مبینا زارع دختر اسلامشهری که پایان آشنایی پایان زندگی اش شد!+ عکس قاتل
فرد مظنون به قتل، پس از ارتکاب جرم و مدفون نمودن جسد مبینا زارع با طراحی نقشه ای از پیش برنامه ریزی شده از کشور خارج گردیده است.
مرکز اطلاعرسانی پلیس غرب استان تهران، اطلاعیهای درباره پرونده قتل یک خانم با هویت مبینا زارع صادر کرد.
به گزارش «شایانیوز» به نقل از ایسنا، در این اطلاعیه آمده است: به اطلاع عموم میرساند، پرونده مرحومه خانم مبینا زارع درتاریخ یکم آبان ماه ۱۴۰۴ به عنوان فرد گمشده توسط خانواده ایشان تشکیل و بلافاصله به پلیس آگاهی شهرستان اسلامشهر ارجاع گردید.
پس از پیگیریهای شبانهروزی و انجام اقدامات فنی وتخصصی توسط کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان اسلامشهر، مشخص گردید خانم مبینا زارع به دست نامزدسابق خود در موقعیت نامعلومی به قتل رسیده است.
با ادامه تحقیقات و اقدامات میدانی، جسد مرحومه درتاریخ سوم آبان ماه در باغ پدری قاتل که در شهرستان رباط کریم واقع شده بود کشف گردید.
شایان ذکر است متاسفانه پیش از کشف جسد خانم مبینا زارع، در سحرگاه مورخه یکم آبان ماه ۱۴۰۴ فرد مظنون به قتل، پس از ارتکاب جرم و مدفون نمودن جسد مقتول، باطراحی نقشهای ازپیش برنامهریزی شده از کشور خارج گردیده است.
درحال حاضر، تمامی اقدامات قانونی و انتظامی لازم باهماهنگی مرجع محترم قضائی، جهت دستگیری قاتل از طریق پلیس اینترپل در دستورکار قرار دارد و به محض حصول نتیجه مراتب اطلاعرسانی خواهد شد.
تصمیم به پایان دادن رابطه مبینا را به کام مرگ کشاند
تصمیم به پایان دادن به یک رابطه، باید سرآغاز فصل جدیدی از زندگی باشد، نه پایانی تراژیک بر خود زندگی. این داستان، روایت مبینا زارع است، دختری که جسارت گفتن "تمام شده" را داشت، اما گمان نمیکرد این دو کلمه، حکم اعدامش را صادر کند. در محلههای آرام اسلامشهر، کورههای آلومینیوم معمولاً نماد کار و تولید هستند، اما در شبی شوم، به صحنه یکی از هولناکترین جنایتهای عاطفی تبدیل شدند. جایی که آتش انتقام، بر آتش صنعت غالب آمد. مبینا، فریب وعدههای دروغین "حل مشکلات" را خورد و به دیدار نامزد سابقش رفت. او که به پیوندی محترمانه و مسالمتآمیز فکر میکرد، هرگز نمیدانست وارد تلهای مرگبار شده است. آنچه در ادامه رخ داد، فراتر از یک قتل ساده بود؛ یک قتل با قساوتی مثالزدنی، که در آن حتی حق یک خاکسپاری شایسته نیز از قربانی و خانواده داغدارش سلب شد. سوزاندن جسد در کوره، تلاشی شیطانی برای محو کردن همه چیز بود.
![]()
روانشناسی قاتل و ذهنیت انتقامجویانه
قتلهای پس از جدایی، اغلب ریشه در حس مالکیت مرد بر زن و ناتوانی در پذیرش طردشدگی دارد. قاتل در این پرونده، مبینا را نه به عنوان یک انسان مستقل، که به عنوان "دارایی" میدید که حق ندارد او را ترک کند. زمانی که این "دارایی" اراده مستقلی از خود نشان داد، نابودی آن در ذهن او برنامهریزی شد. این نوع قاتلان، اغلب شخصیتهایی خودشیفته، دارای اختلال کنترل تکانه و با سابقه خشونتهای پنهان هستند. وعده "حل مشکلات" یک فریب کاملاً حساب شده بود، نه یک التماس عاطفی. این نشان میدهد قتل، از پیش طراحی شده و کاملاً عمدی بوده است. رفتار قاتل پس از جنایت، یعنی سوزاندن جسد، نشان از یک سردی روانی عمیق و تلاش برای حذف فیزیکی کامل قربانی دارد. این عمل، فراتر از پنهان کردن جرم، نوعی تحقیر نهایی و محو کردن هویت قربانی است.
دیدگاه تان را بنویسید