صبا کمالی: با فحش او را بیرون انداختم/ تهیه کننده پلید نیمه شب در خانه خانم بازیگر بی آبرویی کرد + عکس
فلان تهیه کنندهای که خودش را منتسب به فلان وزارت خانه میکند، ساعت ۳ صبح به زور میخواهد وارد خانه من بشود و من با فحش ناموس بیرونش کردم.
حرف تازهای نیست. دردی است که طی این سالها بارها توسط دلسوزان به اصطلاح «هنر هفتم» به زبان آورده شده، روزهایی نقل محافل بوده و سرانجام به فراموشی سپرده شده است و هر ازچند گاهی دوباره بر سر زبانها میافتد.
داستان غم انگیز «فساد» در سینمایی است که شاید در هر حرفه و کار دیگری نیز بیشتر از این عیان و جلوه گر کند، ولی وقتی حرف از هنری متعالی زده میشود، هنری که قرار است آدم تربیت کند، نگرانیها و دلسوزیهای آن نیز ناخواسته بیشتر میشود.
این بار گلایه و شکوه از بی مهری ها، ناملایمتیها و نامردیها از زبان خود بازیگران سینما و تلویزیون به گوش میرسد؛ گلایه و شکوه خودی ها؛ به قول مرجانه گلچین، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون «متاسفانه حرف زدن درباره بازیگری مثل تف سر بالا است، اما باور کنید سیستم سالمی در بازیگری نداریم، یعنی چه که یک بازیگر برای داشتن نقش صرفا باید به مهمانی شبانه برود، اگر آنجا بود نقش به وی میرسد و اگر نه باید سالها خانه نشین شود.»
در این سالهای اخیر، متاسفانه بازیگرانی گاها صبرشان از این همه فساد اخلاقی در کارشان لبریز میشود و لب به گلایه باز کرده اند؛ صبا کمالی بازیگر روزهای نه چندان دور سینما و تلویزیون در این باره میگوید: «من یک مقدار گرفتار دشمنیهای شخصی شدم، که به خاطر نه شنیدن از جانب من بوده است. هر «نه»ای که گفتم ۵ سال مرا به یک سمتی شوت کردند. مثلا چه بگویم… فلان تهیه کنندهای که خودش را منتسب به فلان وزارت خانه میکند، ساعت ۳ صبح به زور میخواهد وارد خانه من بشود و من با فحش ناموس بیرونش کردم. از این موارد هزاران مدل وجود دارد. آنقدر زیاد است که هفتادمن مثنوی میشود. هنرپیشههای ما صرفا ملعبه هستند اصلا تصمیم گیرنده نیستند. تصمیمات را آدمهای فاسد دیگری میگیرند. ما فکر میکنیم هنرپیشهها بد هستند. خانمها بد هستند. خیر اینگونه نیست. کسانی را انتخاب میکنند به دردشان بخورد. اینکاره باشند. جسم و روحشان کشش این مسائل را داشته باشد و هرکسی نتواند.»
لیلا بوشهری، که زمانی جزء پرکارتربن بازیگران زن سینما نقش آفرینی میکرد در گفت و گویی با گلایه از وضعیت پیش آمده میگوید: «اصل موضوع را بارها بیان کردم که خانمهایی که ازدواج میکنند به خاطر محدودیتی که در زندگی شخصی خودشان دارند، قطعا نمیتوانند روابط گستردهای با خیلی افراد داشته باشند. این مسئله به معنای این است که نمیتوانند با خیلیها رابطه داشته باشند. من و خیلی از بازیگرانی که با آنها ارتباط دارم و همکاران من هستند، به هر دفتری که میرویم نخستین سئوالی که میپرسند این است که سرمایهگذار سراغ دارید؟ و اگر سرمایه گذار سراغ داشته باشید چه بازیگر باشید و چه بازیگر نباشید به شما نقش خواهند داد وکسی که نقش میگیرد باید آدمی را داشته باشد تا او را ساپورت کند.
