وضعیت مردم خوزستان به روایت خودشان
معترضان خوزستانی چه میگویند؟
در این گزارش وضعیت مردم خوزستان به روایت خودشان منتشر شده است. حرفهای آنها را بخوانید تا بدانید در خوزستان چه میگذرد.
اعتراضات مردم خوزستان به خاطر بیآبی و وضعیت معیشتی همچنان ادامه دارد و برای مقابله با آنها نیروهای نظامی به آن استان اعزام شدهاند.
در این گزارش وضعیت مردم خوزستان به روایت خودشان منتشر شده است. حرفهای آنها را بخوانید تا بدانید در خوزستان چه میگذرد.
هفت روز از اعتراضات مردم خوزستان که در نتیجه قطعی آب دام و محصولات کشاورزی خود را از دست دادهاند، میگذرد. این در حالی است که به گفته منابع محلی در برخی شهرهای خوزستان از جمله اهواز، سوسنگرد و ایذه، اینترنت قطع یا کند شده و در برخی مناطق نیز اعتراضات به خشونت کشیده شد و تیراندازیهایی صورت گرفت. در جریان اعتراضات صدای زنی که خطاب به ماموران میگفت «مظاهرات ما سلیمه»، «ما مسالمتآمیزیم، چرا تیر میزنی» بسیار در شبکههای اجتماعی دست به دست شد و برخی نیز با این پلاکاردها از مردم خوزستان حمایت کردند.
ماجرای اعتراضات خوزستان در پی خشک شدن رودهای کارون و کرخه صورت گرفت و مردمی که بیش از دو دهه است، با بیآبی مواجهند، اکنون نگران کشتزارها، نخلستانها و دامهای خود هستند و با فاجعه از بین رفتن حیاتشان مواجه شدهاند.
اگرچه بعد از گذشت چند روز اعتراضات در برخی از شهرهای خوزستان، اندک آبی در رودها و تالابهای این استان جاری شده است، اما مردم این استان با نگرانی این سوال را مطرح میکنند آیا روند رهاسازی آب در رودخانهها و تالابهای خوزستان دائمی خواهد بود؟ و آیا این اقدام قادر به جبران خسارت گستردهای که به مردم این استان وارد شده، خواهد بود؟
کل سرمایه ما یک گاومیش است که همان را نیز کشتند
مصطفی یک شهروند عرب ساکن اهواز ماجرا را اینگونه تعریف میکند: «مطالبه مردم فقط آب است، ما برای خودمان آب نمیخواهیم، ما برای مزارع و حیواناتی که داریم آب میخواهیم. اگر آب در رودها جاری نشود، نخلستانها هم از بین میروند. اکثر خوزستانیها از مسیر کشت و زراعت امرار معاش میکنند. بسیاری از روستاییها به دلیل شرایط بد معیشتی، به شهرهای خوزستان کوچ کردهاند، اما همچنان مزارع و نخلستانها و دامهایشان را حفظ کرده و از این راه امرار معاش میکنند. این افراد اکنون تنها منابع درآمدی خود را از دست دادند.»
مصطفی میگوید: الان دیگر کرخه و کارون هم خشک شدند. مزارع اطراف ما کاملا از بین رفته و نابود شدند. مردم هر سال در این مزارع برنج، خیار، خربزه، هندوانه و سبزی میکاشتند و از راه فروش آن کسب درآمد میکردند، امسال، اما همه کشتها به دلیل بیآبی نابود شدند و کشاورزان هیچ برداشتی نداشتند. مردم خسارت دیدند، چه کسی این خسارتها را جبران میکند؟
این شهروند خوزستانی میگوید: فقط امیدوارم یکی به داد این مردم برسد. تعداد زیادی گاومیش در چند ماه اخیر به دلیل بیآبی تلف شدند. هر گاومیش حدود ۳۰ میلیون قیمت دارد، این ۳۰ میلیون کل سرمایه ماست. با همین گاومیشها شیر تولید میکنیم، ماست و دوغ میفروشیم و به بدبختی زندگیمان را میگذرانیم اما حالا همین را هم نداریم و زندگیمان نابود شده و مردم از حجم خسارتهایی که دیدهاند شوکه شدهاند و راهی جز آمدن به خیابان و اعتراض برای شنیده شدن صدایشان ندارند.»
