مددی سرانجام کیش و مات شد
مددی هفته قبل وعده داده بود به زودی جلسهای برای بررسی عملکرد سرمربی استقلال برگزار می شود اما خودش زودتر ناچار به استعفا دهد.
برای حل بحران فراگیری که استقلال را اسیر کرده بود، استعفای احمد مددی، عملیترین راه حل ممکن بود. آغاز ماجرای کنار رفتن مددی البته معطوف به روزهای اخیر نبود و پیش از اینکه لیگ بیستم به پایان برسد، مشخص بود او آیندهای طولانی در اتاق مدیریت استقلال ندارد و خروجش از مجموعه باشگاه، «دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد».
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از ایران ورزشی، احمد مددی که هیأت مدیره قدرتمندی را هم در کنار خود نداشت، خیلی زودتر از عصر شنبه به خط پایان رسیده بود. همان زمانی که رشید مظاهری، وریا غفوری و فرشید اسماعیلی با تندترین لحن ممکن، مدیرعامل را خطاب قرار دادند و مدام روی موضع خود پافشاری کردند، میشد پیشبینی کرد عمر مدیریت او به فصل جدید فوتبال نمیرسد.
در این مدت مددی تلاش کرد با اهرم «کمیته انضباطی» با اعتراض بازیکنان مقابله کند اما عملاً این راه حل به نتیجهای نرسید چرا که بازیکنان ناراضی، هر احضار و جریمهای را به سرعت و بیپرده با هواداران در میان میگذاشتند و همین واکنش، فشار رسانههای هواداری را روی او بیشتر و بیشتر میکرد. اما مهمتر از رابطه شکرآب مددی با ستارههای تیمش، موقعیت عجیبی بود که او در این ماهها با مربیاش تجربه کرد.
در هفتههای پایانی لیگ بیستم، آشکار بود که رابطه مددی و فرهاد مجیدی به نقطه بدون بازگشتی رسیده و به زودی، یکی باید به سود دیگری میدان را ترک کند. حتی همگرایی موقتی و چند روزه مددی و مجیدی در فصل نقل و انتقالات هم نتوانست تأثیری در بهبود روابط این دو بگذارد و در آخرین پرده، این مددی بود که چهارشنبه شب با حضور در یک برنامه تلویزیونی، تلویحاً از پروژه برکناری فرهاد مجیدی رونمایی کرد.
طبیعی بود که مدیرعامل ناراضی، تمایلی به ادامه همکاری با مربی سرکش نداشته باشد اما مشکل آنجا بود که شکست در فینال جام حذفی و حذف از لیگ قهرمانان آسیا هم باعث نشده بود موقعیت مجیدی در میان هواداران به شکلی محسوس تضعیف شود.
سال گذشته احمد سعادتمند وقتی با فرهاد مجیدی به بنبست رسید، با آغاز پروژه بازگرداندن استراماچونی به استقلال، هواداران را قانع کرد که گزینه تغییر مربی را بپذیرند. هرچند در نهایت به جای مربی ایتالیایی، این محمود فکری بود که روی نیمکت استقلال نشست اما مهم این بود که بازگشت استراماچونی، پروژهای جذاب بود که هر صدای مخالفی را بی اثر میکرد. ولی مددی چنین ابزاری در اختیار نداشت و گزینههای احتمالی جانشینی فرهاد مجیدی، آنقدر کاریزما نداشتند که گروه وسیعی از استقلالیها را جذب کنند.
مددی در حالی استقلال را ترک کرد که در دفاع از عملکردش، همان کلیدواژههای همیشگی و آشنا را به کار میبرد؛ «پرداخت بدهی مدیران قبلی»، «باز کردن پنجرههای بسته باشگاه» و «بهبود اوضاع مالی باشگاه». اینها همگی در گذشته، بارها و بارها از زبان مدیران قبلی شنیده شده بودند و حتی صحبت از تلاش برای رسیدن به «ستاره سوم» هم بیش از اینکه موجب ترغیب مخاطب شود، با واکنش منفی مواجه میشد.
مدیرعامل استقلال هفته گذشته وعده داده بود به زودی جلسهای با حضور اعضای هیأت مدیره برگزار میکند تا در آن عملکرد مربی فصل گذشته را بررسی کنند اما مددی پیش از اینکه به این جلسه برسد، ناچار به کنارهگیری شد.
دیدگاه تان را بنویسید