آتش درگیری میان افغانستان و پاکستان لحظه به لحظه شعلهورتر میشود
جوهر توافق صلح حماس و اسرائیل خشک نشده بود که افغانستان و پاکستان به جان هم افتادند
به تازگی میان افغانستان و پاکستان درگیری نظامی رخ داده و در حال گسترش است. اما ماجرا چیست و ریشه درگیری به کجا میرسد؟
شایانیوز- اخیراً مرزهای افغانستان و پاکستان شاهد موج تازهای از درگیریها بوده است که فراتر از یک نزاع مرزی ساده بوده و نگرانیهای امنیتی منطقهای را تشدید کرده است. گزارشها حاکی از تبادل تیراندازیهای مرگبار و گسترده، حملات توپخانهای و حتی برخی حملات هوایی محدود در نقاط حساس مرزی میان نیروهای طالبان و ارتش پاکستان است که موجب کشته و زخمی شدن دهها نفر از نیروهای نظامی و غیرنظامیان شده است. مناطق مرزی در نتیجه این تنشها به مناطقی پرخطر تبدیل شده و ساکنان محلی مجبور به ترک خانهها و آواره شدن شدهاند. شدت و دامنه این درگیریها نشان میدهد که بحران فراتر از یک حادثه لحظهای است و به مسائل ژئوپلیتیکی و تاریخی عمیقی بازمیگردد که ریشههای آن باید بهدقت تحلیل شود تا بتوان چشمانداز واقعی بحران را فهمید.
ریشههای درگیری
این درگیریها ریشه در یک ترکیب پیچیده از عوامل تاریخی، سیاسی و اجتماعی دارد که از دههها قبل شکل گرفته است. اختلافات بر سر مرز دیورند، کنترل مسیرهای استراتژیک عبور نیروهای مسلح و حضور گروههای شبهنظامی محلی و فرامرزی، باعث شده است که هر تنش کوچک، به سرعت به بحران گسترده تبدیل شود. علاوه بر این، نفوذ گروههای طالبان، رقابت میان شبکههای مسلح محلی، و تلاش هر دو کشور برای تثبیت اقتدار خود در مناطق مرزی، اوضاع را پیچیدهتر کرده است. بر اساس مشاهدات میدانی و گزارشهای امنیتی، این بار واکنش پاکستان نسبت به نفوذ عناصر مسلح افغان و تلاش برای بازپسگیری مناطق مرزی، جرقهای برای درگیری شده است، که با پاسخ متقابل گروههای مسلح افغان همراه شده است. افزون بر این، دخالتهای ناشناس و تحریکات منطقهای و داخلی، از جمله گروههای سیاسی و نظامی که خواهان افزایش نفوذ خود هستند، شرایط را به شدت بحرانی کرده و نشان میدهد که کنترل دقیق و مدیریت درگیری در این مناطق تا چه حد دشوار است.
چشمانداز آینده و پیامدهای منطقهای و جهانی
واکنش کشورها و ناظران بینالمللی تاکنون عمدتاً به محکومیت لفظی و درخواست خویشتنداری محدود شده و هیچ سازوکار عملی و جدی برای کنترل بحران ایجاد نشده است. با توجه به اهمیت ژئوپلیتیکی افغانستان و پاکستان در جنوب آسیا، هر تنش تازه میتواند زنجیرهای از بحرانهای امنیتی، انسانی و اقتصادی را در منطقه ایجاد کند. جالب است که درست مانند ماجرای حماس و اسرائیل، افغانستان و پاکستان هم بارها در مورد مناطق مذکور صلح کردهاند اما دیر یا زود، مجدداً آتش درگیریها زبانه کشیده است. تجربه دههها جنگ و ناآرامی در خاورمیانه و جنوب و غرب آسیا نشان داده است که پایان ظاهری یک جنگ، الزاماً به معنای خاتمه ناآرامیها نیست؛ بلکه در بسیاری موارد، هر آتشبسی فرصتی برای بازتولید بحرانهای جدید میشود. دلایل این چرخه شامل ناامنی ساختاری، اختلافات قومی و مذهبی، ضعف حکومتها در مدیریت مرزها و رقابت قدرتهای منطقهای است. بنابراین، حتی اگر جامعه جهانی بر حل بحرانهای خاورمیانه تمرکز داشته باشد، جنوب آسیا نیز میتواند به محلی برای شعلهور شدن بحرانهای مشابه تبدیل شود و هر درگیری تازه، بازتابی از ناکامی مداوم در مدیریت اختلافات بنیادین است.
روح سیاست آنطور که خودش را در تاریخ نشان داده است اقتضا میکند تا بپذیریم: پایان یک جنگ یا توافق موقتی، تضمینی برای ثبات و آرامش بلند مدت نیست. افغانستان و پاکستان، با تاریخچهای طولانی از تنشهای مرزی و بحرانهای داخلی، نمونهای روشن از این واقعیت هستند که بدون یک راهبرد جامع، مداخله مؤثر بینالمللی و حل ریشهای اختلافات، هر آتشبس یا توافق موقت، تنها فرصتی برای تولد مجدد بحرانها است. بنابراین، تا زمانی که مسائل ساختاری، ژئوپلیتیکی و امنیتی این مناطق به طور واقعی حل نشود، جنوب و غرب آسیا و خاورمیانه همچنان در چرخهای از جنگ و صلح ناقص گرفتار خواهند بود و هر صلح موقتی، ممکن است تنها آرامشی گذرا باشد.
دیدگاه تان را بنویسید