|

خون بند ناف؛ از زبالهٔ زایمانی تا منبع جان‌بخش درمانی

بند ناف از این به بعد دور ریخته نمی‌شود! راه درمان بیماری‌های لاعلاج کشف شد

از این پس خون استخراج شده از بند ناف نوزادان در بانک خونی نگه داشته می‌شود تا در سال‌های بعد در صورت بروز بیماری از آنها استفاده شود.

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- در طول چند دههٔ اخیر، دیدگاه پزشکی و علمی نسبت به خون بند ناف به شکل بنیادینی تغییر کرده است. آنچه در گذشته به چشم «زبالهٔ زایمانی» نگریسته می‌شد، امروز به یکی از منابع ارزشمند و پر تلاش در تحقیقات بالینی و درمان سلولی تبدیل شده است. با انجام اولین پیوند موفق خون بند ناف در دههٔ ۱۹۸۰، پژوهشگران دریافته‌اند که این بافت، که حاوی سلول‌های بنیادی هماتوپوئتیک (HSC) و انواع دیگر سلول‌های پتانسیل‌دار است، می‌تواند در معالجه بسیاری از بیماری‌های خونی، نقص‌های ایمنی و حتی کاربردهای بازساختی نقش ایفا کند. در حالی که چالش‌های ساختاری، هزینه‌ای و اخلاقی وجود دارد، ظرفیت علمی خون بند ناف برای نجات جان بیماران و گشایش مسیرهای نوین درمانی باورنکردنی است و سیاست‌گذارانی که به آینده‌ این منبع زیستی فکر می‌کنند، باید بین امید درمانی و واقع‌گرایی مقرراتی به تعادلی حساس برسند.

plsdkglkdlvkclbv

کلید ارزش درمانی خون بند ناف در محتوای سلولی آن نهفته است: این بافت دارای سلول‌های بنیادی هماتوپوئتیک است که توانایی بازسازی خطوط مختلف خونی (گلبول‌های قرمز، سفید و پلاکت‌ها) را دارند و به همین دلیل در پیوندهای هماتوپوئتیک کاربردهای اثبات ‌شده دارد، به ‌ویژه برای بیمارانی که به دلیل بیماری‌های ارثی، لوسمی یا نقص ایمنی، نیاز به پیوند دارند. از سوی دیگر، پژوهش‌های مدرن نشان داده‌اند که سلول‌های مزانشیمی و سایر سلول‌های ایمنی موجود در خون بند ناف ممکن است در درمان بافت‌های آسیب ‌دیده (مثل قلب، مغز یا نخاع) یا تنظیم واکنش ایمنی نقش داشته باشند، اگرچه بیشتر این کاربردها در مرحله کارآزمایی‌های بالینی هستند. علاوه بر این، وجود فاکتورهای رشد و فاکتورهای بیولوژیک دیگر در خون بند ناف می‌تواند به ترمیم بافتی کمک کند و نقطه امید تازه‌ای برای تحقیقات بازساختی به وجود بیاورد.

l_nb__n_nhb

در حوزهٔ درمان‌های بالینی اثبات‌ شده، خون بند ناف در پیوندهای هماتوپوئتیک جایگاه مهمی دارد؛ در این زمینه، مزیتی که خون بند ناف نسبت به مغز استخوان یا سایر منابع سلول بنیادی دارد این است که نیاز به تطابقش با بافت‌های بدن میزبان کمتر است و این موضوع سبب شده تا پیوندهای آلولوگ (از فرد غیرهم ‌خون) بهتر امکان‌پذیر شود، به ‌ویژه در کودکان. با این حال، محدودیت‌های جدی نیز وجود دارد: حجم سلولی محدود در هر واحد بند ناف موجب می‌شود که بازسازی هماتوپوئتیک پس از پیوند، کندتر باشد و ریسک عفونت یا عوارض قبل از بازسازی کامل بیشتر باشد، به‌ خصوص در بیماران بزرگسال. برای غلبه بر این چالش، مراکز پیشرفته از راهبردهایی مانند ترکیب دو واحد بندناف یا ترکیب با پیوند از هپلو (نیم‌همخوانی) استفاده می‌کنند تا هم اثربخشی را افزایش دهند و هم ایمنی را بهبود بخشند.