وقتی کسی سرمایهگذاری را میآورد قطعا با آن فرد باید روابطی داشته باشد، من این کار را نمیکنم. در واقع با زنان در سینما به صورت کالا برخورد میشود. برخی دفاتر میگویند شما بیا پول بده و هر کسی را میخواهی بیاور به عنوان سرمایهگذار و این نقش برای تو. این کار با اصول هنر مغایرت دارد.»
بوشهری در ادامه اشاره میکند: «اگر قرار به افشاگری باشد باید اسامی خیلیهای مطرح شود. این قضیه بیشتر شامل دستیاران کارگردانها میشود، دستیارانی که عمدتا نوپا هستند و تازه شروع به کار کردهاند و فکر میکنند ازاین طریق میتوانند به فلان بازیگر خانم دست پیدا کنند. افشاگری اسامی فایده ندارد یک منبعی باید وجود داشته باشد که فرد معترض به روابط پشت پرده سینما، پیش این فرد مشخص برود. کارکرد افشاگری در ایران جواب نخواهد داد. مدیران متولی از این قضایا چشم پوشی میکنند نسبت به خیلی از وظایفشان.»
مجید سعیدی نیز با وجود تمام سختیهایی که در راه بازیگری کشیده، در این باره میگوید: «من صحنههای زنندهای را در سینما دیده ام که از گفتنشان شرم میکنم. برخی انگار به هیچ وجه دغدغه سینما ندارند و تماماً به میهمانیهای شبانه فکر میکنند. قدیم به ما میگفتند برای بازیگری باید تمام تمرکز خود را بگذارید، اما امروز صرفاً اگر مهمانی ویلای لواسان جور شود نیاز به شخصیت پردازی و زحمت کشیدن نیست.
سعیدی با گلایه از نقش فروشی در سینما خاطرنشان کرد: نقش فروشی در سینمای ایران بیداد میکند. من به صورت علنی در دفاتر سینمایی دیده ام که به اندازه پولی که میدهید برای بازی به شما سکانس میدهند. شما وقتی برخی بازیگران مکمل را نگاه کنید به وضوح متوجه میشوید که با پول به سینما آمده اند و هیچ توانایی در بازیگری ندارند.»
حق با شماست، ولی ترجیح میدهم صحبت نکنم
با یکی از بازیگران چهره این روزهای سریالهای تلویزیونی در این خصوص هم کلام شدیم و او داستان ورود بسیاری از چهرههای جوان سینما و تلویزیون را از دریچهای دیگر برای ما شرح داد؛ البته، چون این اتفاقات برای خودش نیز تکرار شده بود و بنا به دلایلی خواست نامی از او در این گزارش برده نشود؛ چون طبیعی است که بعد از این، تهیه کنندگان و کارگردانهای سینما و تلویزیون او را در لیست سیاه و بایکوت خود قرار خواهند داد. علاوه بر او سعی کردیم با بازیگران خانم و آقای چهره و فعال در سینما و تلویزیون تماس برقرار کنیم و درباره اوضاع نامناسب این روزهای سینما صحبت کنیم؛ درباره نقش فروشی ها، مهمانیهای فلان کارگردان و تهیه کننده برای پیشنهادهای غیر اخلاقی آنها در ازاء نقشی در فیلم و سریال جدید آنها که همه آنها با تایید این ادعاها، ولی با بیان «ترجیح میدهم صحبت نکنم» داستان را برای ما شفافتر نشان دادند.
عشاق سینمایی که همه کار میکنند
داستان معمولا از ورود عشاق سینما و تلویزیون به آموزشگاههای بازیگری چهرههای معروف سینما شروع میشود. آنها این راه میانبر را انتخاب میکنند تا سریعتر به خواسته خود یعنی ورود به دنیای بازیگری برسند؛ البته در بسیاری از موارد نیز این اتفاق میافتد و فلان بازیگر مطرح سینما که مدیر آموزشگاه هم هست، کارآموزهای جوان و با استعداد خود را به تهیه کنندگان سینما و تلویزیون که دنبال چهرهای جوان میگردند، معرفی میکند.
