گفتوگو با ناصرمحمدخانی در آغاز 63 سالگی؛ ستاره تیم ملی پشت فرمان تاکسی
ناصر محمدخانی ستاره پرسپولیس آرام آرام درحال عبور از میانسالی و رسیدن به دنیایی جدید در زندگی شخصی است.
انتشار تصاویری از جشن تولد جمع و جور و خودمانی ناصر محمدخانی انگیزهای برای تماس با این ستاره سابق فوتبال ایران در دهه ۱۳۶۰ بود. محمدخانی بازیکنی است که شاید فیلمهای کمی از نمایشها و مسابقات او در فوتبال ایران وجود دارد والا ارزش تکنیک استثنایی و شم گلزنی او بیشتر در فوتبال ایران شناخته میشد.
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از ورزش سه، او که از آخرین حضورش در یک میدان فوتبال با حضور تماشاگر نزدیک به ده سال(بازی پیشکسوتان پرسپولیس-میلان) میگذرد؛ امروز سرحال و سرزنده به سوالات ما پاسخ داد درحالی که در بین حرفهایش میگفت اصلا باور نمیکند چهل سال از اولین روز حضورش در پرسپولیس گذشته باشد. محمدخانی میگوید: عمر مثل یک چشم به هم زدن میگذرد؛ با خودم فکر میکنم چطور اینقدر سریع گذشت.
آنقدر سریع که هزاران تشویق کننده او روی سکوها حالا عمری ازشان گذشته و مجبورند حافظه خود را از درخشش ناصر دوباره پلی کنند. یکی از معروفترین شماره 8 های تاریخ پرسپولیس گفت و گویی جالب به مناسبت تولد ۶۲ سالگیاش با خبرنگار ورزش سه، انجام داد که آن را در این صفحه میخوانید.
*اول از همه تولدتان مبارک. چند ساله شدید؟
محمدخانی: 62 سال را تمام کردم و وارد 63 شدم. متولد 1338 هستم.
*به جای شمعهای پر تعداد روی کیک عدد شمع میگذارید که زیاد به چشم نیاید!
محمدخانی: بله. ما چند شمع روی کیک گذاشتیم. الان عدد نمیگذارند. زمانی بود که عدد میگذاشتند علامت سوال هم مد نیست و قدیمی شده و فقط چند شمع میگذارند.
*جشن تولدتان در این یک یا دوسال چقدر با بقیه زندگیتان فرق داشته است؟ باتوجه به اینکه شرایط دنیا یک شکل دیگری است.
محمدخانی: امسال که به خاطر شرایط کرونا نتوانستیم حتی یک جشن کوچک برگزار کنیم و چند دوست و مهمان دعوت کنیم. خودم و همسرم و آتوسا بودیم. هیچ کس نبود. بدی این بود که نتوانستیم چند تا از رفیقهایم را برای تولد دعوت کنیم. معذب میشوند. میآیند و در رودربایستی میمانند و خدایی نکرده فردا اتفاقی بیفتد و بگویند که تولد فلانی رفتیم و کرونا گرفتیم.
*شما با توجه به اینکه تولدتان شهریور است و قدیم همیشه این موقع فوتبال داشتیم؛ شما در چه موقعیتهایی در زمان بازی روز تولدتان به زمین رفتید یا در اردو بودید؟
محمدخانی: ما داشتیم میرفتیم بازیهای آسیایی پکن زمان آقای پروین و در اردو و چند روز مانده به حرکت برای من تولد گرفتند و کیک سفارش دادند و نزدیک رفتن بود که مصادف شد با تولد من و کیک به سر و صورت هم مالیدیم. البته آن موقع مثل الان نبود که کل کیک را به صورت هم میزنند بلکه یک کمی از کیک را برمیداشتند.
*شکل فوتبال شما همیشه یک طراوت خاصی داشت. حتی شما در بازی با میلان هم که بازی کردید همچنان آن طراوت را داشتید. با گذر این عمر 62 ساله وقتی عقب را نگاه میکنید چه جور است و حسش چطور است؟
محمدخانی: اصلا نفهمیدم چطوری 62 سال گذشت. چطور شد ما چهل سال پیش آمدیم پرسپولیس و این زمان گذشت. الان من با خودم میگویم من چهل سال پیش پرسپولیس بودم و چطور این زمان گذشت؟ عمر انقدر کوتاه است و مثل باد میگذرد
*شما در یک دوره طلایی پرسپولیس در دهه 60 بازی کردید و یک جورهایی شکل گرفتن پرسپولیس به عنوان پرطرفدار ترین تیم ایران و آن بازیهای تهاجمیاش مربوط به دهه 60 میشود.
محمدخانی: چون واقعا ما دلی بازی کردیم؛ با جان و دل بازی کردیم. اول اینکه اصلا پولی نبود ولی خداوکیلی نه به فکر آینده بودیم، نه به فکر پول. فقط عشقمان این بود که کِی جمعه شود و برویم استادیوم و به قول علی پروین گل بزنیم و تماشاچیها را شاد به خانه بفرستیم. فکر آینده نبودیم و به خاطر همین است ما در دل این تماشاچی هستیم.
بعضیها میگویند ناصرخان شما بیست سال است بازی نکردهاید و ما شما را میشناسیم ولی از این جدیدها کسی را نمیشناسیم چون همه مادی و پولکی هستند و یک تیم دوهزار بیشتر میدهد آنجا میرود یا یک تیم عربی پول بیشتری میدهد آنجا میروند؛ لوگوی این تیم و آن تیم را ماچ میکنند ولی ما با عشق بازی کردیم و ادعایی هم نداریم.
اینها یک گل که میزنند لوگو را ماچ میکنند یعنی ما عاشق این تیم هستیم، اگر عاشق تیمی پنج، شش سال در آن بازی کن و دینت را ادا کن. پرسپولیس یک برند است که بازیکنان در آن مطرح میشوند و میروند خارج از کشور پول در میآورند. میگویند تیم عربی به من سی میلیارد میدهد و شما نصفش را بدهی میمانم و این طور برای خودشان قیمت درست میکنند.
*شما میگویید که همچنان بازیکنها باید با همان روشی که شما بودید باشند یا اینکه آینده نگری میکنند خوب است؟
محمدخانی: من میگویم که به اندازه ارزش و بازیشان پول به آنها بدهند. به بازیکن نباید بی اندازه پول بدهند بلکه به اندازه آن ارزشی که دارد به او پول دهند. نه اینکه بازار برای خودشان راه بیندازند و مثلا قیمتش پنج میلیارد باشد و پانزده میلیارد بگیرد. زمان ما پول نبود و جنگ شد ولی الان هست و من نمیگویم پول نگیرند بلکه روی حساب کتاب پول دهند. چون آن موقع خانه میخریدی چهار میلیون و الان باید بخری بیست میلیارد. درست است؛ باید پول بگیرند و حقشان است و الان هم یک حرفه شده است.
*شما خودتان وقتی پرسپولیس بودید چه کار میکردید؟ روی تاکسی کار میکردید؟
محمدخانی: من تا حالا در تاکسی کار نکردم. چندتا از بازیکنان مثل غلام فتح آبادی و کاظم سیدعلیخانی روی تاکسی کار میکردند و از استقلالیها پرویز مظلومی تاکسی داشت. همچنین یادم میآید عبدالعلی چنگیز هم تاکسی داشت و غیر از اینها بازیکنان دیگری هم بودند که اسمشان خاطرم نیست اما در تیم ملی هم چندبازیکن بودند که تاکسی داشتند. روی تاکسی کار میکردند چون مدیر و سرپرستش پرسپولیسی بود، به استقلالیها و پرسپولیسیها تاکسی دادند که با آنها کار میکردند و خرج زندگیشان را در میآورند.
کار دیگری به آن صورت نمیکردیم ولی طور دیگری درآمد داشتیم. مثلا از کارخانه تیم حقوق میگرفتیم و تولیدات کارخانه را مثلا شوینده و پلاستیک و آن زمان ارزشش پنجاه یا شصت هزار تومان که الان دو یا سه میلیون ارزش دارد که در ماه میدادند. تولیدات کارخانه را هر ماه به ما میدادند و یک حقوقی هم دریافت میکردیم و اکثر بچهها به این صورت درآمد داشتند. بعضیها تاکسی کار میکردند و بقیه در تیمهای کارخانه کار میکردند. آن زمان مد بود که بازیکنان تیم ملی یا بازیکنان بزرگ از و تیمهای بزرگ را میبردند و یک تبلیغی هم میشد برای آن تیم کارگری و هم اینکه تیم کارگری را تمرین میداد و حقوقی میگرفت و مزایای دیگری هم داشت و اینگونه درآمد داشتیم.
*این سوال را پریروز از حمید درخشان هم پرسیدم. شما وقتی میبینید که بازیکنان الان شرایط مالی آنها از نسل شما خیلی بهتر است. دردتان میگیرد یا ناراحت میشوید یا چنین حسی به شما دست میدهد؟
محمدخانی: نه اینطور نیست. الحمدالله ما مدیون پرسپولیس هستیم و هرچیزی که داریم؛ چه از نظر مالی و چه از نظر محبوبیت همه اینها را در کنار پرسپولیس داریم. همیشه هم گفتم ما به پرسپولیس مدیونیم چون پرسپولیس مارا به اینجا رساند و پرسپولیس ما را به شهرت و تیم ملی رساند. پرسپولیس باعث شد من ترانسفر شوم و به قطر بروم و بازی کنم. اگر نبود و من چهار یا پنج سال قطر نمیرفتم زندگی من هم مثل بازیکنانی میشد که به قطر نیامدند و ماندند چون پول نبود. الان سخت زندگی میکنند اگر من هم نمیرفتم الان جزو بازیکنانی بودم که زندگی سختی داشتم.
* نسل شما یک تقابلی با بازیکنان امروز در ذهنشان دارند. مثلا میگویند این بازیکن بیست میلیارد یا ده میلیارد بگیرد برایشان ثقیل است. درست فکر میکنم؟
محمدخانی: نسل ما نسل سوخته است. بله حرف شما درست است. وقتی میگویم ارزشش این مبلغ نیست واقعا سنگین است و همینطور است. مثال میزنم که این بازیکن ارزشش دو یا سه میلیارد است چرا باید ده یا دوازده میلیارد به او بدهند؟ تیمهای دیگر این مبلغ را به او نمیدهند. اسم نمیبرم ولی کسانی هستند که در این اندازه نیستند و میبینی که هشت یا دوازده میلیارد پول میگیرد بابت چیست؟ بعضیها هستند واقعا تاپ هستند و بسیار خوب هستند و در تیم ملی هم بازی میکنند و حقشان است خوب بازی میکنند و گل میزنند. مثل وحید امیری بازیکن واقعا زحمت کش و بدون حاشیه است. نود یا صد و بیست دقیقه میدود و جان میکند و زحمت میکشد، دفاع میکند.
جلو میرود و پاس گل میدهد و حق او است و باید اندازه آن به او پول بدهند اما بازیکنی هم وجود دارد در این اندازه نیست و پول مفت و مال بیت المال به او میدهند! زور دارد.
*از ستارههای تاریخ فوتبال ایران هستید. اگر شما با شرایط تمرینی امروز مثل تمرین مرتب هر روزه، مربی بدنساز و زمین بهتر در این شرایط فوتبال بازی میکردید به نظرشما از آن پتانسیلی که داشتید چقدر جلوتر میرفتید؟
محمدخانی: خیلی جلوتر میرفتم. با اینکه در آن زمان قهرمان میشدیم و پرسپولیس هفت بازیکن ملی پوش فیکس داشت و فیکس بازی میکرد و به همین دلیل هر سال قهرمان میشد. ما سه جلسه تمرین میکردیم! جمعه بازی داشتیم، شنبه استراحت، یک شنبه و دوشنبه تمرین، سه شنبه استراحت، چهارشنبه تمرین، پنج شنبه استراحت و جمعه در آزادی بازی داشتیم.
اگر ما صبح و بعدازظهر تمرین میکردیم خیلی بهتر بودیم ولی ما سه جلسه تمرین میکردیم و دوجلسه در تپه میدویدیم و یک جلسه در زمین فوتبال میدویدیم. بازیکنان الان صبح در زمین فوتبال تمرین میکنند و بسیاری از بازیکنان باید خیلی بهتر از این باشند و بهتر از الان کارایی داشته باشند اما متاسفانه ندارند. امکانات الان با آن زمان اصلا قابل مقایسه نیست. الان رختکن، استخر، بدنساز، ماساژور، دکتر واقعی دارند. دکتر جراح دارند اما آن زمان این چیزها نبود. یک دکتر بود که یک اسپری میزد و هیچ چیزی نداشتیم و اصلا مقایسه درست نیست. ما اگر صبح تا بعدازظهر تمرین میکردیم قطعا خیلی بهتر بازی میکردیم. فکرت آزاد بود با این پولی که میگرفتی دغدغه نداشتی به فکر فردا و پس فردا نبودی با این پولهایی که میگرفتی.
دیدگاه تان را بنویسید