|

ضررهای بستن تنگه هرمز متوجه کیست؟

بستن تنگه هرمز، خودکشی یا مقابله به مثل؟

برخی از جناح‌های سیاسی داخل کشور خواستار بستن تنگه هرمز و فشار بر بازارهای نفتی هستند اما این کار از منظر حقوقی تبعات ویرانگری دارد.

لینک کوتاه کپی شد
2

شایانیوز- تنگه هرمز، باریکه‌ای آبی در قلب خاورمیانه که به‌ عنوان یکی از شریان‌های حیاتی انرژی جهان شناخته می‌شود، همواره در کانون مناقشات سیاسی و امنیتی قرار داشته است. بیش از یک‌ سوم نفتکش‌های حامل نفت از این مسیر می‌گذرد و هرگونه اختلال در عبور و مرور آن می‌تواند نه تنها بازارهای جهانی انرژی را تحت تأثیر قرار دهد بلکه معادلات ژئوپلیتیکی و امنیتی را نیز تغییر دهد. در ایران، بحث بستن یا نبستن این تنگه، به یکی از مناقشه‌برانگیزترین موضوعات میان جناح‌های مختلف سیاسی و دیپلمات‌ها تبدیل شده است؛ موضوعی که دو دیدگاه کاملاً متفاوت، یکی مربوط به حسین شریعتمداری و دیگری کوروش احمدی، آن را به عرصه افکار عمومی کشانده است.

ggnfngnj

شریعتمداری و منطق فشار: بستن تنگه برای رساندن قیمت نفت به ۲۰۰ دلار

حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان و از چهره‌های شناخته‌ شده طیف اصولگرا، با لحنی قاطع و صریح اعلام کرده است که ایران می‌تواند با بستن تنگه هرمز، صادرات نفت را مختل کرده و قیمت آن را تا مرز ۲۰۰ دلار در هر بشکه افزایش دهد. منطق او ساده اما جنجالی است: جهان به نفت خلیج فارس وابسته است و اگر ایران از این وابستگی به‌ عنوان ابزار فشار استفاده کند، قدرت چانه‌زنی‌اش افزایش خواهد یافت. در این تحلیل، بستن تنگه نه به‌ عنوان اقدامی دفاعی یا اضطراری بلکه به‌عنوان یک سلاح اقتصادی معرفی می‌شود؛ سلاحی که می‌تواند به گفته او، موازنه قدرت را به نفع ایران تغییر دهد.

این دیدگاه در واقع نوعی نگاه حداکثری به قدرت بازدارندگی ایران است و بر فرضیه‌ای استوار است که جهان بدون نفت خلیج فارس، دست بسته خواهد ماند و هیچ آلترناتیوی برای جایگزینی یا واکنش نظامی در اختیار ندارد. این تصور، هرچند جذاب و پرهیجان است و احساسات ملی را برمی‌انگیزد، اما بیش از آنکه بر محاسبات دقیق حقوقی و دیپلماتیک استوار باشد، بر روحیه مقاومت‌گرایی و فشار مستقیم متکی است. اهرمی که دیگر ناکارآمدی‌اش اثبات شده است.

کوروش احمدی و واقع‌گرایی حقوقی: پیامدهای بین‌المللی بسته‌ شدن تنگه

در سوی مقابل، کوروش احمدی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل بین‌الملل، با تکیه بر قواعد حقوق بین‌الملل استدلال می‌کند که بستن تنگه هرمز نه‌ تنها غیر عملی بلکه به‌ شدت پر هزینه و پر مخاطره است. او به کنوانسیون سازمان ملل درباره حقوق دریاها (UNCLOS) و همچنین کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو درباره آب‌های آزاد و منطقه مجاور اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که حتی اگر ایران عضو این کنوانسیون‌ها نباشد، اصل «عبور و مرور بی‌ضرر» و «حق ترانزیت در آبراه‌های بین‌المللی» به‌عنوان بخشی از حقوق عرفی بین‌الملل شناخته شده و همه کشورها، از جمله ایران باید به آن پایبند باشند. به بیان ساده‌تر، جامعه جهانی اجازه نمی‌دهد یک کشور به تنهایی مسیری را که میان دو دریای آزاد قرار دارد، مسدود کند و چنین اقدامی عملاً به‌ عنوان نقض فاحش قوانین بین‌الملل تلقی خواهد شد.

احمدی همچنین بر تبعات سیاسی و راهبردی این اقدام تأکید می‌کند: اگر ایران تنگه را ببندد، نه تنها امریکا و متحدان غربی که حضور پررنگی در منطقه دارند دست روی دست نخواهند گذاشت و احتمالاً با حملات نظامی دارایی‌های ایران را در خلیج فارس هدف قرار می‌دهند، بلکه حتی شرکای استراتژیک تهران همچون چین نیز در نقطه مقابل ایران قرار خواهند گرفت. چرا که بخش قابل‌توجهی از نفت وارداتی چین از همین تنگه عبور می‌کند و هرگونه انسداد، منافع پکن به ویژه در حوزه انرژی را به خطر خواهد انداخت. در نتیجه، ایران در بهترین حالت، خود را در برابر جبهه‌ای جهانی شامل واشنگتن، بروکسل، پکن و حتی مسکو خواهد یافت؛ جبهه‌ای که هزینه‌های آن به‌ مراتب بیش از منافع احتمالی افزایش قیمت نفت خواهد بود.

