قسمت چهارم ملکه گدایان؛ البرز؛ مغلوب بازی ملکه!
سارا به البرز گفته است که خورشید ملکه است و همه توطئه ها زیر سر مادر است.
قسمت چهارم سریال ملکه ی گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی رحمان سیفی آزاد و علی طلوعی چهارشنبه، هشت بهمن ماه در پلتفرم فیلیمو منتشر شد.
البرز بعد از گفت و گو با سارا و این که می شنود ملکه کسی جز مادرش نیست با ناباوری راهی مفت آباد می شود و افرا هم به او می گوید که مباشر ملکه از او خواسته است تا البرز را معتاد کند. بدین ترتیب البرز که تاکنون در خیال آن بود که مادرش از ترس کسی وانمود می کند که او را نمی شناسد حالا در می یابد که بازی ترسناک تر و خطرناک تر از آن چه تاکنون می پنداشت است.
این ترس و دلهره وقتی بیشتر می شود که جواب آزمایش دی ان ای و نظر دادگاه هم بر علیه ادعای البرز است و او هیچ نسبت خونی ای با خانواده ی شمس ندارد و آن ها سال ها پیش دو فرزند خودشان به نام های البرز و چشمه را در یک سانحه ی آتش سوزی در مهد کودک از دست داده اند.
در قسمت چهارم ملکه ی گدایان در کنار جلو رفتن روایت، شخصیت های جدید دیگری هم به داستان اضافه می شوند. آریا (محمد رضا غفاری) و سیامک (علی اوجی) که خواننده و آهنگساز هستند. آریا عاشق افرا است و افرا هر از چندی ظاهر مفت آبادی خود را تغییر می دهد و با او قرار می گذارد. در این قسمت فقط با این شخصیت ها اندکی آشنا می شویم و هنوز مشخص نیست که این دو در داستان البرز و تلاشش برای یافتن هویتش چه نقشی دارند.
ایراد بزرگ ملکه ی گدایان تا این قسمت، به جز بعضی لوس بازی هایش در قبال بچه های مفت آباد و آرزو کردن و پیتزا خوردنشان، نا مشخص بودن زمان است. معلوم نیست که از زمان به هوش آمدن البرز در تهران چند روز گذشته است، چرا انقدر روند دادگاه و آزمایش دی ان ای و.. به سرعت انجام می شود و در حالی که هنوز اتوی لباس های البرز یا مدل موهایش تغییری نکرده است چطور انقدر سریع کار های دیگرش پیش می رود!؟
البرز قطعا در آلمان مدارک هویتی و حساب بانکی و دوستان و آشنایانی دارد که می توانند در این شرایط کمک حالش باشند و حتی در همین ایران نیز دوست، آشنا و یا فامیلی باید باشد که از گذشته و حال خانواده ی شمس با خبر باشد. این بی توجهی به این موضوع و یا حتی آوردن توجیهی برای فقدان این مسائل از نکات منفی دیگر ملکه ی گدایان است. خورشید و پارسا شاید بتوانند هویت داخل ایران البرز را از او بگیرند اما با آن چه او در آلمان داشته است که نمی توانند کاری کنند!
اما هنوز هم ویژگی مثبتی که می توان درباره ی این سریال گفت همین مکث نکردن و زود گذشتن از گره های کوچک و باز کردن آن هاست که باید دید تا چند قسمت دیگر می تواند ادامه یابد و مخاطبان را پای تماشای خود نگه دارد..
دیدگاه تان را بنویسید