سودان میدان رقابت؛ بوی منابع طلا قدرتهای جهانی را مست کرده و به جان سودان انداخته
اوضاع پر تنش کنونی سودان بیش از اختلافات داخلی، ناشی از مداخلات خارجی است.
شایانیوز- سودان امروز به صحنهای کلان از رقابت قدرت تبدیل شده است؛ سرزمینی با منابع استراتژیک، موقعیت جغرافیایی حساس و نخبگان نظامی که نه تنها در رقابت داخلی با یکدیگراند، بلکه به عنوان مهرههایی در بازی بزرگتر قدرتهای منطقهای و بینالمللی ایفای نقش میکنند. این کشور که پس از سرنگونی البشیر در سال ۲۰۱۹ وارد دورهای پرتنش سیاسی شد، اکنون با جنگ داخلی میان ارتش (SAF) و شبهنظامیان «نیروهای پشتیبانی سریع» (RSF) روبروست که نه فقط منشأ داخلی دارد، بلکه عمق آن با مداخلات خارجی به طرز نگران کنندهای گسترش یافته است.
در همین حال، برخی از بازیگران خارجی مانند امارات، روسیه، عربستان و مصر نقشهایی فعال در این بحران ایفا میکنند و منافع ژئوپولیتیکی خود را از طریق حمایت نظامی، لجستیکی و مالی دنبال میکنند. در شرایطی که مردم عادی سودان در میان بمباران، قحطی و بیثباتی زندگی میکنند، قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی، از آب گلآلود سودان نهایت بهره را میبرند.
![]()
مداخلات خارجی: صیادانی در آب گلآلود
در این دریای طوفانی امروز سودان، قدرتهای جهانی بیکار ننشستهاند و سودای گنج مدفون در عمق این دریا در سر دارند.
امارات متحده عربی: حمایت از RSF و تسلط بر مسیرهای استراتژیک
یکی از برجستهترین بازیگران خارجی در بحران سودان، امارات متحده عربی است. این کشور با تقویت RSF به دنبال نیرو و نفوذ محلیسازیشده است که وابسته به خودش باشد و بتواند در آینده در سودان نقش تعیین کننده داشته باشد.
گزارشهای متعددی وجود دارد مبنی بر حمایت امارات از نیروی پشتیبانی سریع (RSF) به رهبری حمیدتی، از جمله ادعای ارسال تسلیحات و تأمین لجستیک نظامی. این مداخله از سوی برخی تحلیلگران به عنوان تلاش ابوظبی برای تشکیل یک نیروی شبه نظامی قابل نفوذ و وابسته به خود تعبیر میشود؛ نیرویی که بتواند بر منابع طلا در دارفور، مراکز مرزی و مسیرهای دسترسی به دریای سرخ کنترل داشته باشد.
از سوی دیگر، دادخواستهایی در مراجع بینالمللی نیز مطرح شده است؛ سودان ادعا کرده که حمایت امارات از RSF نقض حاکمیت ملی است و به دنبال بررسی حقوقی در دیوان بینالمللی دادگستری است.
![]()
روسیه: بازی بلند مدت و حضور نظامی در دریای سرخ
روسیه نیز یکی دیگر از بازیگران کلیدی بحران سودان است. طبق گزارشها، مسکو با هدف گسترش نفوذ نظامی و استراتژیکاش در آفریقا، به دنبال ایجاد یک پایگاه دریایی در ساحل سودان است. منطقهای که اهمیت استراتژیک بسیاری دارد.
چنین پایگاهی میتواند به روسیه امکان دهد در منطقه دریای سرخ حضور دائم داشته باشد و گزینهای جایگزین برای پایگاههایش در دیگر نقاط فراهم آورد.
به گفته تحلیلگران مؤسسه FPRI، روسیه همچنین با تأمین تسلیحات، مشاوره نظامی و روابط امنیتی، به یکی از طرفین بحران کمک میکند تا نفوذش را حفظ کند. این نوع مداخله نه فقط برای حفظ منافع مسکو در سودان بلکه به عنوان بخشی از رقابت ژئوپولیتیکی بزرگتر با غرب ارزیابی میشود.
