تلاش آمریکا برای تاثیر بر انتخابات ایران
مقامات آمریکایی به ظاهرانکار می کنند که انتخابات ایران اهمیتی برای آنها ندارداما بر هیچ کس پوشیده نیست که آنهالحظه ای انتخابات را رصد می کن…
رای آمریکایی ها و عموما غربی ها بسیار مهم است که بدانند سیاست خارجی دولت آتی جمهوری اسلامی بر چه اساس خواهد بود، مخصوصا در رابطه با برجام، رابطه ایران با متحدین اش در منطقه و بالطبع توسعه برنامه تسلیحاتی مخصوصا موشکی ایران.
علیرغم اینکه بسیاری از تصمیمات مربوط به این مساله به نوعی فرا دولتی به حساب می آید و آمریکایی ها مدعی هستند که با نظام جمهوری اسلامی در این باره توافق می کنند و نه با دولت اما همه می دانند که دولت مجری گفتگوها و همچنین توافقات است و اگر دولت جمهوری اسلامی تغییر کند ممکن است دولتی سر کار بیاید که به هیچ وجه حاضر نیست با آمریکا درباره برجام مماشات کند.
به عنوان مثال بگویم بحث پروتوکل اضافی معاهده منع گسترش تسلیحاتی هسته ای که ایران به صورت داوطلبانه اجرا می کرد.
طبق قانون مجلس شورای اسلامی دولت ملزم می باشد تا اجرای این پروتوکل و هرگونه تعهدی در توافق هسته ای تا زمانی که طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرده را متوقف کند. اما مشاهده می کنیم که دولت جناب آقای روحانی برای اینکه فضای تنش آلود ایجاد نشود و فضا را برای نتیجه گرفتن از گفتگوهای وین باز بماند توافقی سه ماهه برای ادامه ضبط فعالیت های ایران توسط دوربین های آژانس را امضا کرد و بعد از آن باز یک ماه دیگر آن را تمدید کردند.
حال بحث در این است که این یک ماه ممکن است دیگر تمدید نشود و هر کارشناس ساده ای می داند که دلیل گزارش اخیر آقای گروسی رئیس آژانس بین المللی انرژی هسته ای فشار آوردن بر ایران بود تا این توافق را تمدید کند.
این در حالی است که آژانس و اعضای 1+4 حدود چهارماه فرصت داشتند تا به آمریکا فشار بیاورند به تعهدات خود در توافق هسته ای و قطعنامه 2231 شورای امنیت عمل کند.
کاملا هم مشخص است که گفتگو های وین هم به نوعی به انتخابات ایران گره خورده، یعنی آمریکایی ها منتظر هستند که ببینند وضعیت انتخابات به چه صورت است.
اگر مطمئن شوند که یک کاندیدای اصولگرا در انتخابات رای میاورند در گفتگو های جاری احتمالا به پیش نویس توافقی ضمنی با ایران برسند تا مقداری جبهه اصلاح طلبان را تقویت کنند و کاندیداهای اصلاح طلب بتوانند با وعده ادامه روند گفتگو ها بخشی از افرادی که حاضر به رای دادن نیستند را به نفع خود پای صندوق های رای بکشانند.
پس از آن اگر کاندیدای اصلاح طلب همسو با خط و مشی دولت فعلی ایران پیروز شد خوب مذاکرات و گفتگو ها ادامه پیدا می کند و اگر هم یک کاندیدای اصولگرا پیروز شد تا قبل از اینکه جناب آقای روحانی دولت را به رئیس جمهوری بعدی تحویل دهد پیش نویس توافق را به توافق تبدیل کنند تا رئیس جمهوری بعدی نتواند روی توافق کاری انجام دهد.
به همین دلیل هم هست که بسیاری از کارشناسان باور دارند اوج گرفتن اظهار نظرهای تند مقامات آمریکایی از یکسو و مقامات ایرانی از سوی دیگر به این دلیل است که طرفین قبل از دور ششم مذاکرات تلاش دارند به قول معروف هر چه زور دارند بزنند و هر چه قدر بتوانند از طرف مقابل امتیاز بیشتر بگیرند.
این روزها هم مشاهده می کنیم آمریکایی ها رسانه های همسو با خود را بسیج کرده اند تا فضای منفی درباره انتخابات ایران وبرخی کاندیداها ایجاد کنند تا در نهایت با بهره گیری از سیاست قدیمی تبدیل یک کاندیدا به بد و دیگری به بد تر به مردم بگویند فلانی بد است اما ناچار هستید به او رای بدهید تا مبادا بدتر سر کار بیاید ، سیاستی که سالها است آنها روی آن کار می کنند و نسبتا هم نتیجه داده.
در پایان باید بگوییم کافی است رسانه های همسو با آمریکا را بسیج کنید تا متوجه شوید از نظر آمریکایی ها هیچ کاندیدایی در ایران کاندیدای خوب به حساب نمی آید و همه بد تر هستند اما سطح بدتر بودن آنها بر اساس همسو بودن یا دورتر بودن از خواسته های آمریکا تعیین می شود.
کاخ سفید نگران تغییر دولت در ایران است؟
از طرف دیگر ممکن است برخی اختلاف نظرها نیز در آمریکا وجود داشته باشد مبنی بر اینکه حتی در صورت توافق اگر یک دولت تندرو در ایران به قدرت برسد ممکن است توافق را اجرا نکند یا اخلالهایی بوجود آورد. این شاید مدتها پیش در فضای سیاسی آمریکا وجود داشت و تحلیلهای داخلی نیز این بود که برای واشنگتن اهمیت دارد که دولت ایران از کدام جناح است. اما درحال حاضر به نظر میرسد این تحلیل چندان درست نیست.
کدهای زیادی در این باره وجود دارد، مثلاً آقای سالیوان به صراحت گفته است که برای ما تفاوتی ندارد که چه دولتی در ایرن بر سر کار باشد. یا حتی خود آقای رابرت مالی که مواضع نرمتری نسبت به دیگر مقامات در قبال ایران دارد و نگاه مثبتی به نیروهای خواهان تغییر در ایران دارد، گفته است که مذاکرات و موضوع هستهای ایران را به انتخابات گره نخواهیم زد. کدهای دیگری هم وجود دارد که نشان میدهد کاخ سفید فکر میکند هر دولتی در ایران سر کار باشد در صورت توافق، آن را اجرا میکند. حتی چهرهای مثل آقای رئیسی که احتمال پیروزیاش وجود دارد در مورد اصل مذاکره و رفع تحریم و ... مخالفتی نشان نداده است. و یا مثلاً در سرمقالهای که مدتی پیش هیئت سردبیری نیویورکتایمز منتشر کرد، چنین نگرانی وجود ندارد، بلکه در جایی مینویسد «نگرانی کاخ سفید این است که ورود ایران به اقتصاد زیرزمینی باعث خواهد شد نیروهای تندرو در ایران تقویت شوند».
همزمانی انتخابات و مذاکرات
ما تجربه مذاکرات پاریس را در گذشته داریم. در اسفند سال 1393 زمانی که آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، مذاکرات پاریس حول کارگروههای مختلفی از جمله هستهای و اقتصادی و ... کلید خورد. در فروردین 1394 طرف اروپایی به این جمعبندی رسید که با توجه به انتخابات ریاستجمهوری در پیش روی ایران، مذاکرات را متوقف کنند. این یکی از اشتباهات استراتژیک اروپایی ها بود و بعدها خود اروپاییها نیز معترف شدند که این یک اشتباه بود که فکر میکردیم اگر دولت جدیدی در تهران به قدرت برسد، امتیازات بیشتری میتوانیم بگیریم.
اما اروپاییها با توجه به نقش مثبتی که در این دوره ایفا کردند، به نظر میرسد از اشتباه گذشته درس گرفته و تمام تلاش خود را کردند تا گفتوگوها به جریان بیافتد. اما نکته این است که برخی نشانهها حاکی است که در این دوره برخلاف 84 ظاهراً هر دو طرف یعنی هم طرف ایرانی و هم طرف غربی به دلایلی تمایل نسبی دارند که فعلا بخاطر انتخابات دست نگه دارند. این مسئله مهمی است که می تواند دو احتمال را در بر داشته باشد؛ اینکه ممکن است در این یک ماه اتفاق عجیبی بیافتد و مثلاً مذاکرات از ریل خود خارج شود، یا برعکس اکنون چارچوبها در حال نهایی شدن است و بعد از انتخابات علنی خواهد شد.
بهرحال آنچه که از شواهد برمیآید، این است که برخلاف 84 روند غیرقابل پیشبینی که مذاکرات را متوقف کند دیده نمیشود.
منبع: آریا
دیدگاه تان را بنویسید