بیتوجهی به زیرساختها، صنعت برق و گاز را به وضعیت بحرانی کشاند
به دنبال آغاز قطعیهای برنامهریزی شده برق و کمبود گاز موجود در کشور، موضوع نحوه مدیریت زیرساختهای انرژی در ایران مطرح شده است.
«دومین کشور جهان از لحاظ داشتن منابع گازی»؛ شاید همین عنوان کافی باشد تا شهروندان هر کشوری برای نسلها از نیاز به هر سوختی بینیاز شوند و با اتکا به همین منبع انرژی نقش یکهتاز و میداندار بازارهای جهانی را ایفا کنند. اما مدیریت دولتی در ایران و بیتوجهی به تأمین و تجهیز زیرساختها، باعث شده تا از عنوان مورد اشاره سهمی عاید شهروندان نشود و ایرانیان در تمامی روزهای سال کمبود و نبود گاز را با پوست و جان و استخوانشان حس کنند.
به گزارش «شایانیوز» به نقل از تجارت نیوز؛ ناتوانی در تأمین گاز، تا سال گذشته خود را به شکل آلودگی هوای کلانشهرها در روزهای سرد سال نمایان میساخت، اما امسال گویا نیروگاهها مازوتی هم برای سوزاندن ندارند و حالا مردم باید با بیبرقی و خاموشی پاییز و زمستان بهای سومدیریت و نبود زیرساختها را بپردازند.
این اتفاق بیش از هر زمانی نشان میدهد که نظام مدیریت زیرساختها در کشور با مشکلات جدی روبهروست. چراکه در حال حاضر هم منابع گازی بسیاری در کشور وجود دارد که یا فکری به حال توسعه آن نمیشود یا مزیت صادرات آن برای ذینفعان، بیشتر از تامین نیازهای اساسی کشور است.
در مورد مشکل مدیریت زیرساختهای انرژی، تجارتنیوز با آلبرت بغزیان، رئیس مرکز آموزشهای آزاد و تخصصی پردیس بینالمللی کیش دانشگاه تهران، گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید.
ایران توان استخراج و فرآوری گاز و نفت را ندارد
*چرا کشوری که رتبه دوم ذخایر گازی را در جهان دارد، تا این حد با بحران انرژی و ناترازی گاز دست و پنجه نرم میکند؟
اولین موضوعی که در تاریخ اقتصادی ایران مشاهده میشود، به وجود ذخایر غنی نفت و گاز مربوط میشود. بنابراین حداقل انتظاری که وجود دارد، این است که حداقل در این زمینه کمبودی وجود نداشته باشد و فرآوردهها و موارد کاربرد آن هم در اولویت برنامهریزان کشور قرار بگیرد. باید گفت که ایران ذخایر نفت و گاز زیرزمینی دارد، اما از توان استخراج، بهرهبرداری، پالایش و فرآوری آنها محروم است.
در مورد صادرات گاز ایران باید گفت که به طور کلی نمیتوان گاز طبیعی را به دوردست صادر کرد و تنها به کشورهای همسایه صادر میشود. اما همان کشورهایی که ال.ان.جی به آنها صادر میشود هم دچار کمبود گاز نیستند. این در حالی است که خود ایران با کمبود گاز دست و پنجه نرم میکند. توان استخراج و توزیع گاز در ایران، بسیار کمتر از نیاز مردم است.
فرسودگی زیرساختها
*چرا دولتهای ایران از تأمین گاز مورد نیاز مردم ناتوان شدهاند؟
دولتها در طول سالیان گذشته مراکز مصرف گاز را به وجود آورده و گازکشی انجام دادهاند. شاید بسیاری از مناطق در کشور، در همه فصول سال به گاز احتیاج نداشته باشند، اما در فصول سرد سال، قطعا احتیاج به مصرف گاز دارند.
وقتی مراکز مصرف شکل میگیرد، وظیفهای که وزرای نفت دارند، این است که گاز مورد نیاز کشور را تامین کنند. اگر مشغله وزیر زیاد است، باید به معاون و مدیر بسپارد. به هر حال این موضوع از وظایف آنهاست.
