حکم قصاص آرمان؛ ضجه های پدر و مادرش + ویدئو
۲۷ تیر وکیل خانواده غزاله، از حکم قصاص آرمان عبدالعالی خبر داد. به گفته وی، پرونده آرمان جهت اجرای حکم به واحد اجرای احکام ارجاع داده شده …
آرمان عبدالعالی قاتل پروندهای که ۸ سال پیش رقم خورده است، برای دومین بار پای چوبه دار میرود. با طی روال قانونی پرونده، آرمان به جرم قتل غزاله شکور، در دادگاه به قصاص محکوم شده است. او پیش از این نیز سال ۹۷ هم یک بار دیگر پای چوبه دار رفته بود، اما با مهلت یک ماهه اولیای دم بار دیگر فرصت دفاع از خود را پیدا کرد.
به گزارش«شایانیوز»، ۲۷ تیرماه محمدرضا زمانی علویجه؛ وکیل خانواده غزاله، از حکم قصاص آرمان عبدالعالی خبر داد. به گفته این وکیل، پرونده آرمان عبدالعالی، کودک-مجرمی که متهم به قتل یک دختر نوجوان است، جهت اجرای حکم اعدام به واحد اجرای احکام ارجاع داده شده و رای قطعی دادگاه مبنی بر قصاص است.
زمانی گفته که هیچ دلیلی مبنی بر زنده بودن غزاله وجود ندارد و تلاش کرده اند تا حقیقت روشن شده و به اثبات برسد که خوشبختانه با دقت قضات محترم دستگاه قضا این موضوع احراز شد، اما اکنون تصمیم با اولیایدم (پدر و مادر غزاله) است؛ زیرا به هر حال گذشت از قصاص یا اجرای آن، در اختیار آنها است. وکیل اولیای دم غزالیه میگوید امیدواریم اگر برایشان مقدور است در مسیر گذشت و بخشش قدم برداشته و از این حق خود، گذشت کنند.
براساس گفتههای زمانی علویجه، پرونده این قتل پس از انجام تحقیقات مفصل و تشکیل جلسات متعدد در دادسرای جنایی تهران سپس دو مرحله رسیدگی در دادگاه کیفری یک استان تهران (شعب چهارم و پنجم) و پنج مرحله رسیدگی فرجامخواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، اکنون در واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران، روند اجرایی خود را طی میکند.
گزارشها حاکی از آن است که آرمان عبدالعالی در سال ۹۲، غزاله شکور را به قتل رسانده و جسد او را ناپدید کرده است. او در مراحل اول محاکمه به قتل غزاله شکور اعتراف کرده بود، اما بعدتر منکر این قتل شد. باتوجه به لکههای خونی که روی وسایل خانه قاتل پیدا شوده بود، قرار بود حکم اعدام این متهم به قتل در دی ماه ۹۸ اجرا شود، اما خانواده مقتول تصمیم گرفتند یک بار به او مهلت دهند تا آرمان عبدالعالی جای جسد دخترشان را به آنها بگوید. اما باز هم آرمان عبدالعالی منکر قتل شده و از محل جسد ابراز بیاطلاعی کرده بود.
ماجرای قتل غزاله
به گفته آرمان عبدالعالی، او و غزاله شکوری در سفر خانوادههایشان به ترکیه در سال ۱۳۹۰ با یکدیگر آشنا و به هم علاقهمند میشوند و این ارتباط بعد از بازگشت به ایران از طریق پیامک تماس تلفنی و یاهو ادامه مییابد، تا اینکه ۱۲ اسفند ۹۲ ساعت ۲۲ شب خانواده غزل خبر ناپدید شدن دخترشان را به ماموران کلانتری ۱۰۳ گاندی اعلام میکنند.
پدر غزاله میگوید که دخترش ساعت ۱۵ همان روز به قصد دکتر پوست از خانه خارج میشود، اما پس از چند ساعت گوشی تلفن همراهش خاموش میشود. با تحقیقات پلیس معلوم میشود که غزاله پس از ترک مطب در تماس تلفنی با یکی از دوستانش، به او گفته که به دیدار پسری به نام آرمان میرود.
دو روز بعد آرمان عبدالعالی به پلیس آگاهی احضار و ادعا میکند که از موضوع ناپدید شدن غزاله بی اطلاع است و دوماه قبل به همراه دوستان غزاله او را ملاقات کرده است. او درباره روز حادثه گفته که دوازدهم اسفندماه غزاله با من تماس گرفت و گفت نزدیک خانه ما است، اما هرگز به خانه ما نیامد.
من از آیفون بیرون را نگاه کردم، اما غزاله را ندیدم، به همین خاطر پیش برادر کوچکم در اتاق رفتم و به خاطر مصرف داروی ضدآلرژی فصلی، خوابم برد. اما در ادامه بازجوییها وقتی با ادله پلیس آگاهی و بازپرس دادسرا روبهرو میشود، به حضور غزاله در منزلشان و مرگ او اعتراف میکند.
آرمان عبدالعالی که در ان زمان کمتر از ۱۸ سال داشت در اعترافهای اولیه مدعی میشود که غزاله به خانه شان میرود و پس از مدتی به قصد ترک خانه از پلهها پایین میرود که به خاطر خیسبودن پلهها سُر میخورد و از پلهها پایین افتاده و صورتش خونریزی میکند.
آرمان میگوید: «او را به داخل خانه آوردم، اما مرده بود و نفس نمیکشید، چون بچه بودم نمیدانستم باید در آن لحظه چه کاری انجام دهم به دور او کیسه زباله کشیدم و آن را در چمدان چرخدار گذاشته و به میدان مینا بردم و به سطل زباله انداختم، سپس برگشتم و خون موجود در راه پلهها را پاک کردم.». اما در ادامه تحقیقات و در بازجوییهای بعدی به قتل غزاله توسط خودش اعتراف میکند.
عبدالعالی در تشریح قتل انجام گرفته میگوید: «من و غزاله میخواستیم ازدواج کنیم. روز حادثه وقتی پدر و مادرم نبودند، او را به خانه دعوت کردم، گفت میخواهد برای زندگی به خارج از کشور برود و بهتر است رابطهمان را با هم تمام کنیم. از دستش عصبانی شدم. او مرا هل داد، من هم او را هل دادم که سرش به میله تخت خورد، من هم سرش را دو دستی گرفتم و چند بار به میله تخت کوبیدم و سپس میله بارفیکس را برداشتم و با آن نیز پنج ضربه به سرش زدم، بعد او را در چمدان چرخدار گذاشتم و به سطل زباله انداختم.»
درحالی که اعتراف آرمان حکم قصاص اش را رقم میزد، پس از ۱۰ ماه نظر او عوض شد و منکر قتل شد. عبدالعالی ۱۴ دی ۹۳ مجدداً علت فوت غزاله را عجله وی برای رفتن و سقوط او از پلهها اعلام میکند. اما قضات دادسرای جنایی تهران و قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران، آرمان عبدالعالی را قاتل غزاله شکور دانسته و بر همین اساس آرمان به قصاص محکوم شد.
درنهایت هم درخواست فرجامخواهی داده میشود و حکم پس از تأیید توسط دیوان عالی کشور، به اجرای احکام فرستاده میشود که شهریور ۹۵ ریاست قوه قضائیه اجرای حکم را جهت بررسی مجدد متوقف میکند، اما پس از بررسی طولانی که دو سال به طول انجامیده بود، ایرادی در پرونده ملاحظه نشد و مجدداً پرونده جهت اجرای حکم اعاده شده بود.
قصاص نافرجام
روز هشتم دی ماه سال ۹۷ جلسه صلح و سازش با حضور خدام رضوی برگزار شده بود و اولیای دم گذشت خود را منوط به معرفی محل اختفای جسد اعلام کرده بودند، اما به علت کشف نشدن جسد مقتول، اجرای حکم قصاص آرمان برای بامداد ١١ دی سال ۹۸ معین شد.
پس از حضور آرمان پای چوبه دار، اولیای دم یکماه فرصت دادند تا آرمان محل اختفای جسد فرزندشان را اعلام کند تا آنها از مجازات او گذشت کنند. اما فردای آن روز وکیل آرمان مدعی شد که برای غزاله در دانشگاه محل تحصیل او برگه مرخصی تحصیلی صادر و همچنین دفترچه بیمهاش هم تمدید شده است، به همین دلیل درخواست اعاده دادرسی کرد.
با بررسی انجام شده از سوی ماموران دادگاه مشخص شد که درخواست مرخصی، نه توسط شخص غزاله بلکه توسط خانواده غزاله انجام شده و از زمان اعلام مفقودیت و قتل غزاله، او هرگز به دانشگاه مراجعتی نداشته است و پدر و مادر غزاله به امید پیدا شدن دخترشان، برای او یک ترم مرخصی گرفتهاند.
درباره تمدید دفترچه بیمه غزاله نیز از کارگزاری بیمه هم استعلام میگیرند که به آنها میگویند والدین غزاله در همان اوایل و به امید زنده بودن او، برای یک نوبت تمدید دفترچه دخترشان، به بیمه مراجعه کرده است. خانواده غزاله در مورد گرفتن مرخصی تحصیلی برای دخترشان گفتهاند: «با توجه به اینکه هیچ سرنخی از جسد دخترمان پیدا نکردیم و امید داشتیم شاید دخترمان زنده باشد، با همین تصور از دانشگاهش یک ترم مرخصی گرفتیم.»
از همین رو آرمان یک بار دیگر پای میز محاکمه میرود، اما بازهم منکر قتل غزاله میشود و میگوید که نمیداند جسد او کجاست و ممکن است وی زنده باشد. اما قضات دادگاه کیفری یک استان تهران آرمان را در قتل غزاله مجرم تشخیص داده و او را به قصاص محکوم میکنند و رأی صادر شده یک بار دیگر در دیوان عالی کشور تأیید میشود.
یعنی بعد از شیش سال نبخشیدی...آرمان اون زمان خیلی نوجوان بوده...