بی رحم ترین ملکه دنیا مردم را در دیگ می جوشاند؛ زشت بود و با برادرش ازدواج حرام کرد
راناوالونای اول ملکه مقتدر اما خونخوار ماداگاسکار بود که مخالفانش را به طرز فجیعی از بین میبرد و 33 سال با خفقان بر مردمش حکومت کرد.
شایانیوز- راناوالونا اول (Ranavalona I) که از سال ۱۸۲۸ تا ۱۸۶۱ بر ماداگاسکار حکومت کرد، یکی از پیچیدهترین چهرههای تاریخ آفریقا است؛ فرمانروایی که در تاریخنگاری غرب اغلب با عنوان «ملکه بیرحم» معرفی شده اما در نگاه برخی پژوهشگران آفریقایی، او رهبر قدرتمندی بود که استقلال جزیره را در برابر نفوذ اروپا حفظ کرد. تحلیل دوره حکومت او بدون توجه به شرایط سیاسی قرن نوزدهم، رقابت استعمارگران و ساختار اجتماعی ماداگاسکار امکانپذیر نیست.
پیشزمینه تاریخی ماداگاسکار؛ وقتی اروپا در آستانه نفوذ بود
در اوایل قرن نوزدهم، ماداگاسکار تحت رهبری پادشاه راداما اول وارد دورهای از تعامل با اروپا شده بود. مبلغان مذهبی، بازرگانان و نمایندگان سیاسی بریتانیا در جزیره فعال بودند و این حضور ساختار اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی ماداگاسکار را تحت تأثیر قرار داد. پس از مرگ راداما، خلأ قدرت شکل گرفت و راناوالونا، بیوه او، با اتکا به بخشی از اشراف و ارتش، کنترل تاج و تخت را به دست گرفت.
منابع تاریخی مانند آثار Gwyn Campbell و Pier Larson این مرحله را یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ماداگاسکار میدانند؛ دورهای که دخالت اروپا شدت گرفته بود و امکان وابستگی کامل کشور وجود داشت.
قدرتگیری راناوالونا؛ تثبیت سلطنت در ساختاری پرتنش
راناولونا پس از رسیدن به قدرت، با طبقهای از اشراف موسوم به آندریانا همکاری کرد، در عین حال تلاش کرد سلطنت را متمرکز و مقتدر نگه دارد. او تصمیم داشت سیاستهای خارجی پادشاه پیشین را تغییر دهد و نفوذ اروپا را محدود کند. این سیاست بعدها مهمترین محور تفسیرهای تاریخی درباره او شد.
بر اساس پژوهشهای دانشگاه آکسفورد، راناوالونا در همان سالهای نخست سلطنت، ساختار اداری و نظامی را بازتنظیم کرد و وفاداری فرماندهان کلیدی را به دست آورد تا از کودتا جلوگیری کند.
سیاستهای داخلی؛ تاکید بر هویت بومی و مقاومت در برابر مدرنیزاسیون اروپایی
راناولونا به شدت منتقد دخالت فرهنگی و دینی اروپاییها بود. او معتقد بود که حضور گسترده آنان میتواند ارزشهای سنتی ماداگاسکار را تضعیف کند. به همین دلیل:
فعالیت مبلغان مذهبی را محدود کرد.
آموزشهای مذهبی غربی را کاهش داد.
زبان و موسیقی بومی را تقویت نمود.
قوانین سنتی و ساختارهای قبیلهای را احیا کرد.
این سیاستها باعث شده برخی تاریخنگاران او را «مدافع هویت آشتیناپذیر» بدانند.
او در دوران حکومت خود برای تشخیص گناهکاری افراد، آنها را مجبور میکرد پوست ۳ مرغ را بلعیده و مقداری میوه درخت سمی تانگیا را بخورند. سپس فرد استفراغ میکرد و اگر پوست مرغ سالم بیرون میآمد او بیگناه محسوب میشد در غیر این صورت به سرعت او را اعدام میکردند!
گفته شده است که راناوالونا برای اعدام افراد از روشهای خشونتباری استفاده میکرده از قبیل: قطعه قطعه کردن بدن، دو نیم کردن افراد، آبپز کردن و نیز جوشاندن آنها در دیگ روغن داغ. او حتی برای حفاظت از قدرت خود، عمویش را اعدام کرد؛ و نیز به مادر خود آنقدر گرسنگی داد تا جان باخت.
حتی برخی روایات تاریخی پراکنده اشاره کردهاند که او یک بار با برادر ناتنی خود ازدواج کرده است. صرف نظر از صحت و سقم این ادعای تاریخی، ازدواج با محارم و پیوندهای زناشویی درون خانوادگی در رسوم و سنن قبایل ماداگاسکار رواج داشته و امری مرسوم و عرفی بوده است.
سیاست خارجی؛ استقلالطلبی در دوران اوج استعمار
حکومت راناوالونا مصادف بود با دورهای که فرانسه و بریتانیا در سراسر آفریقا در حال توسعه نفوذ خود بودند. او با آگاهی کامل از اهداف استعماری این قدرتها، تصمیم گرفت راه انزواگرایانهتری را در پیش بگیرد. اقدامات او شامل:
محدود کردن تجارت مستقیم با اروپاییها
توسعه شبکههای داخلی تجارت
تقویت ارتش سنتی
محدود کردن حضور نمایندگان سیاسی بیگانه
در متون تاریخی، از جمله مقالههای منتشر شده در Journal of African History، این سیاستها بهعنوان عامل اصلی حفظ استقلال ماداگاسکار تا اواخر قرن نوزدهم معرفی شدهاند.
