|

روایتی از ابهام، سکوت و شبهه‌های بسیار

تجاوز چهار پسر به دختری در سرچشمه؛ خط باریک رضایت و اجبار در پرونده‌های جنسی ایران

اخیراً ویدئویی از رابطه 4 پسر جوان با یک دختر در فضای مجازی دست به دست می‌شود. اما کمی بعد ادعا شد که ماجرا با رضایت دختر اتفاق افتاده است.

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- در روزهای اخیر ویدئویی کوتاه که چهار جوان را در محله سرچشمه تهران حین رابطه با دختری جوان نشان می‌داد و بسیاری آن را به ‌عنوان «سند تجاوز» تعبیر کردند، موجی از واکنش‌های تند و خشم عمومی در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت. در فضایی که حساسیت جامعه نسبت به جرایم جنسی در سال‌های اخیر افزایش یافته است، انتشار چنین ویدئویی به‌ سرعتش فضای جامعه را ملتهب کرد و افکار عمومی خواستار پاسخگویی فوری دستگاه قضایی شد. با این حال، گزارش‌های رسمی که از سوی نهادهای مسئول منتشر شد، مسیر بحث را تغییر داد: سخنگویان انتظامی و قضایی مدعی شدند که دختر مورد نظر با رضایت خود در محل حضور داشته، شکایتی نیز مطرح نکرده و تنها یکی از پسران به دلیل اعمال مجرمانه بازداشت شده است. همین روایت رسمی، که نه به‌ طور کامل، ابعاد پرونده را روشن کرد و نه پاسخ روشنی به پرسش‌های افکار عمومی داد، موجب شد فضای تردید و بی‌اعتمادی تشدید شود و این ماجرا به نمادی از شکاف میان روایت‌های رسمی و برداشت عمومی بدل گردد.

kkmfbnmff

از منظر جامعه‌شناختی، نخستین پرسش این است که چرا با وجود مجازات‌های بسیار سنگین، از جمله حکم اعدام برای تجاوز، چنین جرایمی همچنان رخ می‌دهند. واقعیت آن است که شدت مجازات به ‌تنهایی هیچ‌گاه ضامن کاهش جرم نبوده و نخواهد بود. در ایران نیز عوامل ساختاری متعددی همچنان بستر وقوع خشونت جنسی را فراهم می‌کنند: از فرهنگ مردسالارانه‌ای که در آن بدن و اراده زنان هنوز به ‌عنوان حیطه‌ای مستقل به رسمیت شناخته نمی‌شود و زن ابزاری برای مرد و در تملک مرد است، تا خلأ آموزش جنسی در مدارس و دانشگاه‌ها و فقدان بستر گفتگوی آزاد درباره روابط انسانی. این وضعیت سبب شده است که بخش قابل توجهی از جوانان در مواجهه با موقعیتهای مختلف، به ‌ویژه در شرایط فشار اقتصادی و فقدان سایر فرصت‌های اجتماعی، خشونت را به‌ عنوان ابزاری برای اعمال قدرت تجربه کنند. در عین حال، ظهور شبکه‌های اجتماعی و «اقتصاد نمایش» نیز انگیزه جدیدی به ماجرا داده است: در بسیاری از موارد، ضبط و انتشار ویدئو نه صرفاً به‌ عنوان سند جرم، بلکه به ‌مثابه نوعی قدرت‌نمایی و کسب شهرت در فضای مجازی دیده می‌شود.