در زمان اعتراضات هم برق ما را قطع کردند
محمدصادق یکی از اهالی خوزستان میگوید: «اینها اصلا اعتراضات ما را نمیبینند. همین الان ما برای ادامه زندگیمان دست به اعتراض زدهایم اما در همین حالت نیز برق شهر را قطع کردهاند و وضعیت برق چه قبل و چه بعد از اعتراضات هیچ تفاوتی نکرده و هر روز از ساعت ۱۱ صبح برق قطع میشود و تا ساعت ۲-۳ ادامه دارد. هوا به شدت گرم است و تحمل بیبرقی در این هوا و در اوج ساعات گرما بسیار سخت است، بعد اینها توقع دارند هر چقدر توی سر مردم بزنند، باز هم مردم صدایشان در نیاید. خب یکجا صبر آدم لبریز میشود.»
ما که سینما و پاساژ بزرگ نخواستیم، فقط میگوییم نگذارید از بیآبی بمیریم
صادق ادامه میدهد: «همین دیروز مگر از اینستاگرام آقای خامنهای نگفتند به مشکلات مردم رسیدگی شود؟ ما میفهمیم مشکل یعنی چه. ما با گوشت و پوستمان مشکل را حس میکنیم. آن حرفها مگر مال چند سال پیش نبود؟ چرا یک نفر نیامد بگوید چرا حرف رهبری زمین مانده و به درد مردم رسیدگی نشده است؟ چرا یکنفر برای آن کمکاری دادگاهی نشد؟ چند سال است مدام میگویند فلان میلیارد تومان از صندوق فلان جا و فلان جا برای مشکلات خوزستان اختصاص دادیم. خب این پولها خرج کجا میشود که بعد از بیست سال مشکلات ما تمام نمیشود؟ ما که نخواستیم برایمان سینما و پاساژ بزرگ بسازند، ما فقط میگوییم نگذارید از بیآبی بمیریم. این خواسته خیلی زیادی است؟»
به جای اینکه مسئولان را به خط کنند و بفرستند، نیروی نظامی میفرستند
این شهروند خوزستانی میگوید: «اینهمه آدم آمدند وقت انتخابات خوزستان خوزستان گفتند. اینها کجا هستند؟ الان نباید رئیس جمهور بیاید اینجا؟ نباید معاونش بیاید؟ اینها فکر میکنند ما بیکار هستیم که در این گرما و بدبختی بیاییم توی خیابان و اعتراض کنیم. به خدا از بدبختی است. صدایمان را نمیشنوند. بعد اینها به جای اینکه با هواپیما ده تا وزیر و معاون و مسئول را به خط کنند بفرستند اینجا و آنها را مجبور کنند تا مشکل حل نشده، حق ندارید برگردید، نیروی نظامی برایمان میفرستند. توی جادهها را با این ماشینهای ترسناک پر کردهاند. به خدا ما داریم میمیریم، از ماشین ترسناک هراسی نداریم. چیزی نداریم از دست بدهیم.»
او میگوید: «همین چند وقت پیش کلی نماینده مجلس آمدند و با ما حرف زدند. یکی از همان نمایندهها میگفت دیگر دوران سختی شما تمام شده و ما مرتب نظارت میکنیم و اگر کسی کارش را انجام نداد، توبیخ میکنیم. همان نمایندهها حالا کجا هستند؟ همانها الان زیر کولر نشستهاند و فقط خبرهای ما را میخوانند.»
تا اعتراض میکنیم، میگویند منافق هستید
جاسم ادامه میدهد: «نمیدانم چه مصیبتی است که ما تا اعتراض میکنیم، هزار تا بلا سرمان میآید؛ یا میگویند منافقید، یکی میگوید میخواهید تجزیه کنید، یک مسئول دیگر به ما میگوید به کشور عربی وصلید. اینها چه بدبختی است که سر ما در میآورید؟ با همین بهانه هم تیراندازی میکنند. تجریه و منافق کدام است، آب نداریم زندگی کنیم. به جای این مصیبتها وضعیت ما را درست کنید.»
حتی سرمایه نداریم از اینجا برویم
جاسم یکی از اهالی شادگان از درخواستهایش برای میگوید: «به قرآن قسم خسته شدهایم. دوست داریم بمیریم اما بچه کوچک داریم و زنده ماندن و جان کندنمان فقط برای آنهاست چون آنها گناهی ندارند. ما مگر چه کردیم که اینهمه بدبختی باید بکشیم؟ نه پول داریم، نه آب داریم، نه حتی سرمایهای که از اینجا برویم. اول آب شرب را از ما گرفتند حالا دارند زندگی ما میگیرند.»
یا از تیراندازی میمیریم یا از بیآبی
جاسم میگوید: «الان درآمد مردم یا از کمیته امداد است یا پول یارانه. به خدا گفتیم پولتان برای خودتان، آب را روی ما نبندید. اینجا زمانی اینقدر آب بود که گاومیشها تا وسط رود نمیرفتند و همین اول خودشان را خنک میکردند اما الان خشک خشک شده و زندگی ما هم به شماره افتاده و منتظریم یا از تیراندازی بمیریم یا از بیآبی.»
این شهروند ساکن شادگان درباره مطالبات مردم این شهر از خوزستان میگوید: «ما فقط میخواهیم آب به نهرها و رودخانه جراحی برگردد. همین الان تالاب شادگان نابوده شده و ماهیها همه مردهاند و تمام شغل دامداری و صیادی ما هم نابود شده است.
حرف یکی دو هفته نیست، سالهاست ما محرویم
او میگوید: «شرکتهای نفتی هم درهایشان را به روی ما بستهاند؛ از نیروهای بومی آنهایی هم که کار میکنند، همهشان در شرایط سخت به کار گرفته شدهاند و در این وضعیت مگر میشود صدایمان در نیاید؟ اگر موضوع یک روز و دو روز و یک هفته دو هفته بود، یک چیزی، اما سالهاست ما در بدترین شرایط داریم زندگی میکنیم اما برای ما یگان ویژه اعزام کردند و شهر پر از نیروهای پلیس و یگان ویژه شده است.»
جاسم میگوید: «همین الان هر روز برق قطع میشود، آب نداریم. امسال هیچکس کشاورزی نکرد، دولت باید جواب مردم را بدهد. صدا و سیما خبرهای دروغ پخش میکند که مشکل آب خوزستان حل شد. کجا حل شد؟ چرا دروغ میگویید که داغ دل ما را تازه کنید؟»
هم اکنون علاوه بر اعزام تانکرهای آب به شهرها و روستاهای خوزستان، آب چند روز بازگردانده شده اما چنانچه وزارت نیرو اعلام کرده، این آب کفاف تابستان را نمیدهد. سدسازیهای بیرویه و انتقال نادرست و بدون مطالعه آب و همچنین ساخت سکوهای نفتی باعث شد به مرور پر آبترین استان کشور خشک شود و حالا اقداماتی همچون باز کردن آب به روی مناطق مختلف، اقداماتی کاملا مقطعی است که نتیجهای در برنخواهد داشت و ظاهرا تنها برای آرام کردن مردم انجام میشود. این ظاهر ماجراست؛ اگر اعتراضات آرام شود، دو ماه بعد دوباره همین ماجرا تکرار خواهد شد و بیآبی دوباره امان مردم را خواهد برید ...
منبع: برترینها
دیدگاه تان را بنویسید