آن روی پیوند پنهان میان قاره سبز و اسرائیل سرخ
از هولوکاست تا جنایات خونین غزه؛ از غرب اروپا تا بلوک شرق، حمایتها چگونه است؟
اروپا به دلایل تاریخی، امنیتی و اقتصادی از اسرائیل حمایت میکند. این پیوند سبب شده با وجود نقض حقوق بشر، روابط استراتژیک بینشان باقی بماند.
شایانیوز- با وجود انتقادات عمومی در بسیاری از کشورهای اروپایی نسبت به اقدامات ناقض حقوق بشر از سوی اسرائیل، اکثر دولتهای اروپایی همچنان از این کشور حمایت میکنند یا حداقل در برخورد با آن، موضعی خنثی اما همدلانه عمل اتخاذ میکنند. این رفتار در ظاهر با ادعاهای حقوق بشری اروپا و انتقادهای گهگاهی برخی مقامات اروپایی از شهرکسازیهای غیرقانونی یا حملات غزه در تناقض است.
![]()
نقش لابیهای یهودی و صهیونیستی در اروپا
برخلاف تصور رایج که لابیهای یهودی را محدود به ایالات متحده میداند، در اروپا نیز شبکههای گستردهای از نهادها، اندیشکدهها و گروههای لابیگری طرفدار اسرائیل فعال هستند. این شبکهها از طریق رسانه، دانشگاه، اقتصاد و حتی احزاب سیاسی، بر افکار عمومی و سیاستگذاریها تأثیر میگذارند.
لابیهای صهیونیستی در فرانسه و آلمان، بارها در مهار و سانسور انتقادات از اسرائیل نقشآفرینی کردهاند.
مخالفت صریح با اسرائیل در بسیاری از کشورها حتی اگر بر مبنای حقوق بشری باشد به سرعت با اتهام «یهودستیزی» پاسخ داده میشود.
منافع استراتژیک و امنیتی مشترک
اسرائیل برای اروپا یکی از قطبهای پیشرفته امنیتی و اطلاعاتی در خاورمیانه است. این همکاری شامل: تبادل اطلاعات نظامی، فروش فناوریهای پیشرفته امنیت سایبری و نظارتی، همکاری در پروژههای تسلیحاتی و دفاعی است. از طرف دیگر برخی کشورهای اروپایی با اسرائیل قراردادهای هنگفتی برای فروش تجهیزات نظامی و نرمافزارهای جاسوسی (مثل Pegasus) دارند. این وابستگیها حمایت سیاسی را هم توجیه میکند.
![]()
جایگاه اسرائیل در سیاست انرژی و ثبات منطقهای
با افزایش تنشها در منطقه خاورمیانه و نقش کلیدی ایران، سوریه و حزبالله، اروپا به اسرائیل بهعنوان یک «نیرو متوازنکننده» نگاه میکند. همچنین پروژههای گاز دریای مدیترانه و خط لوله «EastMed» که از اسرائیل به اروپا امتداد مییابد، وابستگی گازی اروپا به روسیه را کاهش میدهد. بنابراین حمایت از اسرائیل به منزله تأمین انرژی، ثبات اقتصادی و کنترل نفوذ روسیه و ایران در خاورمیانه نیز هست.
در مقالهای با موضوع «دلایل حمایت امریکا از اسرائیل» گفتیم که حفظ صادرات نفت از خاورمیانه به غرب و امریکا از انگیزههای مهم این حمایت ریشهدار است. اکنون باید بگوییم در مورد اروپا نیز همین وضع برقرار است. مسئله نفت از مهمترین اهداف اروپا در حمایت از اسرائیل است. استقرار اسرائیل در غرب آسیا، این منطقه را همواره ملتهب و آشفته نگاه میدارد. این آشفتگی جلوی پیشرفت، توسعه و صنعتی شدن کشورهای این منطقه را میگیرد؛ و این به نفع اروپاست؛ چرا که در صورت صنعتی شدن کشورهای غرب آسیا دیگر نفتی از منطقه خارج نخواهد شد و به مصرف خود این کشورها خواهد رسید. حیات آمریکا و اروپا به نفت این منطقه وابسته است.
![]()
رویکرد E3: دیپلماسی فعال، حمایت مشروط
آلمان از لحاظ تاریخی به دلیل واقعه هولوکاست، خود را موظف به حمایت از امنیت اسرائیل میداند و اسرائیل را شریک مهم امنیتی میبیند. پس از آغاز جنگ در غزه، هنوز در برابر انتقاد مستقیم مقاومت میکند و فروش تسلیحات را ادامه داده، از جمله فروش میلیونها یورو تجهیزات نظامی . اما در موارد نقض حقوق بشر، ابراز نگرانی کرده است. در هفتههای گذشته برخی مقامات آلمانی نسبت به ادامه حملات اسرائیل به غزه هشدار داده و خواستار بازنگری در کمکهای تسلیحاتی شدهاند.
بریتانیا نیز موضعی مشابه اتخاذ کرده است. از یکسو روابط نظامی و اطلاعاتیاش را با اسرائیل حفظ کرده و حتی پس از حمله به بیمارستانهای غزه، حمایتش را کاملاً قطع نکرده است. از سوی دیگر، برخی تحریمهای هدفمند علیه چهرههای تندرو اسرائیلی مانند بنگویر و اسموتریچ را اعمال کرده و از سیاستهای افراطی کابینه نتانیاهو فاصله گرفته است.
فرانسه از میان این سه کشور، انتقادیترین رویکرد را اتخاذ کرده و به صورت علنیتری از اسرائیل انتقاد میکند. امانوئل ماکرون بارها خواستار آتشبس فوری شده و شخصاً اعلام کرده که فرانسه به زودی کشور فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت.این کشور همچنین به طور فعال در تلاش است تا اروپا را به موضعی هماهنگ و مؤثر در قبال مسئله غزه سوق دهد. از میان کشورهای E3 تنها فرانسه است که قطعنامه آتش بس و به رسمیت شناختن فلسطین را پیش برده است.
بهطور خلاصه میتوان گفت: کشورهای E3 تأکید دارند که اگرچه امنیت اسرائیل را مهم میدانند، اما رفتارهای ضد انسانی رژیم را در مناطق اشغالی و غزه نمیپذیرند و آماده بازخورد سیاسی و اقتصادی هستند.
![]()
رویکرد سایر کشورهای اتحادیه: تقسیم عمیق و رفتار گسسته
سایر کشورهای اتحادیه اروپا دیدگاههای بسیار متفاوتی دارند. کشورهایی چون اسپانیا، ایرلند و بلژیک در خط مقدم انتقاد از اسرائیل قرار دارند و اغلب آتش بس فوری و قطع روابط تجاری با اسرائیل را پیگیری کردهاند. آنها خواستار تحریم تسلیحاتی اسرائیل شده و کشور فلسطین را به رسمیت شناخته یا برنامه به رسمیت شناسی را اعلام کردهاند. این کشورها همچنین خواهان بازنگری در توافقات همکاری اروپا با اسرائیل شدهاند. اسپانیا، در سال ۲۰۲۴ فلسطین را به رسمیت شناخت و تحریمهای نظامی علیه اسرائیل وضع کرد.
اروپای شرقی و مرکزی مانند لهستان، مجارستان، چک و اسلواکی مواضعشان به شکل قابل توجهی حمایتگرانه است؛ برخی وزیران این کشورها حمایت بی قید از اسرائیل داشته و مخالف فشار اتحادیه هستند.
کشورهای میانه مانند ایتالیا، سوئد، فنلاند اغلب مسیر میانه را انتخاب کردهاند؛ نه رادیکال در حمایت، و نه منتقد شدید؛ اما هر از گاهی در انتقاد به رفتار اسرائیل و شهرکسازی افشاگری میکنند.
![]()
اختلافات ساختاری در بروکسل
قطعنامه مشترک (تحت رأیگیری ۱۷ کشور) برای بررسی مجدد توافق همکاری اتحادیه با اسرائیل و اعمال فشار بر Tel Aviv در حال بررسی است.
اما کشورهای عضو حاضر نیستند یک صدا عمل کنند. این باعث شده تا تصمیمگیریهای نهایی در سیاست خارجی اتحادیه بسیار دچار تأخیر یا سازشهای سطحی شود.
کشورهای E3 معتقدند تنها راه فشار دیپلماتیک به اسرائیل، حفظ رابطه و استفاده از نفوذ اقتصادی و سیاسی هدفمند از طریق بروکسل و لندن است.
آنها مشتاق ادامه گفتگوی امنیتی با اسرائیل هستند اما در برابر نقض حقوق بشر واکنش دیپلماتیک نشان میدهند.
سایر اعضا بیشترین تغییر را در زمینه حقوق بشری دارند؛ غرب اتحادیه نسبتاً انتقاد میکند، شرق حمایت میکند. اختلاف نظر اعضای اتحادیه اروپا باعث شده که بروکسل نتواند یک سیاست واحد و موثر در قبال جنگ غزه و رفتارهای اسرائیل اتخاذ کند. این امر قدرت و اثرگذاری اروپا در خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داده، به طوری که تبدیل به بازیگری منفعل شده و هنوز نتوانسته کنشگر مستقل و هماهنگی در منطقه باشد.
دیدگاه تان را بنویسید