آنالیز نمایشی که منجر به اخراج فکری شد!
اخراج محمود فکری یک روز پس از آن رخ داد که تیم او از پیروزی مقابل تیم میانه جدولی مس رفسنجان هم بازماند.
تساوی ۱-۱ در رفسنجان به معنای تشکیل جلسهی هیئت مدیرهی استقلال و قطع همکاری توافقی با محمود فکری بود. کاپیتان باسابقهی استقلال در دههی ۸۰ که خاطرات خوبی را برای هواداران آبیپوش رقم زده بود، علیرغم هفتهها صدرنشینی، در چند هفتهی پایانی نیمفصل قافله را به سپاهان و پرسپولیس واگذار کرد. اتفاقی که بسیاری از کارشناسان و اهالی فن، با توجه به سبک بازی استقلال و مقاومت فکری و کادرفنیاش نسبت به هرگونه تغییر و انتقاد، پیشبینیاش را میکردند. تساوی مقابل مس محمد ربیعی، یکی از ۳ تیم آمادهی ۱۰ هفتهی اخیر لیگ برتر، آن هم در رفسنجان، شاید نتیجهی بدی نباشد. کما این که اختلاف ۴ و ۶ امتیازی با تیمهای دوم و سوم جدول هم هرگز جبرانناپذیر نیست، اما نمایان نشدن هیچگونه روزنهی امیدی در شکل بازی استقلال بعد از گذشت ۱۶ هفته، هیئت مدیرهی استقلال و بسیار پیشتر از آن هواداران آبی را به این نتیجه رساند که دیگر فصل مشترکی میان محمود فکری و استقلال برای این فصل باقی نمانده است.
استقلال در همین بازی با مس، که حال باید آن را آخرین بازیاش تحت هدایت فکری قلمداد کنیم، باز هم آرایش پایهی خود را تغییر داده بود و این بار با آرایش ۱-۳-۲-۴ بازی میکرد. این پنجمین آرایش اتخاذشده توسط فکری و کادرش در این ۱۶ هفته بود که خود گویای عدم شناخت این مجموعه روی ظرفیتهای بازیکنان تحت نظرش است. در روز نیمکتنشینی مهدیپور و رضاوند، این ریگی و باقری بودند که همانند چند هفتهی ابتدایی لیگ، به عنوان «Double pivot» جلوی ۴ مدافع استقلال بازی میکردند. استقلال امسال به تعداد تغییر آرایشهای طول فصلش، زوج هافبکهای دفاعیاش را هم تغییر داده و فکری بعد از چندین هفته آزمون و خطا با زوجهای مختلف، به ترکیب دونفرهای بازگشته بود که کار را با آن آغاز کرده بود.
آرایش ۱-۳-۲-۴ استقلال هنگام دفاع در زمین خودی؛ آرایش پایهی استقلال هم همین بود.
آن سوی میدان، محمد ربیعی با آرایش همیشگی ۱-۳-۲-۴ کار را آغاز کرد، اما در تصمیمی شجاعانه، علیرضا و میثم نقیزاده را نیمکتنشین کرد تا قائم اسلامیخواه تکنیکی را یک خط عقبتر آورد و در کنار مهرداد رضایی به عنوان Double pivot قرار دهد. حضور محمد قاضی کهنهکار در ترکیب اصلی رفسنجانیها هم از نکات جالب توجه این میدان بود. ربیعی، قاضی را با هدف زدن ضربهی سر اول در میدان گذاشته بود، زیرا با توجه به پرسینگ مؤثر عناصر تهاجمی استقلال در جلوی زمین، ربیعی عملاً برنامهای برای بازیسازی از عقب زمین نداشت و تقریباً همهی ضربات شروع مجدد را به نوشیصوفیانی سپرده بود تا بلند بزند( ۲۵ ضربهی شروع مجدد بلند توسط این دروازهبان). در نتیجه لازم بود مهاجمی بلندقامت و تنومند به عنوان هدف این ارسالهای بلند در زمین حاضر باشد. قاضی هم با ۷ نبرد هوایی موفق، بهترین بازیکن مس از این حیث بود. در مجموع هم رفسنجانیها با پیروزی در ۲۱ نبرد هوایی در مقایسه با ۱۶ نبرد هوایی پیروز استقلالیها، عملکرد بهتری داشتند. در مرکز زمین هم رضایی و اسلامیخواه، دو هافبک دفاعی مس، ۱۲ بار توپهای دوم را مال خود کردند، در حالی که ریگی، باقری و اسماعیلی روی هم ۸ توپ دوم را تصاحب کردند.
