جیران بعد از عادت ماهانه اینبار با آرایشش همرو انگشت به دهن کرد؛ نباید با خانواده دید؟
سریال جیران که هم طرفدارای زیادی داره و هم حواشی زیادی، اینبار آرایش به هم نخورده جیران خانوم مورد توجه و البته سوژه کاربران قرار گرفت!
شایانیوز- سریال جیران از جدیدترین سریال هاییه که در حال حاضر داره از شبکه خانگی پخش میشه اما ظاهرا کارگردان عزیزه این سریال چندان به جزئیات نه چندان ریزش دقت نداشته و تا به حال چند باری رفته تو حاشیه! حالا چه سوتی بوده چه سکانسی که درباره عادت ماهانه نشون دادن و حسابی جنجالی شد!
چند روز پیش سکانسی از این سریال در اینستاگرام دست به دست و البته مسخره شد که نشون میداد جیران با بازیه پریناز ایزدیار به دلیل عادت ماهانه غش میکنه و دکتر جان این رو صریح و واضح میگه! همین شد تا عده ای این موضوع رو به سُخره بگیرن که اصلا حرکت جالبی نبود. اما به تازگی و در قسمت هفدهم جیران مورد دیگری سوژه شد! شخصیت جیران در همین راستا در حالی بعد از گذشت چند روز به هوش میاد که گریم چشماش با اوضاع بحرانی و حال بسیار بدی که توصیف میشه تناسبی نداره.
حالا داستان چیه...!
شخصیت جیران توسط مهدعلیا از کاخ اخراج میشه، اواسط راه تصمیم میگیره با اسب نزد ناصرالدینشاه بره. بعد از کلی گریه و زاری، برمیگرده و در راه از اسب میوفته و بیهوش میشه. جیران رو در حالت بیهوشی به کاخ میبرند و پزشک مدام بالای سرش میمونه. درحالی که امیدی به زنده موندش نیست بالاخره به هوش میاد.
درحالی که جیران هنوز از جا بلند نشده و تو همون بستر بیماری، به زور چشماشو باز کرده، کلوزآپی از صورتش میبینیم که هیچ شباهتی به چهره فردی که در اون وضعیته نداره! چطور ممکنه یکی بعد اونهمه گریه زاری و از هوش رفتن، با خط چشم و ریمل به هوش بیاد و هیچ خدشه ای هم به آرایشش وارد نشده باشه؟! عجیبن غریبا...
مگه اینکه وقتی تو بستر بیماری بوده مشاطه گران آرایش چشمش رو ترمیم کرده باشن! به فرض درست بودن این احتمال چرا مشاطهگران به صورتش کاری نداشتن؟ قطعا و طبیعتا باید آرایش چشم و مژه کسی که تو بستر بیماریه و چند روزی حال بدی داشته با روزای دیگش فرق کنه! البته که پیشتر نمونههایی از تتوی ابرو، لمینیت دندان و پایه ایمپلنت هم در این سریال دیده بودیم و شاخ درآوردیم!!!
و اما نظرِ جنجالی احسان جوانمرد، نویسنده سریال جیران دربارهی سکانش عادت ماهانه
احسان جوانمرد در راستای ویدویی که در ابتدای متن مشاهده کردید واکنشی جالب داشت، او نوشت:
سم خالص ماییم یا شما؟
صاحبان برخی پیجهای سرگرمکننده چرا خیال میکنند از هر چیزی باید سوژه بسازند؟ مخاطبها -و در این مورد خاص بانوان مخاطب- چرا همراهی میکنند؟ حیرتانگیز است که تو تلاش کنی قدمی در راه عادیسازی برخی کلماتِ بیهوده تابو شده برداری شاید زنهای مملکتت در داروخانه و سوپرمارکت بتوانند راحت تر نفس بکشند و محصول مورد نیازشان را بدون این شرم تحمیلی و مسخره که معلوم نیست ریشه در کجای این فرهنگ خراب شده دارد بخرند، آن وقت بخشی از خود مردم علیه تلاش تو پست و کامنت و استوری بگذارند؟
تا کی یک زن باید برای یک خرید ساده خجالت بکشد از بقال محله؟ تا کی باید طبیعت خودش را پنهان کند از چشم خویش و بیگانه؟ حالا که ممیزی رضایت داده چرا خود مردم متحیر و متعجب و منتقد شدهاند؟ من فمینیست نیستم و هیچ ادعایی هم در مورد دفاع از حقوق زنان ندارم. دنبال هیچ کلاهی از هیچ نمدی هم نبوده و نیستم چرا که میدانم ما مردها اگر منصف باشیم و به ستم موجود دامن نزنیم شاهکار کردهایم، مبارزه و فلان برای تبعیضها و محدودیتهای جنسیتی پیشکش!
اما وقتی تو نظراتی میخوانی و لایکهایی میبینی از آدمهایی که نباید، مغزت سوت میکشد خب. عملکرد طبیعی بدن یک انسان (در این بحث یک زن و در سریال ما جیران) چه چیز وهنآمیزی دارد و چه جایی برای تمسخر که زیرش مینویسید خوب شد با خانواده ندیدیم. خانوادهای که هنوز چنین مسئلهی ابتدایی و سادهای در آن حل نشده نیاز به کامنت که هیچ، تمام اعضایش دستهجمعی نیاز به مشاوره دارند. آنوقت مدعی و معترض و شاکی هم هستید؟
چند قرن باید بگذرد تا متمدنانه با چنین چیزهای پیش پا افتادهای روبرو شویم؟ نیمی از جمعیت دنیا ماهی یک بار باید از شما شرم کنند که چه بشود؟ و چه دردناک است وقتی میبینی یک دور که با بالا جنگیدی تازه باید بچرخی و یک دور هم با پایین بجنگی!
این چه سمی بود که تو دیدی؟ تو خود خود سمی برادر من؛ تو مصداق خودتحقیری هستی خواهر من؛ هیچ کس نباید از طبیعتش خجالت بکشد. سم خالص در چشمان شماست نه در سکانسی که من نوشتهام.
یک ایرانی باشیم
یک با فرهنگ باشیم
باسواد باشیم