وقتی پزشک میان اخلاق، قانون و شرع سردرگم میشود!
دکتر اجازه؟ میشه بمیرم؟ اتانازی مرگ خاص، مخصوص سخت پسندها!
اتانایز یا مرگ خودخواسته در برخی کشورها قانونی است. در این مقاله با این نوع مرگ و حواشی آن آشنا میشویم.
شایانیوز- اتانازی، یا «مرگ خودخواسته» یا «مرگ آرام»، یکی از جنجالیترین مفاهیم اخلاقی، پزشکی و حقوقی در جهان معاصر است؛ مفهومی که در مرز باریک میان رحمت و قتل، اختیار و اجبار، انسانیت و قانون حرکت میکند. واژه «اتانازی» ریشه در واژه یونانی euthanatos دارد، که ترکیبی از دو واژه eu به معنای «خوب» و thanatos به معنای «مرگ» است؛ بنابراین به صورت تحتاللفظی میتوان آن را «مرگ خوب» یا «مرگ خوش» ترجمه کرد. این مفهوم به وضعیتی اشاره دارد که در آن، فردی که بیماری لاعلاجی دارد، بهدلیل رنج غیر قابل تحمل، از پزشک خود درخواست میکند با استفاده از روشهای انسانی، زندگیاش پایان یابد. اتانازی را میتوان به دو نوع عمده تقسیم کرد: فعال و غیر فعال. نوع فعال آن، زمانی رخ میدهد که پزشک یا فردی دیگر مستقیماً عملی انجام دهد که منجر به مرگ بیمار شود (مانند تزریق مواد کشنده)، و نوع غیرفعال آن هنگامی است که اقدامات درمانی یا حمایتی متوقف شوند و بیمار به طور طبیعی جان ببازد.
از منظر عاطفی، اتانازی به مفهومی متضاد با نگاه سنتی به مرگ تبدیل شده است. در جامعهای که همیشه زندگی را ارزش نهایی میدانسته، اتانازی به نوعی مرگ طراحی شده است؛ مرگی که برخلاف سنت، نه از سر ناتوانی بشر، بلکه از اراده انسان و از درون دردهای عمیق جسمی و روحی برمیخیزد. به همین دلیل، این عمل سالهاست که محل بحثهای فراوانی میان پزشکان، فلاسفه، روحانیون و قانونگذاران بوده است.
![]()
اتانازی در اسلام، مسیحیت، یهودیت
در اسلام، اساساً حیات انسان امری مقدس تلقی میشود که تنها خداوند حق پایان دادن به آن را دارد. از منظر فقهی، خودکشی گناه کبیره تلقی میشود و هرگونه اقدامی برای پایان دادن به زندگی انسان حتی در شرایط رنج شدید، نوعی از قتل عمد محسوب میشود، حتی اگر فرد بخواهد با رضایت خود این کار را انجام دهد. علمای اسلام، چه در فقه شیعه و چه سنی، اجماع تقریباً کاملی بر غیرشرعی بودن اتانازی دارند. تنها استثنایی که گاهی در فتاوا مطرح میشود مربوط به شرایطی است که بیمار در وضعیت کمای غیرقابل برگشت قرار داشته و دستگاههای پزشکی تنها نشانههای مصنوعی حیات را حفظ میکنند؛ در چنین شرایطی، برخی مراجع اجازه قطع دستگاهها را، تحت شرایط خاص، مجاز میدانند، اما نه با نیت تعجیل در مرگ.
در مسیحیت نیز دیدگاه غالب نسبت به اتانازی منفی و منتقدانه است. کلیسای کاتولیک، اتانازی را نوعی قتل تلقی میکند و آن را ناقض کرامت انسانی و نقش خداوند در زندگی بشر میداند. پاپ ژان پل دوم در اسناد رسمی واتیکان تصریح کرده که هیچکس حق ندارد به زندگی انسانی ولو در اوج رنج پایان دهد، چراکه رنج، بخشی از مسیر معنوی انسان است. البته در میان برخی فرقههای پروتستان، دیدگاههای معتدلتری دیده میشود، به ویژه در ایالات متحده که قانونگذاری در برخی ایالتها اتانازی را در قالب «مرگ با کرامت» پذیرفته است.