برتری رفسنجانیها در دو فاکتور نبرد هوایی و تصاحب توپهای دوم مرکز زمین باعث میشد آنها بعد از ارسالهای بلند نوشیصوفیانی، دوباره در مرکز زمین صاحب توپ شوند و بتوانند بهدور از فشار خط اول پرس استقلال، بهبازیسازی بپردازند. در این میان، قائم اسلامیخواه، مهمترین بازیکن مس هنگام بازیسازی بود و در زمانهایی که استقلال مجبور به دفاع عمیق میشد و مس فرصت بازیسازی از عقب زمین داشت، او بود که به فضای میان دو مدافع میانی اضافه میشد. اسلامیخواه با ۸۰ لمس توپ( نفر دوم عقیل کعبی با ۵۴) و ۶۲ ارسال پاس( نفر دوم کعبی با ۴۱ پاس) جلوتر از همهی همتیمیهایش در این دو فاکتور قرار داشت. او همچنین ۱۲ کنش دفاعی را در این بازی ثبت کرد تا نشان دهد ربیعی تصمیم درستی مبنی بر استفاده از او در پست هافبک دفاعی گرفته است.
حضور اسلامیخواه در فضای بین دو دفاع و تشکیل یک عرض ۳ نفره در فاز اول بازیسازی.
هدف پرسی به نام فرشید باقری
در غیاب رضاوند و مهدیپور، فرشید باقری طراح عقب زمین استقلال در این مسابقه بود. باقری با ارسال ۷۱ پاس، بیشترین پاس را بعد از غفوری و مرادمند ارسال کرد و با ۹۹ لمس توپ بیشترین لمس توپ را بین بازیکنان استقلال داشت. اما نکته اینجاست که باقری در این مسابقه تبدیل به «Pressing trigger» تیم مقابل شده بود. این حالت زمانی اتفاق میافتد که تیم حریف یک بازیکن تیم شما را ابتدا خالی میگذارد، اما بعد که بازیکن مورد نظر صاحب توپ شد، به سرعت چند بازیکن تیم حریف برای بازپسگیری توپ به سمت او هجوم میبرند. دلیل این اتفاق هم میتواند چند مورد باشد؛ مثلاً این که بازیکن شما یک راست پا است که در دفاع چپ به کار گرفته شده، یا این که کنترل توپ خوبی ندارد یا حتی ضربات زیادی به توپ میزند و کمتر یک ضرب یا دو ضرب بازی میکند. در مثال فرشید باقری، او نسبت به قایدی، مرادی و اسماعیلی تکنیک کمتری دارد، کنترل توپ ضعیفی دارد و برخلاف ریگی که بسیار ساده بازی میکند و ضرب اضافه به توپ ندارد( ۶۵ لمس توپ ریگی در این مسابقه)، باقری علاقه دارد زیاد با توپ کار کند. نتیحهی تمام موارد بالا این بود که اکثر مواقع زمانی که باقری صاحب توپ میشد، چند بازیکن مس روی پای او فشار میآوردند. حتی در صحنهی اعلام خطای کاشته به سود مس که در ادامه تبدیل به گل میشود، قاضی ناگهان به سمت باقری میرود و کنترل توپ ضعیف فرشید باعث از دست رفتن آن میشود. باقری در این دیدار آمار عجیب ۱۶ لو دادن توپ را ثبت کرد و با شکست در ۶ نبرد یک در برابر یک، از این حیث هم در استقلال رکورددار بود.
چند ثانیه قبل از ارسال پاس مرادمند برای باقری؛ به فاصلهی قاضی با باقری دقت کنید.
لحظهی توپربایی قاضی از باقری و در ادامه اعلام خطا به سود مس که در نهایت منجر به گل رفسنجانیها میشود.
درست چند دقیقه بعد از گل مس، این بار سه بازیکن مس روی پای باقری میروند.
باقری باز هم در مرکز زمین توپ را از دست میدهد.