دومین پرسش مهم به چرایی سکوت قربانیان بازمی‌گردد. در ایران قربانیان خشونت جنسی غالباً در موقعیتی دوگانه قرار دارند: از یک سو هراس از آبرو، قضاوت خانواده و جامعه و احتمال طرد شدن، و از سوی دیگر نگرانی از روند قضایی‌ای که ممکن است نه تنها حمایتی در پی نداشته باشد، بلکه خود قربانی را به اتهام «رابطه نامشروع» یا «جلب توجه و ایجاد التهاب در جامعه» در مظان اتهام قرار دهد. این وضعیت سبب شده بسیاری از زنان پس از تجربه خشونت جنسی، به‌ جای مراجعه به نهادهای قانونی، ترجیح دهند سکوت کنند؛ سکوتی که در عمل نه تنها به معنای بی‌عدالتی برای فرد قربانی است، بلکه زمینه‌ساز تکرار چنین جرایمی در جامعه نیز می‌شود. پرونده سرچشمه نیز می‌تواند نمونه‌ای از همین الگو باشد: اینکه چرا دختری که در ویدئو حضور دارد شکایتی نکرده، ممکن است بیش از آنکه نشان ‌دهنده رضایت او باشد، ناشی از ترس و فشارهای اجتماعی و خانوادگی باشد و البته حاکی از هزار مورد پنهان دیگر....

owejknmbgn

از منظر حقوقی و نهادی، پرونده‌های این‌ چنینی ضعف‌های ساختاری دستگاه قضایی را به نمایش می‌گذارند. در یک نظام قضایی شفاف و کارآمد، انتظار می‌رود تمامی مراحل تحقیق با جزئیات به اطلاع عموم برسد، البته با رعایت محرمانگی هویت قربانی. در ایران اما معمولاً اطلاع‌رسانی در چنین پرونده‌هایی محدود، مبهم و بعضاً متناقض است. همین امر باعث می‌شود روایت‌های غیررسمی، شایعات و گمانه‌زنی‌ها دست بالا را پیدا کنند و در نهایت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به شدت آسیب ببیند. اگر دستگاه قضایی می‌خواهد با این بی‌اعتمادی مقابله کند، باید با انتشار گزارش‌های دقیق، شفاف و مستند از روند رسیدگی، به افکار عمومی نشان دهد که نه تنها مجرمان تحت تعقیب جدی و بازخواست سخت‌گیرانه قرار می‌گیرند، بلکه قربانیان نیز مورد حمایت واقعی قرار دارند.

jkshdvkbgoi

در عین حال، مسئله مهم دیگری که این پرونده برجسته می‌کند، بحران «فقدان قوانین حمایتی جامع برای زنان در برابر خشونت» است. در بسیاری از کشورها قوانین ویژه‌ای برای حمایت از قربانیان تجاوز وجود دارد: از امکان شکایت بدون افشای عمومی هویت، تا ایجاد پناهگاه‌ها و خدمات روانی رایگان و همچنین مصونیت قانونی برای قربانیان از اتهام‌های مرتبط. در ایران، فقدان چنین قوانینی عملاً قربانی را در معرض خطر مضاعف قرار می‌دهد. این یعنی بسیاری از زنان حتی اگر هم بخواهند شکایت کنند، نمی‌دانند در نهایت خودشان متهم خواهند شد یا خیر. ورود به این مسیر برایشان پر از ابهام است و انتهای مسیر، ناپیدا!

پرونده سرچشمه فارغ از آنکه در نهایت تجاوزی رخ داده یا خیر، بیش از هر چیز پرده از بحران اعتماد، ضعف قوانین حمایتی و تابوهای ریشه‌دار اجتماعی، سنتی و فرهنگی برمی‌دارد. جامعه ایران بار دیگر با این پرسش روبه‌روست که آیا صِرف وجود مجازات‌های سخت، بدون اصلاح فرهنگی و نهادی، می‌تواند مانع تکرار چنین فجایعی شود؟ پاسخ، دست‌کم تا امروز، منفی است. تا زمانی که قربانیان در هراس از انگ اجتماعی سکوت کنند، تا زمانی که نظام قضایی در هاله‌ای از ابهام پرونده‌ها را به سرانجام برساند، و تا زمانی که جامعه به جای پرسش از مجرمان، قربانی را مقصر بداند، تجاوز و خشونت جنسی همچنان در تاریک‌ترین زوایای زندگی اجتماعی تکرار خواهد شد.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها