رسوایی در جزیره سیروس مقدم؛ خانم حجار با خودت چه کردی؟
میترا حجار دیالوگ خود را فراموش میکند و مجبور به نگاه کردن به کاغذ میشود.
انتشار سکانسی از سریال جزیره که در آن بازیگر خانم این سریال، دیالوگ خود را فراموش میکند و مجبور به نگاه کردن به کاغذ میشود خبرساز شده تا آنجا که دامون قنبرزاده، منتقد سینما در یادداشتی به نقد نقشآفرینی میترا حجار در این سریال پرداخته است.
به گزارش برترینها دامون قنبرزاده طی یادداشتی در اینستاگرام خود نوشت:
این سی ثانیه متعلق است به سریال «جزیره». اگر فکر میکنید من گشتهام نسخهی تدویننشدهاش را پیدا کردهام، سخت در اشتباهید. این دقیقاً نسخهایست که پخش شد. در عمرم سوتی زیادی دیدهام اما این یکی چنان در اوج است که دلم نیامد ازش بگذرم! چند بار صحنه را بالاپایین کردم، از اول تماشا کردم، از آخر تماشا کردم، چشمهایش را بستم و به صداها گوش دادم، دوباره چشمهایم را باز کردم و صحنه را مرور کردم، اما چیزی از ارزشهای این صحنه کم نشد.
حالا من اصلاً کاری به امیر مقاره ندارم که با آن صورت خشک و غیرقابلانعطاف که انگار روی پوستش رنگ زدهاند، حتی نمیتواند نگاه درستی داشته باشد. فقط کافیست دقت کنید به نگاهش وقتی که کیف میترا حجار روی زمین میافتد. انگار یک نفر از پشت، نوک خنجرش را در بدن مقاره فرو کرده و او هم سیخکی نشسته و مجبور است دیالوگ بگوید. بعد انگار چسب زدهاند روی صندلیاش که تکان نخورد. نوع گردن کشیدنش برای تماشای کیف که از دیدرسش خارج شده هم خیلی باحال است. به او گفتهاند فقط بشین و بگو. مبادا جُم بخوری ... خلاصه که امیر مقاره تکلیفش معلوم است.
اینکه تدوینگر آنقدر بیحواس بوده که یادش رفته این صحنهی اوتی را قیچی بزند و اینکه کل گروه هم یک بار سریال خودشان را ندیدهاند تا این سوتی عجیب از زیر دستشان در نرود هم به کنار، متعجبم از میترا حجار که رسماً به فیلمنامه نگاه میکند و دیالوگ میگوید. حالا اصلاً اینکه غلط میگوید مشکلی نیست. میخواهم بدانم چرا اینقدر مصنوعی میگوید؟ از بس آن کلاهگیسهای احمقانهای که برایش کار گذاشتهاند مصنوعیست که انگار این موضوع به طرز حرف زدنش هم رسوخ کرده است.
آخر آن گریمور عزیز، فکر نکرده این چه کلاهگیسیست؟ خودِ میترا حجار نگفته این چیست روی کلهی من کاشتهاید؟ حالا امیر مقاره که بازیگر روبهرویش است از بس روی بازی بینظیرش تمرکز کرده که حواسش نبوده این موضوع را متذکر شود، بقیه چرا هیچی نگفتهاند؟
آفای سیروس مقدم! یک نفسی بگیر. هلاک شدی.
دیدگاه تان را بنویسید