|

پیش بینی بورس در اردیبهشت ماه 1400

بورس این هفته را با ریزش دوباره شاخص به پایان رساند تا تحلیل های خوش بینانه روز سه شنبه هفته جاری، کمتر از یک روز دوام بیاورد

لینک کوتاه کپی شد

بورس این هفته را با ریزش دوباره شاخص به پایان رساند تا تحلیل های خوش بینانه که روز سه شنبه هفته جاری بورس بازان را امیدوار کرده بود، کمتر از یک روز دوام بیاورد. وضعیت بورس حالا همسو با اعتراضات مردمی در سه شهر بزرگ ایران، برای سیاست‌گذاران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 1400 هم نگران کننده شده است.

اکنون دیگر همه از وضعیت کنونی بورس نگران هستند. صدای اعتراض ها روز چهارشنبه علاوه بر تهران، در مشهد و اصفهان هم درآمد. مردمی که به پشتوانه سخن سیاست‌مداران و سیاست‌سازان پا به بازاری گذاشتند که قصد آن‌ها این بود که سرمایه‌هایشان را با سود معقول برگردانند اما آنچه اتفاق افتاد و درو کردند، برداشت باد بود. شکی نیست که قبل از هر چیز در بازارهای مالی، رفتارهای معامله گران و سرمایه‌گذاران خود تعیین کننده و عامل اصلی شکست یا پیروزی آن‌هاست اما این نکته را نباید فراموش کرد که سیاست‌سازان نباید از عدم درک و آگاهی شهروندان سواستفاده کنند و پس از ترغیب و وسوسه در میان مردم برای سرمایه گذاری، آن ها را رها کنند. نفس این امر که دولت ها به مردم در سرمایه گذاری سیگنال بدهند یا در روند بازار دخالت کنند، اشتباه و خطایی است که تجربه ناموفق آن سال‌هاست گریبانگیر اقتصاد ماست.

در این وانفسای اعتراض و نگرانی سرمایه گذاران از آب شدن سرمایه هایشان، سیاست‌گذار در بورس اما رفتارهایی از خود بروز می‌دهد که نگرانی‌ها را فزونی می‌بخشد. نخستین اقدام معیوب و عقیم در بازار سهام در چند ماه اخیر، اعمال دامنه نوسان نامتقارن و جدیدا افزایش محدوده دامنه نوسان یک درصدی (!) که دورنمای نامعلوم سیاست‌گذار از شیوه سیاست‌گذاری را نشان می‌دهد.

این نوع سیاست‌های معیوب و عقیم آنقدر به وضعیت انبوه رسیده که بورس بازان را با بی تفاوتی و بی اعتمادی مواجه کرده است. شیب خروج پول حقیقی ها از بورس گواه و تایید این مسئله است که معامله گران اعتمادی به بهتر نشدن ندارند و عطای بازدهی را به لقایش بخشیده اند. هر چند که نگارنده تاکید دارد قطعاً روند معاملات در بازار سهام ایران تغییر خواهد کرد و مرز بازدهی ها در یک شرایط معقول می‌تواند دوباره سرمایه گذاران را وسوسه کند اما صحبت بر سر این است که غیرحرفه‌ای‌ها و آماتورها و آن‌هایی که بهره اندکی از سواد مالی دارند، به کدامین اشتباه و تاوان امروز به نقطه‌ای رسیده اند که معترض و نالان، به کف خیابان ها آمدند تا از آنجا بتوانند مطالباتشان را پس بگیرند.

با این وجود هفته بعد بازار سهام با وجود این درگیری‌های خودساخته و دیگری ساخته، به طور جدی گوشه چشمی به تعیین تکلیف سرنوشت احیای برجام و مذاکرات میان ایران و عربستان خواهد داشت، اما تجربیات گذشته نشان میدهد بازار ممکن است شرایط کنونی روی خوشی به این اتفاقات نشان ندهد. با این حال همه امیدوارند با توجه به نمای مثبت بنیادی شرکت‌ها، سیر نزولی بازار دوباره مسیر دوربرگردان را طی کند.  

