ستاره این روزهای قرمزها؛ پرسپولیس یعنی عشق و قهرمانی!
مهدی پاکدل میگوید: بنویسید پرسپولیس یعنی عشق و قهرمانی! مگر به این راحتی به پرسپولیس آمدم که حالا بخواهم بروم.
مهاجم شماره ۴۰ پرسپولیس فقط ۶ دقیقه زمان نیاز داشت تا دروازه تیم سابقش آلومینیوم اراک را باز کند.
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از خبرورزشی؛ حامد پاکدل که هفته گذشته سومین گل پرسپولیس را با زیرکی برابر نساجی مازندران به ثمر رسانده بود برای دومین هفته متوالی موفق به گلزنی شد. او در دقیقه ۶۹ به جای سعید آقایی وارد زمین شد و در دقیقه ۷۵ با فراری تماشایی و ضربه ای دقیق قفل دروازه آلومینیوم اراک را باز کرد. پاکدل پس از گلزنی به تیم سابق خودش شادی گل جالبی داشت و به سمت داوود فنایی مربی گلرهای این تیم رفت و ...
گفتوگو با مهاجم سرحال و تیز چنگ این روزهای پرسپولیس را با همین پرسش آغاز کردیم.
ماجرای شادی پس از گل تو و رفتن به سمت مربی گلرهای پرسپولیس چه بود؟
ماجرای شادی گل؟ شنبه ۳۰ بهمن ماه تولد آقا داوود (فنایی) مربی زحمتکش گلرهای پرسپولیس است و من هم پس از گلزنی یک روز زودتر تولد او را تبریک گفتم.
به تیم سابق خودت آلومینیوم اراک گل زدی. چه احساسی داری؟
من خاطرات بسیار خوبی از شهر اراک و تیم آلومینیوم دارم که هرگز هم آن را فراموش نخواهم کرد. درحال حاضر بازیکن پرسپولیس هستم و وقتی وارد زمین شدم باید به پیروزی تیم خودم کمک میکردم. خدا را شاکرم که توانستم با کمک همبازیانم نقش کوچکی در این برد شیرین بازی کنم.
انتقام شکست بازی رفت را هم از آلومینیوم گرفتید. این طور نیست؟
به نظر من فوتبال و اصولا ورزش جای انتقام و انتقام جویی نیست. بازی رفت را آنها بردند و بازی برگشت ما برنده شدیم. آنچه در فوتبال و ورزش باقی میماند رفاقت، جوانمردی و معرفت است. به شخصه در زمین فوتبال دنبال این چیزها هستم و نه انتقام!
برای دومین هفته متوالی گل زدی در حالی که نیم فصل اول اغلب با مصدومیت دست و پنجه نرم کردی و...
فوتبال حرفه ای همین است. گاهی دست شما نیست و با مصدومیت باید مبارزه کنی. من عاشق پرسپولیس بوده و هستم و به همین خاطر بدون چون و چرا وقتی در تابستان پیشنهاد این تیم رسید آمدم و با افتخار عضو این تیم شدم. میخواستم به رؤیای دوران کودکی و نوجوانی ام جامه عمل بپوشانم و بازیکن مفیدی برای تیم محبوبم باشم. با گلزنی هم لیگ برتر را شروع کردم اما بدشانسی و مصدومیت سراغم آمد.
نسبتا هم این مصدومیت طولانی شد. قبول داری؟
بله اما باید روحیه ام را حفظ میکردم. میدانستم برمیگردم و دوست داشتم دور برگشت و نیم فصل دوم را خیلی بهتر آغاز کرده و ادامه بدهم.
حالا موفق شدی؟
در پرسپولیس شما هر روز باید ۷۰ به بالا باشی و پیشرفت کنی. من دوست دارم در کنار این کادر فنی کاربلد و همبازیانم پیشرفت کنم و به این دو گل یا موفقیت کوتاه مدت فکر نمیکنم.
در این مدت هم مرتب اخباری درخصوص خرید مهاجم خارجی یا آزاد توسط پرسپولیس به گوش رسیده است. نظری نداری؟
من یک بازیکن هستم و فقط و فقط باید خوب تمرین کنم. اینکه چه کسی به پرسپولیس بیاید یا چه کسی جدا شود در حیطه وظایف من نیست و هر کسی آمد قطعا با نظر سرمربی میآید.
اما زمزمههایی هم شنیده میشد که آلومینیوم اراک تو را میخواهد و شاید نیم فصل برگردی؟
بنویسید پرسپولیس یعنی عشق و قهرمانی! مگر به این راحتی به پرسپولیس آمدم که حالا بخواهم بروم. با هدف و برنامه پرسپولیسی شدم و میخواهم عضوی از این تیم بزرگ و پرافتخار باشم.
بازی شما با آلومینیوم نزدیک بود گره بخورد. فکرش را میکردید این تیم در تهران شما را اذیت کند؟
آلومینیوم تیم سخت کوشی است که مفت باز نیست. این تیم راحت گل نمیخورد و کادرفنی پرسپولیس و آقا یحیی به خوبی شرایط بازی را برای ما آنالیز کرده بودند. میدانستیم چه هدفی از این بازی داریم و محکوم به برد بودیم.
شاید دانستن نتیجه بازی استقلال و تراکتور و پیروزی آبیها انگیزه شما را بیشتر کرده بود. این طور نیست؟
فرقی نمیکرد ما قبل یا بعد از استقلال بازی کنیم. برای در کورس ماندن محکوم به پیروزی بودیم و باید ۳ امتیاز را میگرفتیم. بازیکنان پرسپولیس همیشه انگیزه داشته و دارند.
هواداران پرسپولیس نیز در فضای مجازی برای تو سنگ تمام گذاشتند. صحبتی با آنها نداری؟
تشکر، تشکر و تشکر تنها واژه ای است که میتوانم به کار ببرم. جای طرفداران با معرفت، فهیم و پرشور پرسپولیس در استادیومها خالی است ولی انرژی مثبت آنها همیشه به ما میرسد. امیدوارم بتوانیم تا پایان فصل با پیروزیهای بیشتر و انشالله قهرمانی جواب محبت این عزیزان را بدهیم.
دیدگاه تان را بنویسید