عاشقانه جذاب ناصر با سوگولی حرمسراش؛ جیران خاتون ما جا پای خرم سلطان گذاشت؟
سریال جریان دوباره با یکی از سکانس های عاشقانه که دیالوگی پراحساس بین ناصرالدین شاه و سوگولی اش جیران است دوباره بر سر زبان ها افتاد.
شایانیوز- سریال جیران به قسمت های آخرش نزدیک میشه و البته دیگه اون هیجان اولیه رو نداره و شاید بعد از وقفه ای که به خاطر توقیف موقت اون پیش اومد خیلی از مخاطبان ادامه این سریال رو رها کردن و دیگه ندیدن به همین خاطر دیگه نه تو فضای مجازی خیلی درباره این سریال عکس و ویدیو هست و نه مردم دیگه مثل قبل در موردش حرف می زنن. اما خب به هر حال این سریال به دلیل حجم تبلیغات و داستانی که داره و صد البته حضور چندین سوپراستار همچنان برای خیلی ها جذابیت داره و دنبالش می کنند.
به تازگی تو جدیدترین قسمت سریال جیران انتشار یک سکانس عاشقانه دوباره اسم جیران رو بر سر زبون ها انداخته. این سکانس نامه عاشقانه ای است که ناصرالدین شاه برای سوگولی خودش یعنی جیران خاتون نوشته و حالا تو فضای مجازی وایرال شد.
جیران با این همه زرق و برق و تجملات کجا فیلم برداری شده؟
بیشتر سکانس های سریال جیران در کاخ گلستان فیلم برداری شده که لوکیشن کاخ ناصرالدین شاه (بهرام رادان) و محل زندگی زنان حرم سرا از جمله جیران (پریناز ایزدیار) است. وقتی فیلم جیران پخش شد خیلیا اعتراض داشتن که نباید از این کاخ ها و عمارت های تاریخی واسه ساخت فیلم استفاده کرد؛ اما سریال ترکی حریم سلطان یا خرم سلطان هم در کاخ تاریخی توپکاپی در ترکیه که بزرگترین کاخ تاریخی جهان محسوب می شه فیلم برداری شده.
لوکیشن های سریال جیران
اما آیا جیران به کاخ آسیب رساند؟
آفرین امامی (مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان) با اشاره به این که حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد این سریال در کاخ گلستان فیلمبرداری شده است، گفت: فیلمبرداری این سریال حدود ۵۰ روز طول کشید و بخشی از این زمان در دوره کرونا که کاخ تعطیل بود و اجازه بازدید عموم نداشت، فیلمبرداری شده است.
به گفته او، به منظور فیلمبرداری بخشهایی از سریال جیران که در تالار آینه کاخ گلستان انجام شد، تمام اشیای این تالار جمعآوری، بستهبندی و به مخزن کاخ منتقل شدند. درواقع تالار آینه کاملا تخلیه و هیچ شیئی در اختیار گروه فیلمبرداری گذاشته نشد. حتا اجازه حضور و استفاده عوامل از کف تالار داده نشد و گروه فیلمبرداری بعد از عکسبرداری از کف تالار با ساخت و قرار دادن سازهای جدید همانند کفپوش روی آن، کار را آغاز کردند. سنگهایی که در سریال دیده میشود، کفپوش و عکس است و فرشها همگی ماشینی هستند. بهطور کل هیچ یک از آثاری که در این سریال دیده میشود متعلق به کاخ گلستان نیست.
وقتی جیران با دخترای جذاب شده حریم سلطان ایرانی!
بین شاهان ایرانی ناصرالدین از شاهانی بود که زنان صیغه ای و عقدی بسیاری داشت و خب جدا از مسئله امیر کبیر، اصلا حرمسراش خودش کلی جنجالی بود. بیننده هم که خب اشتیاق داره تا بدونه در حرمسرا های شاهان چه میگذشته بنابراین حسن خان فتحی با بهره گیری از تاریخ و تخیلات نویسنده و کمی هم چاشنی کپی برداری از آهوی من مارال و سریال ترکیه ای حریم سلطان، در نهایت جیران رو درآورد که خب همه اینها میتونه رو همدیگه به راحتی مخاطب رو مثل آهنربا جذب خودش کنه.
از طرفی هم دیالوگ های جنسی و آرایش زنان دربار که یکی از یکی غلیظ تره با ظواهری بسیار چشمگیر تونسته چشم بیننده رو بند خودش خودش کنه!
وقتی جیران ما میشه شبیه خرم سلطان!
سرکشی و طغیان از جیران و خرم میبارد؛ قصه آنها، داستان واقعی دو زن در تلاطم توطئهها و رقابتهای رمانتیک در حرمسراست. حکایت فروافتادن از چشم سلطان و اوجگیریهای دوباره در اندرونی. روایت عداوت میان جیران با تاجی و شکوه، تکرار همان حسادتهای خرم و ماهدوران است. ماجرای انتقامجویی جیران از میرزاآقاخان هم بیشباهت به کینهتوزی خرم از ابراهیم پاشا نیست. تراژدی مثلثهای عشقی و النهایه کامیابی سلاطین در رقابت با رعایا را هم بر این وجوه بیافزایید. حتی عزیزآقا هم کاراکتری سنبلوار دارد؛ اما مهمتر از همه، داستان زنانی است که در غلغله حرمسرا، چنان ناصر و سلیمان را شیفته خود کردند که سوگلی و خاصگی سلطان شدند؛ آن هم به بهای زیر پاگذاشتن رسوم مالوف دربار توسط سلاطین.
دلدادگی ناصرالدین شاه و جیران واقعی چجوری بود؟
نحوه ملاقات جالب و واقعیِ ناصرالدینشاه با جیران در کتاب اعلمالسطلنه (تقی دانشور) اینگونه ذکر شد است:
«شاه روزی در اطراف شمیران و تجریش سواره به شکار بلدرچین رفته بود. غفلتاً چند بلدرچین روی درخت توتی پریدند و شاه برای زدن آنها زیر درخت توت رفت. دختری دهاتی بالای درخت رفته و مشغول خوردن توت بود. دخترک اعتنایی به شاه نکرد.
ولی شاه فریفته جمال دختر دهاتی شد و بر سبیل مزاح خطاب به وی گفت: دختر! زن من میشی؟ دخترک شانههایش را بالا انداخت و بدون آنکه بداند طرف صحبتش شاه مملکت است، گفت:تو که داخل آدم نیستی.
من زن شاه میشم! و بعد با لفظ برو گم شو! مکالمه را تمام شده حساب کرده بود. اما وقتی ملازمان شاه ترسان و لرزان او را شیرفهم کردند که این مرد با این لباس و این خدم و حشم شاه مملکت است، جیران از درخت پایین پرید و با رفتاری مؤدب و شرمسار، عذرخواهی کرده بود. شاه جوان که از همان ابتدا شیفته سکنات و وجنات او شده بود، او را به ارگ سلطنتی دعوت کرد و از او خواست تا با شاه ازدواج کند.»
دیدگاه تان را بنویسید