در یهودیت سنتی، دیدگاهها نسبت به اتانازی مشابه اسلام است. شریعت یهود (هلاخا) بر تقدس مطلق زندگی تأکید دارد و اتانازی را معادل قتل میداند. با این حال، در جریانهای لیبرالتر یهودی، نگاههایی دیده میشود که اگر بیمار در وضعیت کاملاً غیرقابل درمان باشد و دردهای او بیپایان، ممکن است اقدام به قطع روند درمان مجاز شمرده شود.
![]()
نگاه قانون
از منظر حقوقی، کشورهای جهان به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: کشورهایی که اتانازی را به طور محدود و مشروط قانونی کردهاند، و کشورهایی که همچنان آن را جرم میدانند. هلند، بلژیک، کانادا و برخی ایالتهای آمریکا (مثل اورگن و واشنگتن) جزو کشورهایی هستند که اتانازی تحت شرایط سختگیرانه قانونی شده است. در مقابل، اغلب کشورهای اسلامی، بسیاری از کشورهای آسیایی و بخش بزرگی از آفریقا همچنان هرگونه نوع از آن را ممنوع و غیرقانونی میدانند. به طور کلی، قانونگذاری درباره اتانازی همواره در توازن ظریف میان آزادی فرد، اخلاق پزشکی و ملاحظات فرهنگی قرار دارد.
شیوهها و ابزارهای اتانازی
در اتانازی فعال، روشهایی برای پایان دادن به زندگی بیمار وجود دارد که معمولاً از طریق تزریق مواد دارویی خاص انجام میشود. تزریق داروهای کشنده مانند باربیتوراتها یا داروهای بیهوشی در دوزهای بالا متداولترین روش است. در برخی کشورها، کپسولهای گازی مانند نیتروژن نیز برای این منظور استفاده میشود. ابزارهایی مانند دستگاههای خودکار اتانازی، که فرد بیمار دکمهای را فشار میدهد و فرآیند مرگ آغاز میشود، نیز در موارد خاص طراحی شدهاند. در اتانازی غیرفعال، معمولاً حمایتهای حیاتی مانند دستگاه تنفس مصنوعی، تغذیه تزریقی و داروهای احیا متوقف میشود تا بدن بیمار به صورت طبیعی به سمت مرگ حرکت کند. در برخی کشورها، حتی تعیین زمان و محل مرگ در اختیار بیمار گذاشته میشود تا با نزدیکان خود وداع کرده و با کرامت انسانی از دنیا برود.
![]()
اتانازی در حیوانات
در زمینه حیوانات، نگاه به اتانازی در بسیاری از فرهنگها بسیار متفاوتتر از انسانهاست. در بیشتر کشورها، اگر حیوانی به بیماری لاعلاج و دردناک دچار شده باشد یا به انسانها آسیب برساند، فرآیند اتانازی انجام میشود. در اسلام، اگرچه تأکید فراوانی بر مهربانی با حیوانات وجود دارد، اما اگر حیوان در رنج غیر قابل درمان باشد، قربانی کردن آن برای پایان دادن به رنج، نه تنها مجاز، بلکه رحمت محسوب میشود. در مسیحیت نیز نگاه مشابهی وجود دارد، گرچه برخی جریانهای مسیحی نسبت به حقوق حیوانات دیدگاههای اخلاقیتری اتخاذ کردهاند. در یهودیت نیز اصل «تسکین درد» حتی در مورد حیوانات مورد تأکید قرار گرفته است. با این حال، در همه ادیان و سنتها، شرط انسانی بودن و نیت شفقتآمیز در تصمیم برای اتانازی حیوانات اساسی تلقی میشود.
![]()
اتانازی، مرز مبهم میان شفقت، اخلاق و قانون
اتانازی در دوران ما نه فقط یک مسئله پزشکی، بلکه یک بحران فلسفی-انسانی است؛ بحرانی که باید میان حفظ کرامت انسان، درک رنج، حفظ ارزشهای سنتی و دینی و اقتضائات حقوقی تعادل برقرار کند. اینکه آیا انسان حق دارد به زندگی خود پایان دهد یا نه، هنوز یکی از بزرگترین بحثهای عصر ماست؛ بحثی که نه تنها پزشکان و قانونگذاران، بلکه روحانیون، فلاسفه و هر فردی که رنج کشیده باشد را درگیر کرده است. به نظر میرسد مسیر آینده اتانازی، همانقدر که به پیشرفت پزشکی وابسته است، به بلوغ اخلاقی جوامع نیز بستگی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید