درآمد بیش از 2 هزار میلیاردی بلاگرای ایرانی؛ اجبار مالیات یقشونو گرفت
شناسایی بلاگرهای پر طرفداری که از راه تبلیغات درآمد چند میلیاردی داشتندبه پرداخت مالیات مجبورشان کرد.اما عاقبت دنبال کردن آن ها چیست؟
شایانیوز- مهدی موحدی بک نظر، سخنگوی سازمان امور مالیاتی، به تازگی بیان داشته است که بر اساس یکی از احکام بودجه ای، سازمان مالیاتی مکلف شده است طبق بند ز تبصره 6 قانون بودجه سال99، یکسری افرادی که تحت عنوان اینفلوئنسر و دنبال کننده های بالای 500 هزار، از محل درآمد تبلیغات، مشمول بر در آمد شدند را شناسایی نموده و اقدام به دریافت مالیات از اینفلوئنسرها نماید. همچنین دستورالعمل اجرایی مرتبط نیز نگارش و تدوین شده است.
وی در ادامه اظهار داشت از آنجایی که برخی از این افراد هویت تعریف شده ای در رسانه های کاربر محور نداشتند، برای شناسایی هویت اصلی و درآمد واقعی آنها، لازم بود شرکت های واسطه ای که برای این افراد تبلیغات جذب کرده را شناسایی کرده تا از طریق آنها به هویت اصلی اینفلوئنسرهای مورد نظر و شماره حساب بانکی شان پی ببرند. وی افزود نهایتا تراکنشها و حسابهای این افراد شناسایی شدند که تقریبا مجموع تراکنشهای واریزی برای 123 اینفلوئنسر در سال 1400 بیش از 2.3 هزار میلیارد تومان بوده است.
همچنین اضافه نمود معیار تشخیص درآمد اینفلوئنسرها لزوما واریزی به حساب بانکی آنها نیست و توانستیم از طریق شرکتهای واسط تبلیغاتی این افراد را شناسایی کنیم. وی همچنین درباره میزان وصول مالیات از 123 اینفلوئنسر شناسایی شده اظهار داشت: برای تعداد 123 اینفلوئنسر شناسایی شده حدود 17 میلیارد تومان مالیات تشخیص داده شده که 23 نفر از اینفلوئنسرها این مالیات را پذیرفتند و در قالب توافق ماده 238 مالیات را میپردازند.
دنبال کردن اینفلوئنسرها چه پیامدی برای ما دارد؟
اما از مقدار در آمد و مالیات اینفلوئنسرها که بگذریم، به این نکته می رسیم که چگونه فضای مجازی با سرعتی عجیب، روز به روز به عرصه ای برای در آمدزایی اینگونه افراد تبدیل شده است؟ افرادی که جز تعداد کمی از آنها، مابقی در هیچ زمینه ای تخصصی خاص نداشته و خروجی آنچنان مفیدی را نیز به مخاطب خود عرضه نمی دارند. بلکه گاها شاهدیم تنها دلیل روی کار آمدن و دیده شدنشان حواشی ایجاد شده در زمینه هایی مانند طلاق، ازدواج، تولد، فرزندان و سفرهایی هست که گاها اخبار دروغین نیز در میان آنها به چشم میخورد. کما اینکه دیده شده در برخی از موارد، این اینفلوئنسرها یا به عبارتی بلاگرها، پس از سقوط شهرت باد آورده ی خود از اوج، اقدام به انتشار اکاذیب و حواشی های نه چندان ارزشمند کرده اند تا دوباره بتوانند به فعالیت خود که احتمالا بیشترین فایده اش نیز به دردآمدزایی نجومی شان بر میگردد، ادامه دهند. بدتر از همه اینکه در این زمینه به اقبال قابل توجی نیز دست یافته اند!
حتی در برخی موارد دیده شده که برخی از آنها اعلام داشته اند تنها منبع درآمدشان از طریق همین تبلیغاتی است که در راستای فعالیت های خود دارند. فعالیت هایی که چنانچه گفته شد، معمولا از حدود انتشار روزمرگی فراتر نرفته و بدتر از همه به جهت داشتن محتوای فاقد فرهنگ جامعه را نیز به مخاطره می اندازد.
نگاه ما و چگونگی تاثیرش بر محکم شدن جای پای اینفلوئنسر ها
از طرف دیگر گاها دیده شده برخی از آنها به جهت داشتن زندگی فوق لاکچری که به نمایش گذاشته اند و بعدا نیز کاشف به عمل آمده که در آن اغراق و زیاده گویی وجود داشته، زمینه ساز اختلافات خانوادگی فراوانی می شوند. چرا که تمام حقیقت زندگی واقعی را در پس زرق و برق عکس و ویدئوهای منتشر شده ی خویش پنهان داشته تا تنها بتوانند با نمایش موقتی آنها، میخ ماندگاری خود در حافظه ی مخاطب را محکم تر بکوبند. اگرچه برخی از آن ها خودشان می دانند آنچنان هم خوشبخت نیستند و آنقدرها هم که در تصور مخاطب است، خوش به حالشان نیست! اما سوال اینجاست که آیا هرگز با خود فکر می کنند این فریب اذهان عمومی به چه قیمتی رقم میخورد؟
افراد گاها خود متوجه فرهنگ غلطی که پایه ریزی کرده و با توجه به سکویی که در اختیار دارند، ترویجش می دهند نیستند و یا در صورت اطلاع، اهمیتی را برای آن قائل نمی شوند. اما لازم است تا آگاه سازی مخاطب طوری صورت بگیرد که بسیاری از این افراد را چندان هم جدی نگرفته و یا دست کم الگوی خود نسازیم. چرا که بدیهی است در اغلب مواقع به جهت همین نگاه و توجه رایگانی که در اختیار اینفلوئنسرها قرار می دهیم، تنها به دیده شدن بیش از پیش آنها دامن زده و درآمدزایی نجومی برخی، بدون داشتن کمترین ارزش افزوده ای را رقم می زنیم. و این چیزی جز ماندگاری و به قدرت گرفتن چنین روندی را در پی نخواهد داشت. روندی که در صورت عدم مواجهه ی درست، پیامد مخربش، عاقبت گریبان خودمان و آیندگانمان را خواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید