|

پیشنهاد سرمربیگری استقلال را بعد از باخت به الهلال به من دادند

داریوش یزدانی

یزدانی گفت: مذاکره با من انجام شده بود اما اینکه حاضر بودم هدایت استقلال را قبول کنم یا خیر، باید بگویم همه چیز به شرایط بستگی داشت.

لینک کوتاه کپی شد

داریوش یزدانی اگرچه سال‌هاست در امریکا زندگی می‌کند و همان جا مشغول کار مربیگری شده ولی وضعیت فوتبال ایران و به‌ ویژه شرایط استقلال را از همان ینگه دنیا دنبال می‌کند و در جریان وقایع آبی‌پوشان پایتخت قرار دارد.

به گزارش«شایانیوز» و به نقل از خبرورزشی، یزدانی البته زیاد اهل مصاحبه نیست و اساساً اعتقاد دارد گاهی اوقات حرف زدن در مورد استقلال ناخودآگاه باعث افزایش حاشیه‌های این باشگاه می‌شود ولی با توجه به شایعاتی که پیرامون ارائه پیشنهاد به او برای هدایت استقلال پس از ناکامی این تیم مقابل الهلال عربستان مطرح شد با او تماس گرفتیم.

مهمترین اظهارات یزدانی را در زیر بخوانید:

واقعیت امر این است که من فکر می‌کنم گاهی اوقات اساساً چرا باید در مورد استقلال صحبت کرد؟ به نظرم همین صحبت‌هایی که هواداران و چهره‌های قدیمی استقلال پیرامون این تیم در فضای مجازی و رسانه‌ها انجام می‌دهند حتی اگر از سر خیرخواهی هم باشد باز هم گاهی اوقات این تیم را به حاشیه برده و دچار چالش می‌کند. به نظرم برخی مواقع حرف‌های پیش‌کسوتان در مورد استقلال برای کادر فنی و مدیریتی باشگاه حاشیه درست می‌کند و باعث دردسر می‌شود.

استقلال به الهلال باخت و از گردونه لیگ قهرمانان آسیا حذف شد اما من فکر می‌کنم در حال حاضر هر طوری این ناکامی را تحلیل کنم حاصلی جز اینکه استقلال را وارد حاشیه می‌کند،  نخواهد داشت. واقعاً نمی‌دانم چرا بعضی از چهره‌های قدیمی استقلال آن‌قدر در مورد تیم حرف می‌زنند؟ بعضی از آنها حتی در تهران و ایران هم زندگی نمی‌کنند ولی به طور مستمر پیرامون استقلال و شرایط فنی و حاشیه‌ای آن اظهارنظر می‌کنند.

مهدی پاشازاده دوست خوب من است و در تیم‌های ملی امید و بزرگسالان با همدیگر همبازی بودیم ولی واقعاً درک نمی‌کنم چرا در همان مدت کوتاهی که داخل مجموعه مدیریتی استقلال سمت گرفت، آن همه مصاحبه کرد و در مورد مسائل بسیاری حرف زد؟

به نظرم در استقلال بهترین افراد برای صحبت کردن و توضیح دادن، کادر فنی و مدیریتی این تیم هستند. از فرهاد مجیدی و برادرش گرفته تا آقای آجرلو. البته محمد مؤمنی عزیز و پرویز خان مظلومی هم می‌توانند خیلی خوب شرایط را برای مردم توضیح بدهند چون هم خودشان سابقه سالیان حضور در استقلال را دارند و هم اینکه الان عضو هیئت مدیره باشگاه هستند.

اینکه بگوییم چهره‌های قدیمی استقلال می‌توانند در مورد این تیم حرف بزنند چون ژاوی هم هنوز در مورد بارسلونا صحبت می‌کند تفکر کاملاً غلطی است. ژاوی و بارسلونا اصلاً در یک کهکشان دیگری از جهان فوتبال هستند و نمی‌توان آنها را با استقلال و پیش‌کسوتانش مقایسه کرد. متأسفانه برخی از چهره‌های قدیمی استقلال در رسانه ها مصاحبه می‌کنند ولی در عمل برای رسیدن به اهداف خود زیر آب دیگری را می‌زنند.

شما ببینید یک عده آدم هستند که مرتب انتقاد می‌کنند. از فتحی انتقاد کردند، سعادتمندی را کوبیدند و در مورد احمد مددی هم همین سیاست را به کار بردند. این وسط فقط آقای فتح‌الله‌زاده بود که دوران مدیریت بسیار کوتاهی داشت و اعلام کرد به خاطر بیماری کرونا کنار می‌رود. البته من بعید می‌دانم فتح‌الله‌زاده کرونا گرفته بود بلکه خودش به هر دلیلی ترجیح داد نباشد.

در مورد پیشنهاد سرمربیگری استقلال که خبر ورزشی پیرامون آن گزارش نوشت صراحتاً می‌گویم که شایعه نبود بلکه یک پیشنهاد کاملاً رسمی بود که به من شد.

بله! بعد از شکست استقلال مقابل الهلال با من تماس گرفتند و پیشنهاد سرمربیگری استقلال را دادند. حتی من به آنها در مورد اینکه چند دستیار می‌خواهم و چه کسانی را با خودم می آورم نیز توضیحات اولیه را ارائه کردم ولی حدوداً ۱۰ روز پس از آن مذاکره، آقای مددی کناره‌گیری کرد و داستان به طور کامل منتفی شد.

مذاکره با من در دوران مدیرعاملی ایشان انجام شده بود اما در مورد اینکه اگر قضیه جدی می‌شد آیا حاضر بودم هدایت استقلال را قبول کنم یا خیر، باید بگویم همه چیز به شرایط بستگی داشت. من وضعیت کنونی مربیگری در ایران را نمی‌دانم و فقط شنیده‌ام برخی مربیان برای تیم گرفتن در لابی می‌کنند. کاری که خودم به هیچ عنوان علاقه‌ای به انجام آن ندارم. به هر حال اگر پیشنهادی جدی شود باید به صورت جدی هم در موردش فکر کرد.

در اینکه شیخ دیاباته و میلیچ بازیکنان تأثیرگذار بودند کوچک‌ترین تردیدی وجود ندارد. قایدی هم همین طور ولی فراموش نکنیم استقلال مجموعه بزرگی است و هرگز به یک یا چند بازیکن متکی نمی‌شود بنابراین نباید به خاطر جدایی نفراتی که اسمشان آورده شده عزاداری کنیم. قطعاً می‌توان برای این بازیکنان جانشین پیدا کرد. به نظرم استقلال یکی از بهترین تیم‌های لیگ برتر به لحاظ بازیکن است. با تلاش کادر فنی‌ و مدیریتی حتما استقلال می‌تواند فصل موفقی را رقم بزند.

فوتبال ایران به لحاظ استعداد انسانی کاملاً غنی است. من برای این ادعا یک مثال عینی می‌زنم. نفت مسجد سلیمان در فصل گذشته مشکلات فراوانی داشت ولی اگر همین تیم را با همان پتانسیل بازیکنان در اختیار استراماچونی بگذاریم، شک نداشته باشید که پایان فصل جزو پنج تیم برتر قرار خواهد گرفت.

در مورد اینکه فرشید اسماعیلی و محمد رشید مظاهری به استقلال باز می‌گردند یا خیر به نظرم فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی تیم نظر نهایی را می‌دهد. مدیران قبلی با آنها دچار مشکل شده بودند ولی حالا فکر نمی‌کنم آقای آجرلو مسئله‌ای با این دو بازیکن داشته باشد. در مجموع احساس می‌کنم با توجه به اینکه استقلال تیم کاملی است، برگشتن رشید و فرشید زیاد مسئله مهمی تلقی نمی‌شود.

مهدی مهدوی کیا به عنوان سرمربی تیم امید انتخاب شده و برخی افراد مدعی‌اند او کارنامه ندارد و چنین انتخابی اشتباه بوده است. به نظرم کسانی که می‌گویند مهدوی‌کیا کارنامه ندارد را باید با بنزین آتش زد! مهدوی‌کیا فوتبالیست فوق‌العاده بزرگ و با اخلاقی بود که در یک چرخه آموزشی مناسب نیز قرار گرفت. او لایسنس آ از آلمان گرفته و در باشگاه بزرگی مانند هامبورگ دوره گذرانده و مربیگری کرده است. این افراد در جایگاهی نیستند که از مهدوی‌کیا انتقاد کنند. متأسفانه برخی افرادی که نسبت به انتخاب مهدوی‌کیا معترض هستند، درواقع کج‌فهم هستند و اعتراض می‌کنند تا فالوور پیدا کنند.

 در فوتبال ما توهین کردن و برچسب زدن به مربیان خارجی عادی شده است. وینفرد شفر قبل از اینکه سرمربی استقلال شود هدایت تیم ملی کامرون در جام جهانی را برعهده داشت و مربی بازیکن بزرگی مثل ساموئل اتوئو بود ولی در فوتبال ایران به چنین مربی بزرگی گفتند دلال! اگر تمام فوتبالیست‌های ایران را جمع کنیم، توانایی همه آنها به اندازه اتوئو نمی‌شود ولی به مربی او برچسب دلالی زدیم.

در مورد استراماچونی هم همین طور. گفتند این مربی باید افتخار کند که سرمربی استقلال شده است. واقعاً استرا چرا باید افتخار کند که سرمربی استقلال شده؟ این آقا هدایت اینتر میلان را برعهده داشته است. چرا پیش خودمان فکر نکردیم که استقلال باید افتخار کند که سرمربی اسبق اینترمیلان را به خدمت گرفته است؟ متأسفانه ما گاهی اوقات فوتبال خودمان را خیلی خیلی بزرگ‌تر از حد واقعی تصور می‌کنیم.

وقتی  اسکوچیچ سرمربی تیم ملی ایران شد خیلی‌ها در داخل کشور انتقاد کردند و گفتند این مربی در حد نیمکت ایران نیست ولی همان منتقدان اگر نتایجی که اسکوچیچ گرفته را می‌گرفتند، می‌خواستند ما را دار بزنند! در مرحله اول انتخابی وقتی دراگان ۴ پیروزی متوالی کسب کرد گفتند کار بازیکنان بود و حالا هم که سوریه و عراق را شکست داده‌ایم حرف‌های دیگری می‌زنند.

به نظر من مزیت مثبت تیم ملی ایران در حال حاضر بهره‌مندی از یک سرمربی به نام دراگان اسکوچیچ است. البته بازیکنان خیلی خوبی هم داریم ولی در کمال احترام باید بگویم سرمربی ما جلوتر از ملی‌پوشان کشورمان است.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها

عصر تکنولوژی