صدای بیگناهان مانده در بهزیستی نیلوفران آبی را بشنوید
عاقبت قربانیان معلول نیلوفر آبی و موارد مشابه دیگر چه می شود؟!
این تنها اتفاق رخ داده در مورد ظلمهای اینچنینی نیست.برخی کارمندان یک مرکز نگهداری در تهران، دست یک کودک هفت ساله را با اتو سوزاندند.
شایانیوز- خبری به تازگی منتشر شده و اینبار موجی از اندوه و خشم را میان کاربران برانگیخته است. این تصاویر که تماشای آن را به بیماران قلبی و افراد حساس توصیه نمی کنیم مبنی بر ضرب و شتم معلولان ذهنی در مرکزی به نام نیلوفران آبی در بوشهر است که به تازگی توسط یک کمپین فعال در حوزه افراد دارای معلولیت، در فضای مجازی منتشر شده است.
چیزی که در این تصاویر بسیار تکان دهنده است برخورد خشونت بار و غیر انسانی پرستاران یا بهیاران مجموعه با معلولان بی گناه است. براساس ادعای کمپین فعال در حوزه معلولان، فیلم منتشر شده ۲۰ دقیقه است و در مرکز توانبخشی نیلوفران آبی بوشهر به وقوع پیوسته است. تصاویر آن فیلم نشان می دهد که معلولان مورد ضرب و شتم، آزار و اذیت و بدرفتاری قرار می گیرند اما تاکنون نه اداره کل بهزیستی استان بوشهر و نه سازمان بهزیستی، به ادعای این کمپین واکنش نشان نداده اند.
در بهزیستی دست یک کودک را با اتو سوزاندند
این تنها اتفاق رخ داده در مورد ظلم های اینچنینی طی چند وقت اخیر نیست. بلکه مدتی پیش نیز برخی کارمندان یک مرکز نگهداری در تهران، دست یک کودک هفت ساله را به جرم شب ادراری با اتو سوزاندند.
هرچند که بهزیستی به این واقعه وا کنش قاطعی نشان داد به طوری که سید محمد جواد حسینی، مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی در آن باره گفت: سیاست سازمان بهزیستی برخورد شفاف و قاطع با چنین پرونده هایی است و در امور مربوط با جامعه هدف سازمان با کسی تعارف نداریم.
حسینی توضیح داد: اتفاقی که رخ داد این بود که یکی از مربیان با یکی از فرزندان بدرفتاری کرده بود اما برخورد بهزیستی به یک فرد محدود نشد و برخورد حداکثری انجام شد؛ چون موضوع مهم است و بچههای این مراکز را بچههای خودمان میدانیم و به همین دلیل برخورد با یک فرد یا یک مسوول فنی نبوده و برخورد جدیتر بوده است.
کتک زدن یک معلول در مقابل معلولی دیگر
مرداد ماه سال گذشته نیز یکی از رسانه ها از یک معلول آزاری در اهواز خبر داد و در پی آن ویدئویی از رخداد نامبرده توسط یکی از کمپین های فعال حوزه افراد دارای معلولیت، منتشر نمود. در این ویدئوی دلخراش شاهد رفتاری خشن و ناراحت کننده توسط دو تن از کارمندان آن مرکز با یک فرد معلول بودیم. وی که بدون ذره ای احساس گناه فرد معلول را مورد خشونت قرار میداد، حتی به فریاد های مظلومانه ی او نیز توجهی نداشت. بدتر از همه این بود که در کنار او معلول دیگری دیده می شد که به صورت برهنه روی زمین نشسته و شاهد عینی این ماجرای تلخ است.
هرکسی نباید شایستگی حضور در این شغل را داشته باشد
انسان قبل از قرار گیری در هر سمتی باید تمام جوانب آن را بسنجد. بدیهی است که مدیران و صاحبین مشاغل نیز وقتی فردی را به کار می گیرند، باید تمام جوانب و شرایط لازم برای برخورداری از شغل مورد نظر را در وی واکاوی کرده و صرفا واجدین شرایط را برای اشتغال در امری به کار گیرند. این موضوع در مواجهه با مشاغل حساس اهمیت بیشتری نیز خواهد داشت.
قابل درک است که قرار گرفتن در محیطی که مستلزم خدمتگزاری در مقابل کودکان، بیماران و معلولان است، صبری طویل می طلبد و حتی قابل درک است که شرایط موجود می تواند گاهی آستانه ی صبر افراد را لبریز کند. اما به هر نحو، پذیرشی که در ابتدای امر برای قرار گیری در چنین شرایطی انجام می پذیرد، باید افراد را متعهد به از خودگذشتگی و دلسوزی کند.
آیا تنها اخراج و تنبیه راه حل کافی و مناسبی است؟
حال سوال این است. از آنجایی که برخورداری از چنین خصلت هایی تا حدودی به شخصیت افراد مرتبط است، آیا مسئولان مربوطه هنگام استخدام افراد در مشاغل حساس، بررسی های لازمه در حوزه توانمندی فرد را مورد تحلیل قرار نمی دهند که پیاپی شاهد چنین رخداد های دلخراشی هستیم؟ آیا هیچ خط قرمز و تبعیت از قانونی در این مشاغل وجود ندارد که دست کم عده ای برای رعایت آن قوانین مرتکب چنین اقدامات سخیفی نشوند؟ کما اینکه حتی مشاهده ی این تصاویر هم از توان بسیاری از افراد خارج است! پس سوال اینجاست که یک انسان به چه درجه از سنگدلی سقوط کرده تا رخدادی که تماشایش نیز دل سنگ را آب می کند را به فعل رسانده است؟! آیا جز این است که وی نه تنها از رفتاری متعادل برخوردار نیست، بلکه از اختلالات رفتاری بیشماری نیز رنج می برد؟! فاجعه نیست که فردی با چنین شاخصه های رفتاری را بالای سر یک معلول ذهنی قرار داده اند؟!
اساسا فقط رسیدگی به ماجرا و جریمه و اخراج اگرچه که لازم است اما اثربخش است؟ وقت آن نرسیده که مسئولان نگاهی عمیق تر به ماجرا انداخته و از ریشه به درمان آن بپردازند؟. این سوالات و سوالات بیشمار دیگر تا تکرار وقایع اینچنین در ذهن هر بیننده ای پایدار است. وقایعی که پیامدهایش گریبان قربانیان بی گناهی را میگیرد که به یک مرکز پناه آورده اند. لذا تنها چیزی که در پایان می توان گفت این است که بی شک چنین رفتاری با یک پناهنده ی زبان در کام فرو برده، سزاوار ساحت انسانی نیست.
دیدگاه تان را بنویسید