بازیگرای زن ایرانی که دختر فراری شدن عاقبتشون چی شد؟ داستانشون از چه قرار بود و چرا؟
ساخت فیلم هایی با موضوعات اجتماعی و معضلات موجود در جامعه در برهه های زمانی مختلف میتونه در افزایش سطح آگاهی افراد بسیار موثر عمل کنه.
شایانیوز- فیلم ها ژانرهای مختلفی دارن و مخاطب بنا به سلیقش میره سراغ اون ها تا دقایقی رو با دیدن اون فیلم در زمینه ی دلخواهش سپری کنه، ولی باید قبول داشته باشیم که مهم نیست ژانر فیلم چیه، هر فیلمی یه رسالتی داره که باید اون رو به سرانجام برسونه، حالا میخواد آموختن یه پند باشه به مخاطب و یا شاد کردن لحظات اون، در مورد گزینه ی دوم، تو سال های اخیر یه سری فیلم آب دوغ خیاری تویه کشورمون داره به دست فیلمسازها تولید میشه که بجز فحاشی و شوخی های ریز و رعایت نشده ی جنسی در اون ها چیزی نمیبینیم، یعنی فعالان تویه این حوزه سعی میکنن که به زور و با ایجاد کردن یه سری موقعیت های مصنوعی، خنده رو از بیننده گدایی کنن و از طرف دیگه با حاشیه هایی که به خاطر یه سری سکانس ها در رابطه با فیلمشون ایجاد میشه، آمار فروش رو بالا ببرن، که امیدواریم از این جهت متخصصین این حوزه فکری به حال خراب سینمای ایران بکنن، چرا که یه فیلم کمدی خوب واقعا میتونه تویه روحیه ی افراد تغییر سازنده و مثبتی داشته باشه.
بگذریم برسیم به ژانرهای درام و اجتماعی که دست کم میشه گفت این روزها داره قوی جلو میره و آثار ارزنده و خوبی رو در این زمینه میتونیم بین فیلمسازهای وطنی ببینیم. این ژانر جوری هست که با نسخه های داخلی اون آدم بیشتر میتونه ارتباط برقرار کنه، چرا که از بطن جامعه نشات میگیرن اینجور فیلم ها و مسلما شرایط هر کشور و جامعه ای با دیگری متفاوت هست، بنابراین داستان های پشت این فیلم ها هم متفاوت خواهد بود مثلا بعضی از تابوها که تویه این فیلم ها نشون داده میشه، در هر کشوری باهم مختلف هست، حالا در طول مقاله میخواهیم به دخترانی که تویه فیلم های ایرانی اسم دختر فراری رو به یدک کشیدن بپردازیم که خب این موضوع تویه کشور ما یعنی تابو شکنی حالا امکان داره تویه فیلم هالیوودی از این موضوع به عنوان مستقل زندگی کردن یاد بشه! بگذریم بریم برای معرفی این فیلم ها و بازیگرانی که حاضر به ایفای نقش در اون ها شدن.
طنازطباطبائی در فیلم مرهم
طناز طباطبائی که یکی از بازیگرهای موفق و قابل هست که در فیلم مرهم به کارگردانی علیرضا داوودنژاد، زندگی تحت فشار و پر از باید و نباید دختری به اسم مریم رو به تصویر میکشه که از نگاه سنتی خونوادش به جنس دختر خسته ست و تحملش تموم شده و میخواد در برابر این همه تحمیل خواسته های خونوادش عصیان کنه و در آخر هم این کار رو میکنه و بعد از یک دعوای شدید با پدر و مادرش خونه رو ترک میکنه و به دل جامعه پناه میبره، جامعه ای که مریم نمیدونه چه مصائبی برای اون تو آغوش فریبنده اش داره و بله شروع ماجرا، به تدریج مریم تویه این داستان دچار اعتیاد میشه و میره که راه خودش رو گم کنه و این وسط تنها کسی که نگران مریم هست مادربزرگ اونه که با وجود این که یه فرد سنتی و قدیمی هست تویه هر شرایطی به مریم کمک مالی و عاطفی میرسونه.
بعد از مدتی مریم که حالا به شیشه معتاد شده قصد سفر به شمال رو با دوستاش داره که مادربزرگش وقتی از این موضوع باخبر میشه بدون این که مریم بدونه میره شمال، خونه ی یکی از دوستان قدیمیش تا بتونه بیشتر مراقب مریم باشه، مریم که تویه این سفر با سختی ها و دردسرهای فراوانی مواجه میشه و میبینه که هیچ چیز اونطور که به نظر میرسید نیست و هر کسی که در این راه باهاش آشنا و همراه شده قصد سواستفاده و آزار اون رو داشته، درمانده و از همه جا رونده میشه و متوجه میشه تنها حامی و پناهی که برای اون باقی مونده آغوش پر مهر و نگران مادربزرگش هست، پس بی مهابا و بدون درنگ بهش پناه میبره و اینجاست که به اصل خودش برمیگرده و بالاخره یه پل ارتباطی بین نسل قدیم و جدید تویه داستان برقرار میشه و مرهم به واقع عمل میکنه و زخم های این مسیر پر رنج و طاقت فرسا رو آروم و تیمار میکنه. داوودنژاد تویه این فیلم ریسک بزرگی کرده و برای اولین حقایق موجود در جامعه ی ما رو بدون پرده و سانسور و با قاطعیت بیان کرده. طناز طباطبائی برای بازی در این فیلم برنده دیپلم افتخار از سوی پنجمین جشن منتقدان شد.
پگاه آهنگرانی در فیلم دختری با کفش های کتانی
فیلم دختری با کفش های کتانی یکی از قدیمی ترین فیلم ها درباره موضوع فرار دختران هست که در سال 77 و به کارگردانی رسول صدرعاملی ساخته شد که با وجود این موضوع، در اون سال یه تابوشکنی بزرگ محسوب میشد، چرا که صدرعاملی در این فیلم داستان دوستی دختر و پسری نوجوون رو بیان میکنه که پگاه آهنگرانی نقش دختر داستان یعنی تداعی رو ایفا میکنه، داستان از این قرار هست که تداعی (پگاه آهنگرانی) و آیدین دو نوجوان کم سن و سال هستن که به مدت یازده روز هست که باهم دوست هستن و تویه پارک باهم قرار گذاشتن و حرفا های عاشقانه ای از قبیل باهم بودن تا آخر عمر و ازدواج میزنن که در این حین پلیس اون ها رو دستگیر میکنه و آیدین بازداشت میشه و تداعی برای تست بکارت به پزشکی قانونی فرستاده میشه و بعد از گواهی پاکی اون و رسیدن پدر عصبانیش، به خونه میره و با رفتار بد خونوادش به خصوص پدرش مواجه میشه.
فردا که باید تویه مدرسه باشه، تویه خیابون ها پرسه میزنه و مرتب از باجه تلفن به خونه ی آیدین زنگ میزنه ولی اون خونه نیست و بعدش کنار باجه مردی هست که تداعی داستان رو براش تعریف میکنه و مرد سعی در جلب اعتماد تداعی داره و در انتها اون رو به خونه اش دعوت میکنه تا با همسرش به اون راهنمایی بدن ولی وقتی میرسن به خونه ی اون آقا و مرد غریبه متوجه میشه که زنش خونه هست تداعی رو راه نمیده خونه و اینجا نقشه ی شوم اون مرد مشخص میشه و تداعی ضربه ی دیگه ای میخوره و حالا که دیر وقت شده قصد برگشت به خونه رو داره ولی وقتی پدرش که خیلی عصبانی هست رو با مامورهای پلیس میبینه از رفتن به خونه میترسه و منصرف میشه و اینجا داستان فرار از خونه ی تداعی شروع میشه که پر از مشکل و درسر برای اونه خصوصا که به اقتضای سنش، هیچ شناختی هم از شرایط جامعه نداره و…
ماهور الوند در فیلم دختر
فیلم دختر هم به کارگردانی رضا میرکریمی و با هنرنمایی ماهور الوند در نقش ستاره به شکاف بین رابطه ی پدر و دختر در جامعه ی مردسالار ما پرداخته و مخالفت های پدرانه در مقابل خواسته های دختران رو که گاها این مخالفت ها دلایل کافی و منطقی ندارند و یا به دلیل نگاه سنتی به زن و این موضوع که دختر فلان کار رو نمیکنه، چون بعضی از کارها برای یک دختر زشت هست و باعث آبرو ریزی میشه، به وجود میان که این فیلم هم برای نشون دادن این موضوع ساخته و پرداخته شده.
داستان از این قرار هست که خانواده ی ستاره که ساکن آبادان هستن، برای مراسم خواستگاری خواهر بزرگ تر اون دارن حاضر میشن که در این بین ستاره به یه مهمونی دوستانه در تهران دعوت میشه که یکی از دوستان دخترش ترتیب داده و مهمونی خداحافظی هست که ستاره دوس داره به این مهمونی بره، ولی وقتی ماجرا رو با خونوادش در میون میذاره با مخالفت شدید پدرش مواجه میشه، ولی ستاره دست بردار نیست و تصمیم میگیره که پنهونی و یک روزه به این مهمونی بره و برگرده و میره، اما موقع برگشت تویه فرودگاه اتفاقاتی میفته که ستاره نمیتونه برگرده و پدرش هم که از این سرپیچی ستاره مطلع میشه میاد تهران دنبال ستاره که ماجراهایی در این بین اتفاق میفته که به نوبه ی خودش باعث تغییرات بسیاری تویه شخصیت پدر میشه، اون هم پدری که خب با وجود اعتقادات و شخصیت غیرقابل انعطاف و سن و سالی که داره امکان تغییرش خیلی کمه!
دیدگاه تان را بنویسید