تا اینجای کار به نظر میرسد که همه چیز بر روی روال طبیعی خود جلو میرود. همان بازیگر چهره سریالهای تلویزیونی که خواست نامش محفوظ بماند برایمان از خاطراتش میگوید: برای یکی از سریالهای مناسبتی تلویزیون آقای فلانی که همه او را به خوبی میشناسند و یکی از چهرههای معروف سینما و تلویزیون است و من در کلاسهای بازیگری ایشان شرکت میکردم، لطف کردند و مرا برای بازی در فلان سریال مناسبتی تلویزیون به آقای تهیه کننده که از دوستانشان بودند معرفی کردند.
پول بده، نقش بگیر
آن تهیه کننده خیلی راحت قواعد بازی را برای من توضیح داد و گفت که برای سپردن این نقش به شما فلان مبلغ را باید بیاوری که سهم بیشتری از آن برای آن تهیه کننده و سهمی برای مدیر آموزشگاه که تو را معرفی کرده کنار گذاشته میشود و من هم به ناچار و برای اینکه در آن سریال مناسبتی بازی کنم و دیده شوم، قبول کردم.
بعدها دیدم که بخش زیادی از سرمایه یک فیلم به همین شکل به دست میآید و گاها به جای مدیر آموزشگاه، فلان آقا یا خانم بازیگر معروف که نقش اول آن فیلم یا سریال را برعهده دارد، بازیگر جوان معرفی میکند و آن مبلغ گزاف از آن جوان تازه کار برای سپردن حتی نقشی کوتاه گرفته خواهد شد. حتی گاها مبلغی زیاد از همان تازه کار گرفته میشد، مقابل دوربین هم میرفت، چند پلان کوتاه بازی میکرد و به عشق اینکه در فلان فیلم سینمایی حضور دارد، بعد از دیدن فیلم شوکه میشد که چرا همان دو سه پلان هم حذف شده و به بهانه اینکه کارگردان صلاح دیده و در تدوین برش خورده، داستان را به گونهای دیگر رقم میزنند.
این پیشنهادها معمولا برای تازه کارهاست
بازیگر خانم دیگری که با تایید موضوعات مطرح شده، او هم ترجیح میداد در این باره خیلی صحبت نکند، با اصرار خبرنگار ما، توضیحات کوتاهی میدهد: «تا حالا به من هیچ گونه پیشنهاد غیر اخلاقی برای گرفتن نقشی خاص نشده، ولی این اتفاق معمولا برای بازیگران جوان و تازه وارد ممکن است بیافتد. من شخصا تا حالا مهمانی کاری نرفته ام، ولی خب شنیده ام که فلان کارگردان در خانه اش مهمانی ترتیب میدهد و خب در این میهمانیها گاها پیشنهاداتی هم برای بعضی نقشها به برخیها داده میشود.»
به نظر میرسد یکی از راههای پیش رو برای جلوگیری از چنین پیشامدهایی در حوزه سینما و تلویزیون، اعتراض رسمی و دسته جمعی کسانی باشد که در این راه ضربههای مالی، روحی و اخلاقی دیده اند؛ که معمولا ترس از بیکار شدن، قدرت و زور عوامل تولید و تهیه کنندگانی که سالی چند سریال و فیلم سینمایی در دست ساخت دارند، مانع این کار میشود و افشاگریهایی از این دست یا نصیب بازیگرانی میشود که در شرف بازنشستگی هستند و یا قید حضور فعال در این حوزه را زده اند و به کار دیگری مشغول شده اند و یا در بهترین حالت اصرار بر پنهان ماندن نام و نشان خود دارند.
شاید با ورود جدیتر دستگاههای نظارتی به این موضوع و ترتیب اثر دادن برخی پروندههای فساد مالی در این بخش، امیدواری برای ورود کسانی که در این راه متضرر شده اند، فراهم شود و آنها با خیال راحتتر برای مبارزه با مافیای سینمایی ورود کنند.
منبع: رکنا
دیدگاه تان را بنویسید