![]()
قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای
مصر، عربستان سعودی و ایالات متحده نیز در این بحران نقش دارند. کشورهای منطقهای مانند عربستان و مصر نیز از آشوب سودان به عنوان ابزری برای چانهزنی ژئوپولیتیکی استفاده میکنند، هم در عرصه منافع اقتصادی و هم امنیتی.
در سالهای اخیر، این کشورها تلاش کردهاند نقشی میانجیگرانه ایفا کنند، اما در عین حال منافع استراتژیک خود را دنبال میکنند. به گزارش رویترز، پیشنهاد اخیر صلح ـ موسوم به نقشه راه «چهارگانه» (آمریکا، عربستان، امارات، مصر) نشاندهنده این واقعیت است که این کشورها به دنبال تثبیت نفوذ خود در سوداناند.
در تحلیل برخی از ناظران، حمایت عربستان و امارات از طرفهای درگیر در سودان را میتوان به تلاش برای تأمین منافع ژئوپلیتیکی دریای سرخ، دسترسی به منابع طبیعی (از جمله طلا) و تضمین نفوذ منطقهای تعبیر کرد.
![]()
حضور «صیادان قدرت» در بحران سودان: عامل شماره یک بیثباتی
آنچه وضعیت سودان امروز را پیچیدهتر و خطرناکتر میکند، این است که بسیاری از بازیگران خارجی نه صرفاً به عنوان حمایت کننده بلکه به عنوان صیاد قدرت وارد عرصه شدهاند: هر کدام بخشی از منافع ژئوپولیتیکی، اقتصادی یا نظامی خاص خود را دنبال میکنند و بحران داخلی سودان را فرصتی برای پیشبرد اهداف خود دیدهاند.
این صید قدرت در آب گلآلود جنگ، نه فقط به عمق بحران افزوده بلکه امکان دستیابی به راهحل پایدار را نیز دشوارتر کرده است؛ زیرا گروههای محلی و نخبگان نظامی داخلی درگیر رقابتی وابسته به منافع خارجی شدهاند، نه صرفاً رقابتی محلی یا ملی برای آینده کشور.
![]()
پیامدهای این وضعیت برای مردم سودان
پیوند میان مداخلات خارجی و جنگ داخلی در سودان تأثیری ویرانگر بر زندگی مردم داشته است. از جمله:
1. آتشبسهای موقتی و نقشه راه صلح بارها شکست خوردهاند، زیرا هر یک از بازیگران خارجی هم بخشی از اختلاف را تغذیه میکنند؛
2. بحران بشردوستانه تشدید شده است: دسترسی به کمک با موانع امنیتی مواجه است، زیرساختها هدف حملات قرار میگیرند و مردم عادی در میان منازعات و فقر گیر افتادهاند و نفسی برایشان نمانده است؛
3. خط مقدم نفوذگذاری جهانی گسترش یابد: سودان تبدیل به نقطه تقاطع منافع بزرگتر شده که تعیین کننده جهتگیری آینده منطقهای است و نه فقط آینده خود سودان.
![]()
بحران سودان برخلاف تصور ابتدایی که آن را «نزاع داخلی میان ارتش و شبهنظامیان» میداند، یک جنگ ژئوپولیتیکی است که در آن قدرتهای بزرگ و منطقهای در حال صید امتیازات خود از دریای آشوباند. این بازیگران با تأمین تسلیحات، حمایت لجستیکی، و نفوذ فرهنگی و سیاسی، منافع بلندمدت خود را تعریف کردهاند و سودان را به سکوی رقابت برای کنترل منابع، مسیرهای استراتژیک و نفوذ منطقهای تبدیل کردهاند.
در چنین شرایطی، راه حل صلح در سودان نه فقط به مذاکره داخلی بلکه به فشار بینالمللی برای کاهش مداخلات خارجی و تضمین استقلال حاکمیتی کشور وابسته است. همچنین، بازسازی سودان پس از جنگ نیازمند چارچوبی است که منافع خارجی را مهار کند و بر اولویت بازسازی محلی و ملی، مشارکت مردم و بازسازی نهادی تمرکز داشته باشد.