تحلیل اقتصادی دوران راناوالونا
اگرچه سیاستهای انزواگرایانه او مانع نفوذ خارجی شد، اما پیامدهای اقتصادی نیز به وجود آورد:
نقاط قوت:
کنترل منابع و جلوگیری از غارت اقتصادی توسط قدرتهای اروپایی
حفظ استقلال اقتصادی در دورهای که بسیاری از کشورهای آفریقایی درگیر وابستگی شدند
نقاط ضعف:
کاهش دسترسی به فناوری و ابزارهای جدید
محدود شدن تجارت خارجی و رکود برخی صنایع
افزایش فشار بر مردم برای اجرای طرحهای عمرانی و نظامی سنتی
به گفته Campbell (تاریخدان مدرنیته اقیانوس هند)، این دوره از نظر اقتصادی «مستقل اما تحت فشار» توصیف میشود.
چرا تاریخنگاری غرب او را منفی تصویر کرده است؟
بخش زیادی از روایتهای منفی درباره راناوالونا توسط مبلغان، نظامیان و بازرگانان اروپایی نوشته شده که بهطور طبیعی با سیاستهای ضدنفوذ او مخالف بودند. آنها او را فرمانروایی توصیف کردهاند که مانع «پیشرفت» و «تمدنسازی» غرب شد؛ مفاهیمی که امروز در مطالعات پسااستعماری بهشدت نقد میشوند.
پژوهشهای جدیدتر نشان میدهند:
بسیاری از گزارشهای اروپایی اغراقآمیز بودهاند.
نقدهای آنان بیشتر «سیاسی و فرهنگی» بوده تا مستند.
هدف برخی از این گزارشها ایجاد توجیه برای دخالت نظامی یا سیاسی آینده بوده است.
در سالهای اخیر، تاریخنگاران آفریقایی ارزیابی متوازنتری ارائه کردهاند و راناوالونا را بخشی از جریان رهبران مقاومت در برابر استعمار میدانند.
چهره واقعی راناوالونا؛ استبداد یا استقلال؟
برای فهم درست او باید میان دو واقعیت تمایز گذاشت:
1. سلطنت او اقتدارگرا بود؛ ساختار حکومتش متمرکز، سخت و محدودکننده بود.
2. اما این اقتدارگرایی در بستر زمانی خودش واکنشی به خطر واقعی استعمار اروپایی بود.
به همین دلیل، برخی پژوهشگران او را در کنار شخصیتهایی مانند
منلیک دوم در اتیوپی
شاکا زولو
و چند رهبر دیگر مبارزه با استعمار قرار میدهند.
مرگ و میراث سیاسی
راناولونا در سال ۱۸۶۱ درگذشت. پس از او، سیاستهای ماداگاسکار به تدریج به سمت روابط گستردهتر با اروپا حرکت کرد و سرانجام فرانسه در سال ۱۸۹۵ ماداگاسکار را تحت کنترل خود درآورد؛ اتفاقی که اگر سیاستهای راناوالونا از ابتدا متفاوت بود، شاید زودتر رخ میداد.
میراث او امروز چگونه ارزیابی میشود؟
در جامعه ماداگاسکار، راناوالونا چهرهای دوگانه است:
در نگاه منتقدان:
حکومتی سختگیرانه و محدودکننده داشت
مانع ورود علم و تکنولوژی جدید شد
اقتصاد را به چند دهه عقب بازگرداند
در نگاه مدافعان:
قاطعترین رهبر ضداستعماری ماداگاسکار بود
جلوی سلطه فرهنگی و سیاسی اروپا را گرفت
هویت بومی را حفظ کرد
ماداگاسکار را در زمانی که نیمی از آفریقا مستعمره شد، مستقل نگاه داشت.
در نگاه تاریخنگاری مدرن:
راناولونا نه «قهرمان» صرف است و نه «مستبد» مطلق، بلکه نمونهای از رهبری پیچیده در دورهای بسیار دشوار است؛ دورهای که تصمیمهای هر فرمانروا در سایه تهدیدهای استعمار، رقابت قدرتهای جهانی و فشارهای داخلی انجام میشد.
راناولونا اول یکی از برجستهترین و در عین حال مناقشهبرانگیزترین زنان تاریخ جهان است. بازخوانی عصر حکومت او، تحلیل تلاقی سه عنصر مهم تاریخی است:
قدرت سیاسی در ساختارهای سنتی
مقاومت در برابر نفوذ استعماری
مدیریت اقتصادی و فرهنگی در شرایط انزوا
امروز، با فاصله گرفتن از روایتهای استعماری، تصویر راناوالونا در حال بازسازی است؛ او نه صرفاً «ملکه سختگیر»، بلکه بازیگری سیاسی در یکی از دشوارترین دورههای تاریخ ماداگاسکار بود.
دیدگاه تان را بنویسید