راز سیاه جهنم سفید / تیمارستانی که بیماران را زنده زنده میبلعید
بیمارستان بایبری: جهنمی روی زمین جایی که بیماران روانی زنده به گور میشدند و مرزهای انسانیت نابود شد.
(ممکن است تصاویر و محتوای این مقاله برای برخی آزاردهنده باشد)
شایانیوز- بیمارستان روانپزشکی بایبری (Byberry) در فیلادلفیا، نه تنها یک مرکز درمانی، بلکه جهنمی روی زمین بود. این مکان که در سال ۱۹۰۳ به عنوان یک اردوی کار اجباری برای زندانیان آغاز به کار کرد، به تدریج به یک آسایشگاه روانی تبدیل شد. اما این تبدیل شدن، نه به بهبودی بیماران، بلکه به فاجعهای انسانی انجامید. بایبری مکانی بود که در آن مرزهای انسانیت و اخلاق به کلی نادیده گرفته میشد و خشونت، بیعدالتی و رنج به حدی رسیده بود که حتی تصور آن نیز دشوار است.
جهنم روی زمین
از همان ابتدا، بایبری به دلیل ازدحام بیش از حد و مدیریت فاجعهبار، به مکانی وحشتناک تبدیل شد. بیماران روانی که بسیاری از آنها تنها نیاز به مراقبت و درمان داشتند، در شرایطی غیرانسانی نگهداری میشدند. اتاقهای شلوغ، تاریک و کثیف، بوی تعفن و فریادهای مداوم بیماران، فضایی را ایجاد کرده بود که بیشتر شبیه به زندانی قرون وسطایی بود تا یک بیمارستان.
خشونت افسارگسیخته
خشونت در بایبری به حدی بود که مرز بین بیمار و کارکنان تقریباً محو شده بود. بیماران نه تنها توسط کارکنان، بلکه توسط یکدیگر نیز مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند. گزارشهای متعدد از قتلها، تجاوزها و آزارهای جسمی حکایت دارد. در سال ۱۹۱۹، دو مستخدم اعتراف کردند که یک بیمار را به طرز وحشیانهای خفه کردهاند و تا زمانی که چشمانش از حدقه درنیامد، دست از او برنداشتند. با این حال، این دو نفر نه تنها اخراج نشدند، بلکه حقوق آنها افزایش یافت!
مرگهای مرموز و گور دسته جمعی
بسیاری از بیماران به طرز مرموزی ناپدید میشدند و جسد آنها گاهی ماهها بعد جسد آنها در گوشهوکنار محوطه بیمارستان یا حتی در حیاط خانههای همسایه پیدا میشد. برخی از این مرگها به عنوان خودکشی ثبت میشدند، اما شواهد نشان میداد که بسیاری از آنها نتیجه خشونتهای داخلی بودند. در یکی از موارد، جسد یک زن که مورد تجاوز قرار گرفته و کشته شده بود، توسط بیماران دیگر پیدا شد. آنها با دندانهای زن بازی میکردند، تا اینکه کارکنان متوجه جسد شدند.
یکی از وحشتناکترین گزارشها مربوط به بیمارانی است که به اشتباه مرده فرض شده و زنده به گور شدند. در شرایطی که نظارت پزشکی در بایبری تقریباً وجود نداشت، برخی از بیماران که در حالت کما یا بیهوشی عمیق بودند، به عنوان مرده اعلام میشدند. بعدها، زمانی که گورها باز میشدند، نشانههایی از تقلا و حرکت در بدن برخی از اجساد دیده میشد که نشان میداد آنها در حالی که هنوز زنده بودند، دفن شدهاند.
گزارشها حاکی از آن است که برخی از اجساد در گورهای دستهجمعی دفن میشدند، بدون هیچ گونه شناسایی یا ثبت رسمی. این گورها اغلب در محوطهی بیمارستان یا زمینهای اطراف آن قرار داشتند. برخی از کارکنان ادعا کردند که اجساد بیماران را در شب و به دور از چشم دیگران دفن میکردند تا از رسوایی جلوگیری کنند.
اتاقهای انزوا: قفسهای مرگ
در بایبری، بیمارانی که به عنوان «خطرناک» طبقهبندی میشدند، به اتاقهای انزوا فرستاده میشدند. این اتاقها بیشتر شبیه به قفسهای کوچک و تاریک بودند که هیچ گونه تهویه یا نور طبیعی نداشتند. بیماران برای روزها یا حتی هفتهها در این اتاقها حبس میشدند، بدون دسترسی به غذا، آب یا سرویس بهداشتی. برخی از آنها در اثر گرسنگی، تشنگی یا خفگی جان خود را از دست میدادند. جسد آنها اغلب تا روزها بعد کشف نمیشد.
بازی های مرگ
برخی از کارکنان بایبری برای سرگرمی، بیماران را وادار به انجام بازیهای مرگبار میکردند. برای مثال، بیماران را مجبور میکردند تا برای دریافت غذا یا آب با یکدیگر بجنگند. در برخی موارد، بیماران ضعیفتر توسط دیگران کشته میشدند. این «بازیها» نه تنها توسط کارکنان تحریک میشدند، بلکه گاهی آنها شرطبندی میکردند که کدام بیمار زنده میماند.
تجارت اعضای بدن
شایعاتی وجود دارد که برخی از بیماران بایبری قربانی تجارت غیرقانونی اعضای بدن شدهاند. اجساد بیمارانی که به طور مرموزی میمردند، گاهی بدون انجام کالبدشکافی یا بررسی علت مرگ، ناپدید میشدند. برخی گزارشها حاکی از آن است که اعضای بدن این بیماران به طور غیرقانونی فروخته میشدند. هرچند این موضوع هرگز به طور رسمی اثبات نشد، اما شواهد غیرمستقیم و اعترافات برخی از کارکنان سابق، این شایعات را تقویت کردهاند
تجاوز سیستماتیک به بیماران زن
بیماران زن در بایبری به طور سیستماتیک مورد تجاوز و آزار جنسی قرار میگرفتند. برخی از کارکنان مرد از آسیبپذیری این زنان سوءاستفاده میکردند و آنها را وادار به برقراری رابطه جنسی میکردند. در برخی موارد، این تجاوزها منجر به بارداری میشد، اما نوزادان به دنیا آمده یا کشته میشدند یا به طور مرموزی ناپدید میشدند. این جنایات سالها پنهان نگه داشته شدند، تا اینکه برخی از کارکنان شجاع به افشای آنها پرداختند.
روشهای درمانی وحشتناک
در بایبری، درمان به معنای واقعی کلمه، شکنجه بود. پزشکان از روشهایی مانند الکتروشوک، لوبوتومی و «آب درمانی» استفاده میکردند. آب درمانی، یکی از وحشتناکترین این روشها بود که در آن بیماران را با حولههای خیس خفه میکردند تا به اصطلاح «آرام» شوند. در گزارشی از سال ۱۹۴۶، یک بیمار پس از این روش به مدت ۱۵ دقیقه بیهوش ماند. حتی دندانهای بیماران بدون استفاده از بیحسی کشیده میشد و زخمها بدون مسکن بخیه زده میشد. پزشکان معتقد بودند که بیماران روانی درد را احساس نمیکنند!
آزمایشهای دارویی غیراخلاقی
شرکت دارویی «اسمیت، کلاین اند فرنچ» (که اکنون بخشی از گلاکسواسمیتکلاین است) در بایبری آزمایشهای دارویی انجام میداد. بیماران روانی، بدون رضایت و آگاهی، به موشهای آزمایشگاهی تبدیل شده بودند. یکی از این آزمایشها مربوط به داروی ضد روانپریشی «کلرپرومازین» (تورازین) بود که احتمالاً بدون رضایت بیماران روی آنان آزمایش شد. این آزمایشها نمونهای از سوءاستفاده از بیماران روانی برای اهداف تجاری و علمی بود.
پایان تاریک بایبری
سرانجام، در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، توجه عمومی به وضعیت فاجعهبار بایبری جلب شد. گزارشهای کارکنان و شاهدان عینی، پرده از جنایاتی برداشت که سالها در سکوت ادامه داشت. فشارها برای تعطیلی این مرکز افزایش یافت و در ۲۱ ژوئن ۱۹۹۰، بیمارستان روانپزشکی بایبری برای همیشه تعطیل شد. اما خاطرات تلخ و دردناک آنچه در این مرکز گذشت، همچنان در اذهان عمومی باقی مانده است.
درسهایی از تاریکی
بایبری نمادی از شکست سیستمهای مراقبت از بیماران روانی و نیاز به اصلاحات اساسی در این حوزه است. این مرکز یادآور اهمیت رعایت حقوق بیماران، آموزش کارکنان و نظارت دقیق بر مراکز درمانی است تا از تکرار چنین فجایع انسانی جلوگیری شود. بایبری نه تنها یک بیمارستان روانی، بلکه نمادی از تاریکیهای انسانیت بود که هرگز نباید فراموش شود.
دیدگاه تان را بنویسید