مس؛ عالی در دفاع، کند در انتقال به دفاع
پیشتر و در آنالیز بازی پرسپولیس-مس اشاره داشتیم رفسنجانیها در فاز دفاع بهخوبی کار میکنند و اصطلاحاً دفاع تیمی خوبی دارند، اما آنچه در آن مسابقه بلای جان تیم ربیعی شد، انتقالهای سریع پرسپولیس از فاز دفاع به حمله بود که باعث میشد قبل از شکلگیری ساختار دفاعی مس، دروازهی آنها تهدید شود. اتفاقی که در این مسابقه هم به شکل دیگر رقم خورد؛ با وجود این که سرعت ضدحملات آبیها چندان بالا نبود، اما سرعت پایین بازیکنان مس در بازگشت از حمله به دفاع، باعث میشد آنها در ضدحملات آسیبپذیر شوند. برای مثال، در یک صحنه، در حالی که استقلال در دقیقهی ۴۴:۳۱ صاحب توپ میشود و ۱۵ ثانیهی بعد در موقعیت گلزنی است، اما بازهم بازیکنان مس کامل برنگشتهاند.
دفاع تیمی عالی مس با آرایش ۲-۴-۴. فشردگی طولی و عرضی کامل دیده میشود و بازیکنان مس در ناحیهای که توپ در جریان است، جمع شدهاند؛ امامعلی برای پوشش تا نیمهی خودی عقب آمده و این باعث شده تا کعبی بتواند به مرکز متمایل شود، رضایی، یکی از دو هافبک دفاعی مس، با مرادی حرکت میکند، در حالی که اسلامیخواه، دیگر هافبک دفاعی مس، در مرکز و فضای جلوی مدافعان حضور دارد تا نگذارد اسماعیلی صاحب توپ شود.
۱۵ ثانیه از شروع حملهی استقلال گذشته، اما امامعلی، آذرباد و رضایی هنوز نتوانستهاند کامل به دفاع بازگردند، در نتیجه فضاهای بسیار خوبی برای بازیکنان استقلال ایجاد شده است.
استقلال چگونه به گل رسید؟
مس در نیمهی اول با حالت ۱-۳-۲-۴ یا ۲-۴-۴ «Mid-press» دفاع میکرد؛ یعنی بازیکنانشان بعد از رسیدن بازیکنان استقلال به مرکز زمین آنها را تحت فشار میگذاشتند، اما در نیمهی دوم و با توجه به افت بدنی قاضی، مس بیشتر به حالت ۱-۳-۲-۴ «midb-block» و گهگاهی هم «Low-block» دفاع میکرد. در نتیجه مدافعان استقلال فضا و زمان کافی داشتند تا با توپ جلو بیایند. اگر به صحنهای که به کرنر منجر به گل استقلال تبدیل میشود نگاه کنید، دانشگر جلوتر از خط مرکز زمین صاحب توپ است و هیچ فشاری از طرف عناصر تهاجمی حس نمیکند، در نتیجه دو هافبک دفاعی مس مجبور میشوند به سمت او هجوم ببرند. این مسئله باعث میشود فاصلهی بین خط هافبک و دفاع مس افزایش یابد و دیاباته با هوش و حرفهایگری بالای خود، خود را به این فضا میرساند و یک مدافع مس را با خود به این فضا میکشاند تا زنجیرهی دفاعی مس پاره شود؛ قبل از این اتفاق، مرادی و قایدی هم به درستی به نیمفضای راست و چپ آمدهاند و مدافعان کناری مس را با خود به این فضاها کشاندهاند؛ در نتیجه در کانالهای کناری فرصت برای نفوذ وریا و نادری فراهم است. در چنین شرایطی دانشگر یک پاس چیپ عالی را به فضای بین مدافع میانی و مدافع راست مس ارسال میکند، قایدی به آن فضا که با کمک دیاباته ایجاد شده، حمله میکند و کرنر منجر به گل استقلال حاصل میشود.
صحنهای که کرنر منجر به گل استقلال اتفاق میافتد.
۷ برد، ۶ تساوی و ۳ باخت. این پایان کار کادرفنی است که لقب «استقلالیترین کادر تاریخ استقلال» را یدک میکشید، غافل از آن که استقلال و هوادارانش، برای رقابت با پرسپولیس و سپاهان، از جمع همهی «ترین»های موجود در ایران، به «فنیترین» نیاز داشتد نه به «آبیترین»!
منبع:سایت یازده
دیدگاه تان را بنویسید