کاری که سیاست‌سازان باید انجام دهند

امیر حسین واعظ | کارشناس بازار سرمایه

افزایش دامنه نوسان به 9 درصد (از منفی 3 تا مثبت 6) نیز نتوانست تکانی به بازار بدهد. همان روند تکراری روزهای گذشته دنبال شد، ارزش معاملات اندک، تشکیل صفوف فروش بر روی سه چهارم نمادهای بازار، سنگینی عرضه‌ها و نبود تقاضای قدرتمند در سمت خریدار.

همین روند تکراری و تداوم روزهای قرمزپوشی بورس، اعتراض سهامداران را در برخی شهرها به دنبال داشته است. نباید از کنار این اعتراض‌ها به سادگی گذشت چرا که اقتصاد ایران به یک بازار سرمایه پویا و عمیق نیاز دارد و برای گذر از اقتصاد بانک محور باید بازار سرمایه بتواند قدرت تامین مالی برای انواع شرکت‌ها را داشته باشد.

با این حال سهامداران نه تنها اعتماد خود را به بورس از دست داده‌اند بلکه صدای اعتراض آن‌ها نیز هر روز بلندتر می‌شود. آن چه این روزها در حال وقوع است مشابه اتفاقی است که چند سال پیش برای موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز رخ داد. بالا گرفتن اعتراض‌ها نسبت به عملکرد موسسات مالی و اعتباری باعث شد دولت پرداخت اصل سرمایه سرمایه‌گذاران را تقبل کند.

اکنون نیز سهامداران به دنبال جبران زیان‌های خود هستند. این تشابه اصلا و در هیچ حالتی زیبنده نیست. چرا که ماهیت بازار سرمایه مشخص است و کشورهای توسعه یافته، بورس را محور فعالیت‌های اقتصادی خود قرار می‌دهند. اکنون نیز افراد تصمیم‌گیر باید به دنبال راهکارهایی باشند که بتواند ضریب نقدشوندگی را در بازار افزایش داد. تکرار و تداوم صف فروش‌ها، فرصت بازار سرمایه برای اقتصاد کشور را به تهدید تبدیل می‌کند.

اقتصاد مقاومتی یا جنگی بی حاصل؟ | بورس چه خواهد شد؟

ابراهیم جباری | کارشناس بازار سرمایه

زمانی که صحبت از اقتصاد مقاومتی می شود، به دلیل عدم فرهنگ‌سازی مناسب، عامه جامعه به این فکر میکنند که باید با حداقل ها زندگی کنند و یا در فقر و تنگدستی ادامه دهند.

اما اصل اقتصاد مقاومتی اشاره به توجه به توان داخلی هر کشور دارد. بدین معنا که والیان حکومت و متصدیان امر به تولید داخلی، نرخ رشد بنگاه ها و تولید ناخالص ملی توجه ویژه ای می کنند.

متاسفانه در کشور ما بسیار حول محور اقتصاد مقاومتی سخن رانده می شود، اما آنچه در عمل اتفاق می افتد واردات محوری کشور و ضربه پذیر بودن اقتصاد از جانب تحرکات خارجی است.

همین اقتصاد مقاومتی، با نام اقتصاد درهای بسته در کشورهای اروپایی و آمریکا در حال اجرا است. به عنوان مثال ترامپ زمانی که شرکت های تولید لاستیک را بخاطر واردات لاستیک از چین، در معرض ورشکستگی دید با افزایش نرخ مالیات واردات لاستیک، سریعا تولید داخلی در این زمینه را احیا کرد.

بورس، یکی از ارکان اساسی اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخلی است. اما دلیل عدم توجه به بورس را میتوان در اصل عدم توجه به توان داخلی دانست.

بلوغ در اقتصاد زمانی اتفاق می افتد که زیرساخت های تولیدی و اساسی یک کشور در نبود عوامل خارجی اقدامات مثبت انجام داده، و در صورت وجود کاتالیزورهای خارجی نیز بهتر اقدام کند.

بورس، در عاقبت اینگونه نخواهد ماند و مسیر خود را خواهد یافت. اما آنچه که بازنخواهد گشت اعتماد به متصدیان و البته اعتماد به نفس برای سرمایه گذاری است.

منبع: اقتصادنیوز

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها

عصر تکنولوژی

نیازمندی‌ها