این مشکلات در برنامههای مختلف در کشور دیده شده است. اگر خوشبینانه به برنامهها و پروژههای در حال انجام در کشور نگاه شود، موضوع عدم تجهیز زیرساختها، نبود سرمایهگذاری و تامین منابع مالی موردنیاز، از عوامل به سرانجام نرسیدن کارها در کشور است.
*موضوع فرسودگی زیرساختها، تاخیر در انجام پروژهها و نبود منابع مالی، چگونه به سرانجام نرسیدن پروژهها را به دنبال داشته است؟
بسیاری از روندها منجر به تاخیر در بهرهبرداری از پروژهها میشوند. این تاخیر در خود موضوع تامین مالی هم رخ میدهد. اما علاوه بر این موضوع، تاخیر در این موارد به دلیل تورم موجود در کشور، منجر به کاهش ارزش منابع مالی تامین شده میشود و آن منابع دیگر پاسخگوی هزینههای پروژههای در حال انجام نخواهند بود.
سوزاندن فرصتهای توسعه گازی
*چگونه میتوان مشکل کمبود گاز کشور را برطرف کرد؟
یکی از راههایی که در حال حاضر وجود دارد، سوآپ است. گاز در برخی از مناطق شمالی کشور وجود دارد، اما مصرفکننده آن وجود ندارد. میتوان گاز را از آن مناطق گرفت و معادل آن را به دیگر مناطقی که نیاز دارند، انتقال داد.
برای مثال در تابستان گاز کمتری در ایران مصرف میشود، ولی کشورهای جنوب ایران برای تولید برق از آن استفاده میکنند. میتوان به آن کشورها در تابستان گاز صادر کرد.
برعکس این موضوع در زمستان میتواند رخ بدهد. یعنی در زمان زمستان که آنها نیازی به گاز ندارند، کشور گاز را از آنها وارد کند و به شمال کشور یا مراکز کشور انتقال دهد.
*دلیل انجام نشدن این راهکارها در گذشته چه بود؟
این یکی از راههایی است که در گذشته انجام میشد؛ اما در حال حاضر، مغفول مانده است. تمامی راهحلها وجود داشت و فرصت هم بسیار بود، اما اقدامی در این زمینه انجام نشد. دلیل این شرایط را میتوان نابلدی مسئولان، سهلانگاری، نادیده گرفتن و خوش خیال بودن عنوان کرد و این موضوع نمیتواند توجیه دیگری داشته باشد.
*مشکلات زیرساختی موجود در زمینه گاز کدامند؟
مشکلات زیرساختی فراوانی وجود دارد. برای مثال در موضوع استخراج باید گفت که تاسیسات سرچاهی، گوگردزدایی، شیرین شدن، انتقال و ... تماما از مواردی هستند که باید به آن توجه شود.
موضوع ذخیرهسازی نیز مغفول مانده است. موضوعی که در آمریکا بسیار رواج دارد و مواقعی که نیاز ندارند هم در چاه گاز را نمیبندد. بلکه گاز در مخازن زیرزمینی فشرده میشود و در مواقع موردنیاز از آن استفاده میکنند.
همچنین باید موضوع متنوعسازی انرژی انجام شود. در مواقعی که گاز وجود ندارد، میتوان برای وسایل موردنیاز از جمله لوازم خانگی از برق استفاده کرد. اما ایران با کمبود برق نیز روبهروست و نتوانسته است در خصوص نیروگاهها موفق عمل کند.
بسیاری از تصمیمات جنبه پوپولیستی دارند
*چه موانعی برای رفع مشکلات زیرساختی وجود دارد؟
وزارت نیرو و وزارت نفت باید با یکدیگر هماهنگ میشدند تا بتوانند یکدیگر را تامین کنند. برای مثال، وزارت نفت باید خوراک موردنیاز نیروگاهها را تامین میکرد. اما خوراک موردنیاز تامین نشد و این موضوع به معنی تعطیلی نیروگاه و آغاز برنامه خاموشی است.
این موضوعِ پیچیدهای نیست و کشور همیشه با این موضوع مواجه بوده است. اما مسئولان یک روز میگویند که کشور به خودکفایی رسیده است و مشکلی وجود ندارد و دو ماه بعد موضوع کاملا برعکس میشود. این موضوع نشان میدهد که بسیاری از اظهارنظرها و تصمیمات در کشور، جنبه پوپولیستی دارند.
دیدگاه تان را بنویسید