قسمت پانزدهم سریال می خواهم زنده بمانم
کشته شدن مامور کمیته ی فاسد!
مرگ جمشید رابطه ی هما و امیر را تحت تاثیر قرار داده و آن ها را به هم نزدیک می کند. نادر سرمد هراسان از عقوبت قتل جمشید در پی راه نجات است.
پانزدهمین قسمت از سریال می خواهم زنده بمانم به کارگردانی شهرام شاه حسینی و تهیه کنندگی محمد شایسته پنجشنبه سیزدهم خرداد ۱۴۰۰ به صورت اختصاصی در سایت فیلیمو منتشر شد.
نادر بعد از کشتن پدر شایگان فرار کرد و در جایی پنهان شده است. او اسلحه ای دیگر می خرد هنوز مشخص نیست که چه در سر دارد. اما حرکت قبلی او کاملا به سود شایگان انجام شد. بعد از کشته شدن پدر شایگان هما شرمنده و متاثر از این اتفاق شده است و در این میان وقتی اظهارات عاشقانه ی شایگان به خودش را هم می بیند لحظه به لحظه بیشتر به آغوش او سر می خورد. این میل وقتی بیشتر می شود که شایگان قهرمان بازی هایش را بیشتر هم می کند و می گوید که از سر تقصیر نادر می گذرد تا این روند کج قطع شود.
در سویی دیگر این دشتی است که تقلا م کند تا از زیر مسئولیت ترور فرخی فرار کند برای ماموران هم محرز شده است که نقشه ی این ترور با او بوده است. شایگان به درخواست زیور، همسر دوم دشتی، او را نجات می دهد و بیرون شهر منتظر او می ماند.
دیگر اعتمادی میان دشتی و شایگان نیست و دشتی خیلی خوب می داند که مهره ای سوخته است و وجودش سراسر دردسر برای شایگان است. آن ها به روی هم اسلحه می کشند اما تیر اول را مامور کمیته ای شلیک می کند که دشتی را تعقبب کرده است. دشتی و مامور کشته می شوند و شایگان صحیح و سلامت از روی خون آن ها می گذرد و می رود.
سریال می خواهم زنده بمانم در اوج خودش و در حالی که مخاطبان بسیارش رضایت زیادی از این سریال داشتند برای چند روز با توقیف روبرو شد. این توقیف بازتاب گسترده ای هم در رسانه ها پیدا کرد. تیغ انتقاد هم بیشتر به سمت نهاد هایی که به راحتی یک اثر هنری را با تنگ نظری هایشان توقیف می کنند بود. اما به هر روی با رایزنی های ساترا و دادستانی تهران و... می خواهم زنده بمانم با رفع توقیف با سه روز تاخیر منتشر شد.
مامور کمیته ی فاسد داستان که احتمالا محل مناقشه ی توقیف و... بوده است در این قسمت کشته می شود و به مامور های دیگر فرصتی دست نمی دهد که با دستگیری او اطلاعات مربوط به شایگان را کسب کنند. می خواهم زنده بمانم در چند قسمت گذشته تقریبا در هر قسمت با کشته یا زخمی شدن یکی از کاراکتر ها پیش رفته است و در بالاترین حد از کشمکش و زد و خورد ادامه پیدا می کند.
با مرگ دشتی حالا بار دیگر فقط نادر است که در مقابل شایگان ایستاده است. نادری که تاکنون تصمیمات خوبی نگرفته است و از این جا به بعد به تنهایی باید به فکر انتقام باشد...
دیدگاه تان را بنویسید