|

آزار وحشیانه حیوانِ پرشیا سوار به الناز 14 ساله!

دختر 14 ساله: لباس‌هایم را پاره کرد. بعد که مرا مورد آزار و تجاوز قرار داد، در کنار خیابان رهایم کرد.

لینک کوتاه کپی شد
1

پسر جوان بعد از آزار جنسی یک دختر نوجوان بازداشت و ازسوی دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.

به گزارش شرق، مرداد سال ۹۹ دختر نوجوانی به نام فرناز به مأموران خبر داد خواهر دوقلویش، الناز، ربوده شده است. این دختر که به‌شدت وضعیت روحی بدی داشت، گفت: من و الناز و یکی از اقواممان به نام آرش به پارک رفته بودیم، موقع برگشت حدود ساعت سه بعد از نیمه‌شب بود که یک ماشین جلوی پایمان متوقف شد و راننده خواهرم، الناز، را به زور سوار ماشین کرد. من و آرش سعی کردیم جلوی این کار را بگیریم، اما نتوانستیم. با شکایت این دختر، تحقیقات مأموران برای پیدا‌کردن الناز آغاز شد. آن‌ها متوجه شدند الناز دختری ۱۴‌ساله است که جثه نسبتا ریزی دارد و به همین دلیل هم نتوانسته در برابر فرد آدم‌ربا مقاومت کند.

همچنین پلیس متوجه شد خودرویی که الناز با آن ربوده شده، یک پژو پرشیا بوده که شیشه‌هایش را دودی کرده بودند؛ به همین دلیل هم احتمالا در مسیر کسی متوجه حضور الناز در خودرو نشده است. مرد راننده با چاقو فرناز و آرش را تهدید کرده و موفق شده بود الناز را با خود ببرد. با اطلاعاتی که به دست آمد، بررسی‌ها برای بازداشت راننده پرشیا آغاز شد. چند ساعت بعد مأموران باخبر شدند دختری آسیب‌دیده و آشفته کنار خیابان رها شده است و شهروندان برای کمک به این دختر، پلیس را باخبر کرده‌اند. با انتقال این دختر به مقر پلیس، تحقیقات آغاز شد. او که همان الناز بود، به مأموران گفت: مردی را که به من حمله کرد و من را مورد آزار قرار داد، نمی‌شناختم. او من را به‌زور سوار ماشین کرد و مورد آزار و اذیت قرار داد، خشونت زیادی به من نشان داد و لباس‌هایم را پاره کرد. بعد که مرا مورد آزار و تجاوز قرار داد، در کنار خیابان رهایم کرد. پلیس در بازجویی از الناز موفق شد اطلاعات بیشتری به‌دست آورد.

بعد از چند روز مأموران ماشین پرشیا را شناسایی و راننده آن را بازداشت کردند. بررسی‌ها نشان داد این جوان چندین سابقه کیفری دارد و آخرین سابقه کیفری او مربوط به آزار و اذیت یک دختر است که به‌دلیل عدم اثبات تجاوز به عنف از اعدام تبرئه و به شلاق محکوم شده بود.

مرد جوان بعد از چندین روز بازجویی، سرانجام به تجاوز به الناز اعتراف کرد و گفت: چون نیمه‌شب بود، فکر نمی‌کردم شناسایی شوم. دو دختر هم در خیابان بودند و فکر نمی‌کردم دختر‌های خوب و خانواده‌داری باشند؛ به همین دلیل یکی از آن‌ها را به‌زور سوار ماشین کردم. من حالت طبیعی نداشتم و به خاطر مشروبی که خورده بودم، مست بودم. این در حالی بود که پزشکی قانونی نیز بعد از معاینه الناز، تعرض به این دختر را تأیید کرد.

با تکمیل اطلاعات اولیه، پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم در بازجویی‌ها، تجاوز به عنف را رد کرد و مدعی شد با رضایت دختر این کار را کرده است، اما نحوه ربایش، گفته‌های اولیه متهم و اظهارات شاهدان پرونده چیز دیگری را نشان می‌داد.

با تکمیل تحقیقات، پرونده برای محاکمه آماده شد. متهم در شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی، ابتدا الناز شکایت خود را مطرح کرد و خواستار اشد مجازات برای مرد جوان شد. سپس آرش به‌عنوان شاهد پرونده در جایگاه قرار گرفت.

او گفت: من همراه الناز و فرناز به پارک رفته بودیم، درست است که نیمه‌شب بود، اما خانه ما هم خیلی نزدیک بود و، چون من هم همراه دوقلو‌ها بودم، پدر و مادرشان اجازه دادند به پارک برویم. بعد از اینکه برگشتیم، داشتیم از خیابان رد می‌شدیم که یک ماشین پرشیا جلوی ما ایستاد. راننده که همین جوان متهم در دادگاه است، سؤال نامربوطی از من پرسید که فهمیدم حالت عادی ندارد، جواب ندادم و از او خواستم برود و مزاحمت ایجاد نکند. یک‌دفعه او از ماشین پیاده شد و چاقو کشید. او من و فرناز را با چاقو تهدید کرد و اگر نزدیک می‌شدیم، ما را می‌کشت، بعد هم دست الناز را کشید و به زور سوار ماشین کرد.

سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او یک‌بار دیگر گفت زمان حادثه در حالت عادی نبوده است. متهم ادامه داد: من حالت عادی نداشتم و از کاری که کرده‌ام به‌شدت پشیمان هستم و درخواست گذشت شاکی و بخشش از‌سوی دادگاه را دارم. او درباره سابقه زندان و شلاق هم گفت:، چون بار قبل به شلاق محکوم شدم، فکر می‌کردم باز هم به شلاق محکوم می‌شوم و نمی‌دانستم کاری که می‌کنم تجاوز است. با پایان جلسه دادگاه، هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را به اعدام محکوم کردند.

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

  • ناشناس ارسالی در

    اعپام کتفی نیست برای. این محارب. و مفسد فی العرض چیزی. بیشتر از اعدام در کویر. لختش کنند و ببندنش به. میله ای یا درختی تنش عسل. بمالند. تا مورچه گان بیابانی و حشرات گوشت خوار زنده زنده. بخورنش. حرامی را یکی برای دفاع غز. نام.س وطن. میره. با داعش. میجنگه یکی. مثل داعش. داخل مرز. به ناموس. وطن تجاوز میکنه

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها

عصر تکنولوژی