان به یادگار نمانده است. کما اینکه اگر ثروتی نیز به یادگار گذاشته باشند میان وارثانشان دست به دست شده و فرسنگ ها از جایی که اکنون به آن تعلق دارند فاصله گرفته است. آری این است قصه ی تلخ و شیرین سرنوشت. آن جا که دیگر اثری از تو نیست نام و نشان و تاثیرات معنوی تو در زمان حیاتت است که با آن به دیگران معرفی خواهی شد.
اینبار به جاده ی تاریخ زده ایم تا با گذر از بطن جامعه ی خوانین دوران های گذشته، به جهانی چشم بدوزیم که سالیان مدیدی است که در دل قاب عکس ها محبوس اند.
پهلوی اول حکومت والیان را برچید، اصطلاح «استان» را جایگزین ایالت و ولایت نمود و لقب استاندار را به جای بیگلربیگی و والی به کار برد
اصلاحات ارضی که در ۱۳۴۱ ش در زمان پهلوی دوم به اجرا درآمد، ضربۀ بزرگی به ایلخانان، ایلبیگیان، خوانین و مالکان بزرگ وارد ساخت و به سلطۀ آنها خاتمه داد
واژه خان منشأ برخی از ضرب المثلها نیز شده است
عنوان ایلخانان در حقیقت معادل شاه و سلطان در ایران بود و بعدها به رؤسای ایلات بزرگ در ایران داده میشد
انتخاب عنوان پادشاه برای قدرتمندترین فرمانروا در زمان صفویه، سبب کاهش اعتبار لقب خان و تنزل آن به مرتبهای پایینتر گردید
در زمان صفیان به فرمان این پادشاهان کوچک یا خانها، نقاره چیها و شیپورزنها، صبحها و عصرها می نواختند و این نشانهای از قدرت فرمانروایی بود
در دوره قاجاریه بار دیگر زبان ترکی حمایت شد و از این روی، عنوان خان و ترکیبات آن چون ایلخانی و ایل بیگی در بین ایلات رواج بیشتری یافت
در زمان قاجار سران ایلات بزرگی چون بختیاری و قشقایی، عنوان ایلخانی، و معاونان آنها عنوان ایل بیگی میگرفتند
ایلخانی یعنی بالاترین مرتبه و فرمان فرمای ایل بختیاری، و در عین حال تابع پادشاه، که بر سراسر ایران حکمرانی می کند
واژۀ خان در زمان قاجاریه بیش از هر زمان دیگری رواج یافت
نهتنها حکام ولایات (غیر از شاهزادگان قاجار)، سران ایالات و زمین داران بزرگ، بلکه افرادی که بهنحوی خلعتی از شاه دریافت می کردند، به این عنوان ملقب می شدند
افراد عادی هم گاهی واژه خان را به دلخواه بهصورت پسوند و یا پیشوند به نام خود اضافه میکردند
در دوره پهلوی اول، واژه خان، ایلخان اعتبار خود را از دست داد
بعد تر ها آوردن عنوان خان در اسامی افراد در شناسنامه ها و کارتهای شناسایی نیز متوقف شد.
عنوان ایلخانان در حقیقت معادل شاه و سلطان در ایران بود
واژه خان همواره از عناوین برجسته به شمار می آمد و زمانی لقب پادشاهان ترک و مغول بود
برای سوار شدن به ماشین زمان و گشتن در کوچه پس کوچه های گذشته، مهمان تاریخانه ما باشید.
دیدگاه تان را بنویسید