نامه محرمانه سازمان سیا از دادگاه دکتر مصدق؛ محمدرضا شاه بی رحمانه برخورد کرد

شایانیوز- دکتر مصدق یکی از بزرگ ترین حقوقدان های تاریخ این مملکت، همیشه دادگاه های به یاد ماندنی و جسورانه ای را برای ما ایرانیان بر پا داشته. از جمله دادگاه لاهه او که یک تنه جلوی کشوری ابرقدرت چون انگلیس ایستاد و پس گرفت حق ایرانیان را. اما در این نوشتار با دادگاهی دیگر از او همراه میشویم؛ دادگاهی پیرو کودتا. در سال 1332 و در پی کودتا 28مرداد دکتر مصدق دستگیر و سپس در آبان همان سال دادرسی ایشان صورت گرفت. دادرسی که به هیچ وجه عادلانه و صادقانه نبود اما دکتر محمد مصدق سربالا و محکم از حق خود دفاع کرد.

 نفوذ آمریکا بر ایران دوره پهلوی بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست. پس حضور مامورانی از سوی آمریکا در ایران هم غیرمنتظره نمایان نمیکند. متن زیر ترجمه نامه ای محرمانه از سوی ماموری آمریکا در ایران به سازمان سیا است که این سازمان در آگوست سال 2000 این سند را از حالت محرمانه درآورد.

ترجمه: عباس تقیان زاده

یک. دادرسی، روز یکشنبه هشتم نوامبر(هفده آبان)، در تالار آینه های کاخ کوچکی در سلطنت آباد، واقع در ده مایلی(شانزده کیلومتری) تهران آغاز شد. نیروهای پادگان های مجاور کاخ، محافظت سختی را برقرار کرده اند.

دو. تالار حدودا گنجایش صد و پنجاه بیننده را دارد. ورود افراد با مجوز صورت میگیرد. اکثر تماشاچی ها روزنامه نگارها و عکس ها هستند. افسران سفارت آمریکا نیز حضور دارند.

سه. دادگاه نظامی متشکل ازپنج قاضی است که همگی ژنرال های ارتش ایران هستند. دادستان و وکیل تسخیری نیز از افسران ارتش هستند.

چهار. مصدق هفتاد و سه ساله پوشیده از پیژامه خاکستری و حوله به صحن دادگاه رسید. (مصدق هفتاد و یکساله بود و نه حوله بلکه پالویی بلند به تن داشت) عاجز و بیمار بنظر میرسید.

پنج. در چهار روز بی ثمر جنجالی، صلاحیت دادگاه هنوز هم به چالش کشیده میشود. دادگاه پس از استدلال های مصدق، صلاحیت خود را تصدیق میکند.

شش. مصدق از ابزار معمول سخنوری خود استفاده میکند، شامل طعنه، دست انداختن، غش کردن، گریه کردن و اخیرا در مواقعی فحاشی هم میکند. درخواست داروی محرک قلب میکند و آنها را میبلعد و تقاضا یک بخاری مخصوص برای گرم کردن پشتش را دارد. بیهوش میشود و زاری میکند تا آب از بینی منقارگونه اش جاری میشود. اما او همچنین یک ساعت علیه دادگاه و انگلیسی ها شکوه میکند و تاریخ را به شیوه ای بدیع تعبیر میکند.

هفت. مصدق گاهی پرخاشگرتر از قبل ظاهر میشود. او با لعن و نفرین وکیل تسخیری(سرهنگ جلیل بزرگمهر) خود را مرخص کرد. مصدق او را شیاد و خائن خواند. دادستان(سرتیپ حسین آزموده) که ارائه وی توسط عده ای از حضار درخشان خوانده شده بود، پاسخ داد و نخست وزیر سابق را "عجوز پیری که بیماری را شرمسار کرده" خطاب کرد.

هشت. دولت اجازه گزارش بدون سانسور را به خبرنگاران خارجی میدهد. در ایران، احتمالا از ترس واکنش عموم، فقط چکیده کوتاهی در رادیو پخش میشود. و سانسور مهلکی روی رسانه های داخلی قرار داده شده تا دو عدد از بزرگ ترین روزنامه ها را به حذف کامل صفحات اظهارات مصدق اجبار کند.

نه. هیچ سرنخی برای پیش بینی مدت زمان این روند وجود ندارد.