رویارویی دو دیدگاه: منطق بحران‌آفرینی در برابر عقلانیت حقوقی

برخورد این دو دیدگاه، در حقیقت بازتاب دو منطق متفاوت سیاست خارجی ایران است: منطق نخست، که شریعتمداری نمایندگی می‌کند، بر قدرت بازدارندگی سخت و استفاده از ابزارهای پرخطر برای فشار بر دشمنان استوار است؛ منطقی که در کوتاه‌ مدت ممکن است کارایی لحظه‌ای داشته باشد اما شدیداً ناپایدار است و به‌ سرعت با واکنش‌های تلافی‌جویانه و هزینه‌های هنگفت روبه‌رو می‌شود. منطق دوم، که احمدی از آن دفاع می‌کند، بر پایبندی به نظم حقوقی بین‌الملل و درک واقعیت‌های ژئوپلیتیک استوار است؛ منطقی که شاید در نگاه نخست محتاطانه و محافظه‌کارانه به‌نظر برسد، اما در بلند مدت زمینه را برای حضور پایدار و مشروع ایران در نظام جهانی فراهم می‌کند.

از این زاویه، بستن تنگه هرمز نه تنها باعث فشار بر رقبای جهانی نمی‌شود، بلکه به‌ عنوان اقدامی غیر قانونی تصویر ایران را به‌ عنوان یک بازیگر غیر مسئول در ذهن جامعه جهانی تثبیت کرده و افزایش فشارها را در پی خواهد داشت. این همان چیزی است که می‌تواند دست امریکا و متحدانش را برای مشروعیت‌بخشی به فشارهای بیشتر و حتی اقدامات نظامی باز بگذارد.

hjfn

آیا بستن تنگه هرمز به نفع ایران است؟

اگرچه جذابیت سیاسی و تبلیغاتی سخنان شریعتمداری قابل انکار نیست و در شرایط بحرانی می‌تواند به‌عنوان ابزاری روانی برای تهدید و بازدارندگی به کار رود، اما در عمل، بستن تنگه هرمز نه از نظر حقوقی ممکن است و نه از نظر سیاسی و اقتصادی به نفع ایران تمام خواهد شد. حقوق بین‌الملل به‌روشنی چنین اقدامی را ممنوع می‌کند و کشورهای بزرگ، حتی شرکای نزدیک ایران از جمله چین و روسیه، با آن همراه نخواهند شد. افزون بر این، اقتصاد ایران که همچنان وابسته به صادرات نفت و مسیرهای دریایی است، خود نخستین قربانی بسته‌ شدن تنگه خواهد بود.

به بیان دیگر، بستن آبراهه هرمز، بیش از آنکه سلاحی علیه دشمنان باشد، تیری است که از چله کمان به عقب برمی‌گردد و می‌تواند قلب اقتصاد و امنیت ایران را هدف قرار دهد. آن هم این قلب مریض فعلی که با ضربان مصنوعی زنده است. بنابراین، عقلانیت سیاسی ایجاب می‌کند که مقامات بلندپایه ایران به‌ جای تهدید به انسداد تنگه، از این موقعیت ژئوپلیتیک منحصر به‌ فرد به‌ عنوان اهرمی برای دیپلماسی، چانه‌زنی و کسب امتیاز مشروع در عرصه بین‌المللی بهره گیرند. در جهانی که هر حرکت خلاف قواعد بین‌المللی می‌تواند بهانه‌ای برای اجماع‌ علیه یک کشور شود، هوشمندی در بهره‌گیری از قدرت نرم و ابزارهای مشروع، بسیار مؤثرتر از سیاست‌های پر خطر و بحران‌آفرین خواهد بود.

تقابل دیدگاه شریعتمداری و احمدی، در واقع نماد کشمکش میان دو رویکرد در سیاست خارجی ایران است: رویکردی که بر «بحران‌آفرینی برای بقا» تأکید دارد و رویکردی که «پایبندی به قواعد و استفاده هوشمندانه از موقعیت ژئوپلیتیک» را توصیه می‌کند. تجربه‌های تاریخی نشان داده‌اند که راه دوم، اگرچه کمتر پرهیجان است، اما در بلند مدت تضمین‌ کننده منافع پایدار و جایگاه معتبرتر در نظام جهانی خواهد بود.

جناح اصو‌گرا و اصحاب جبهه پایداری گویا متوجه عواقب امور نیستند. خوب است کسی از اینان بپرسد چنانچه کشتی میهن با ناخداگری نیم‌بند شما به دل طوفان زد، پایداری خواهید کرد و 90 میلیون سرنشین را یک به یک سوار بر قایق نجات کرده و به ساحل امن خواهید رساند؟ ملت قضاوت کند.....

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها