زیبایی دوچندان "زهره فکور" قبل از خودکشی؛ آقای تهیه کننده چه ضَجه تلخی میزنه!!!
زهره فکور صبور خودش را کشت و اما با گذشت چند روز اخبار و حواشی این مرگ تلخ و دردناک همچنان در صدر اخبار فضای مجازی است.
زهره فکور صبور خودکشی کرد خبری که خیلی از اهالی سینما و تلویزیون را در شوک فروبرد. حواشی این خبر باوجود گذشت چند روز همچنان داغ است و بازیگران و دوستان نزدیک زهره همچنان از او می گویند.
به گزارش «شایانیوز» آرام جعفری بازیگر کم کار تلویزیون که چند ماهی می شود از همسرش جدا شده در واکنش به خبر درگذشت و خودکشی زهره فکور صبور استوری عجیبی منتشر کرد که خیلی ها را ترساند! البته آرام خیلی زود این استوری را حذف کرد اما خوب از آنجا که سلبریتی ها زیر ذره بین هستند این استوری هم از نظرها پنهان نماند.
خانوم جعفری با انتشار عکسی از مرحوم زهر فکور صبور نوشت: یادش بخیر سریال آدمخوار و قبل و بعدش یه عمر رفاقت خوش به حالت که تونستی بری، امیدوارم منم زود بیام پیشت، این دنیا رو با این آدمهای بی معرفت دروغی نمی خوام، من همیشه آدم شادیم ولی نمی زارن، زود میام پیشت قول، لااقل تو قبر آرامش داریم....
زهره فکور صبور شب قبل مرگ چه زیبا شده بود!
نعیمه نظام دوست که از رفقای صمیمی و نزدیک زهره بود و بعد از خودکشی خانوم بازیگر دچار شوک و افسردگی شده با عکسی از زهره فکور صبور شب قبل از مرگ منتشر کرد و نوشت: شب قبل رفتنت چقدر زیباتر شده بودی....
این عکس مربوط به آخرین ملاقات زهر با مادرش بود که نعیمه نظام دوست منتشر کرد.
زهره فکور صبور چرا خودکشی کرد؟
بهنام شرفی بازیگر سینما و تئاتر که سابقه همکاری با زهره فکور صبور را در چندین پروژه داشت بعد از مرگ ناباورانه زهره نوشت: موضوع عجیب این است، کسی که تا این اندازه عقاید مذهبی داشت، خدا باور بود و شور و امید به زندگی در او موج میزد، چه شد که به یکباره چنین عملی را انجام داد، اصلا عجیب است فردی با این حجم از عقاید مذهبی دست به انجام چنین کاری بزند. طبیعتا مشکل در جایی دیگر است همین دیروز یک پستی از مصاحبه قدیمیشان منتشر کردند که به نظرم همان حرفها پر از امید بود و وقتی دوباره آن پست را دیدم اشک در چشمانم حلقه زد.
روایتی تلخ از خودکشی زهره فکور صبور
حدود ساعت ۸ شب در خیابان دولت، مهران مهام با سرایدار ساختمان وارد آپارتمان زهرهفکور صبور شدند. روی تخت دراز کشیده بود و اگر ۱۵ خشاب خالی قرص را کنارش نمیدیدید تصور میکردید خوابیده است. پیکرش را به سالن خانه کوچک انتقال دادند. اما وقتی اورژانس بالای سر خانم بازیگر رسید گفت به علت تعداد زیاد قرصها خیلی طول نکشیده که تمام کرده. این آخرین سکانس زندگی بازیگر زن سریالی است که زندگی نام دارد.
مادرش میگفت که آخرین تماسها را ساعت ۲ گرفته بود. میگفت خیلی تلاش کرده که قانعاش کند که دست به کار عجیب و غریب نزند. میگفت وقتی چند بار تماساش را پاسخ نداده با دامادش مهران مهام تماس گرفته که زهره در حالت مناسبی نیست و مهام با سرایدار تماس میگیرد که به او سر بزند. سرایدار هم گفته است که در را باز نمیکند.
مهران مهام بر سر مزار زهره فکور صبور
اینهایی که به همین سادگی تعریف میکنیم دمار از روزگار یکسری درآورده، یکسری مادر و همسر و دوست و خلاصه یکسری آدم که دیگر به زندگی سابق برنمیگردند. یکسری آدم که از الان به گناهان خودشان فکر میکنند، هی فکر میکنند که کاش زودتر به او زنگ زده بودند، کاش زودتر به او پیام داده بودند، کاش تماسش را پاسخ میدادند، کاش آن حرفها را نزده بودند، اما شاید بزرگترین مقصران ماجرا هیچ وقت به این فکر نکنند که چقدر توی این قتلها شریک هستند!
بله، قتلها! هر آدمی که خودکشی میکند خیلی زندگیها را از بین میبرد و این کلمات هستند که میتوانند آدمها را بکشند. همان طور که میتوانند آدمها را از مرگ حتمی نجات دهند! چقدر به حرفهایی که میزنیم فکر میکنیم؟
دیدگاه تان را بنویسید