hfdhhh

اما اهمیت خون بند ناف به پیوندهای خونی محدود نمی‌شود: در سال‌های اخیر، شمار زیادی از کارآزمایی‌های بالینی در سراسر جهان با هدف استفادهٔ سلول‌های بند ناف در درمان بیماری‌هایی مانند فلج مغزی، آسیب نخاعی، نارسایی قلبی، دیابت نوع یک و حتی برخی اختلالات عصبی آغاز شده است. نتایج اولیه برخی از این کارآزمایی‌ها امیدبخش‌اند: در کودکان مبتلا به فلج مغزی، بهبود در معیارهای حرکتی مشاهده شده است؛ در مدل‌های حیوانی با قلب آسیب ‌دیده نیز نشانه‌هایی از ترمیم عملکرد دیده شده است. با این وجود، هنوز برای اثبات ایمنی، اثربخشی بلند مدت و امکان به‌کارگیری عمومی در بسیاری از این زمینه‌ها، نیاز به مطالعات بیشتر و عمیق‌تر وجود دارد.

علاوه بر ارزش درمانی، فناوری‌های جدیدی به گسترش کاربرد خون بند ناف شتاب داده‌اند: پژوهشگران موفق به تکثیر سلول‌های بنیادی بندناف شده‌اند تا تعداد آن‌ها را از یک واحد کوچکِ اولیه افزایش دهند، رویکردی که امکان استفاده در بیماران بزرگسال را فراهم‌تر می‌کند؛ همچنین ترکیب پیوندها (به‌کارگیری دو واحد بندناف یا ترکیب با پیوند هپلو) و استفاده از برخی سلول‌های دیگر (سلولهای مزانشیمی) برای تقویت ترمیم بافت، بهبود اثربخشی و کاهش عوارض عفونت هنگام ترمیم بافت بدن را تسهیل کرده است.

gggghh

تزریق سلول‌های بنیادی برای ترمیم بافت تخریب شده محل زخم

اما سؤال مهم این است که «ذخیره‌سازی خون بندناف» چگونه باید ساماندهی شود؟ در دنیا دو مدل غالب وجود دارد: بانک عمومی و بانک خصوصی. در بانک عمومی، والدینی که پس از تولد فرزند خود خون بندناف را اهدا می‌کنند، آن را در بانک فهرست‌پذیر می‌گذارند تا در صورت نیازِ بیمارانی در آینده مورد استفاده قرار گیرد؛ این روش مزایایی چون دسترسی عادلانه‌تر به نمونه‌ها، تنوع HLA بیشتر و پشتیبانی اجتماعی دارد. در مقابل، بانک خصوصی به خانواده‌ها این امکان را می‌دهد که خون بندناف فرزند خود را برای استفادهٔ اختصاصی ذخیره کنند، اما این مدل چالش‌هایی دارد: هزینه بالا، توقع بیش از حد استفاده در آینده و استفادهٔ پایین‌تر از نمونه‌های ذخیره‌شده طی زندگی فرد. بسیاری از اندیشمندان اخلاق زیستی و سیاستگذاران سلامت پیشنهاد می‌دهند که باید با قوانین شفاف، اطلاع‌رسانی جامع به والدین و استانداردسازی کیفیت بانک‌ها، ترکیبی عقلانی بین بانک عمومی و خصوصی ایجاد شود.

plekgldflmfdlbmfb

از سوی سیاست‌گذاران بهداشتی نیز فشارهایی برای تغییر نگرش وجود دارد: اکنون در بسیاری از کشورها، خون بند ناف دیگر به‌ عنوان زباله تلقی نمی‌شود و توجه بیشتری به حمایت از بانک عمومی، تنظیم مقررات نگهداری و کنترل تبلیغات بانک‌های خصوصی شده است. در این میان، ضروری است که والدین هنگام تولد فرزند، آگاهی کافی نسبت به مزایا و محدودیت‌های ذخیره خون بندناف داشته باشند، و تصمیم‌گیری آگاهانه‌ای بر پایه شواهد بالینی و سیاست‌های ملی صورت گیرد.

آیندهٔ خون بند ناف بسیار امیدوار کننده به نظر می‌رسد؛ با پیشرفت فناوری، ارتقاء کیفیت بانک‌ها و توسعهٔ کارآزمایی‌های بالینی، ظرفیت آن برای درمان بیماری‌های جدی افزایش خواهد یافت. البته در صورتی که سیاست‌گذاری هوشمند، مقررات دقیق و آگاهی عمومی به‌ درستی شکل بگیرد تا خون بند ناف از منبعی بالقوه به ابزاری عملی و پایدار در سیستم درمانی تبدیل شود، و جایگاه آن از «زبالهٔ زایمانی» به منبعی استراتژیک و انسانی ارتقاء یابد.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها