رابطهای فراتر از همزیستی
دروزیها؛ رازآلودتر از آنچه که فکر میکنید! اسرائیل از کسی بیدلیل حمایت نمیکند!
به تازگی بحث دروزیها و مناقشاتشان با دولت سوریه داغ شده است. اسرائیل حمایت از آنها را هدف حمله خود به خاک سوریه عنوان کرده است.
شایانیوز- پیروان مذهب توحیدی دروزی، یکی از مبهمترین و پیچیدهترین گروههای مذهبی خاورمیانهاند. آنها در قرن یازدهم میلادی، در دوران خلافت فاطمی مصر و با تکیه بر آموزههای حاکم بامرالله، خلیفه فاطمی و یکی از مبلغیناش به نام حمزه بن علی، از دل مکتب اسماعیلیه سر برآوردند. هرچند دروزیها به صورت اسمی از اسلام و به ویژه از گرایشهای باطنی شیعه سرچشمه گرفتهاند، اما به زودی تعالیمشان از اصول اسلامی فاصله گرفت و از سوی اکثریت مسلمانان رد شدند. خود نیز مسیر فکری جداگانهای را پیمودند.
این فرقه برخلاف ادیان ابراهیمی سنتی، به تناسخ، رازگرایی و تفسیر باطنی شدید از متون دینی باور دارد. دروزیها قرآن را میپذیرند اما معتقدند که معانی آن صرفاً با تفسیر درونی قابل درک است و تنها خواص یا «عقال» (دانایان دین) میتوانند به آن راه یابند. مردم عادی (جهّال یا جُهّال) از دریافت این اسرار محروماند. کتاب مقدس آنها «کتاب الحکمه» است که جز برای عقال، قابل دسترسی نیست. همین پنهانکاری، رازآلودگی و خودبسندگی باعث شده بسیاری از پژوهشگران آنها را «شبه دینی بسته» بنامند.
![]()
آیا دروزیها مسلماناند؟
پاسخ این پرسش بسته به تعریف ما از اسلام دارد. اگر اسلام را مبتنی بر اصول پنجگانه و اعتقاد به قرآن، پیامبری حضرت محمد و باور به شریعت بدانیم، دروزیها از منظر فقهی مسلمان نیستند. نه نماز به شیوه سنتی میخوانند، نه روزه میگیرند، و نه حج و زکات را به همان معنای رایج به جا میآورند. همچنین، به تناسخ و تجسد اعتقاد دارند؛ که از دیدگاه اسلام سنتی، کفر به شمار میرود. اما از منظر اجتماعی و سیاسی، دروزیها در جوامع اسلامی عمدتاً به عنوان اقلیت دینی پذیرفته شدهاند و زندگی مسالمتآمیزی با مسلمانان دارند، گرچه گهگاه مورد سوءظن نیز قرار گرفتهاند.
پراکندگی جغرافیایی؛ از لبنان تا جولان
دروزیها عمدتاً در چهار منطقه ساکناند: لبنان، سوریه، فلسطین اشغالی (به ویژه منطقه الجلیل و بلندیهای جولان) و به شکلی کوچکتر در اردن. در لبنان، آنها در کوهستانهای اطراف شوف و بقاع غربی متمرکزند و نقش تاریخی مهمی در ساختار سیاسی این کشور ایفا کردهاند. در سوریه، استان سویدا (جبلالعرب) مرکز اصلی آنهاست. در اسرائیل، دروزیها برخلاف مسلمانان دیگر، شهروند رسمی محسوب میشوند و حتی در ارتش این کشور نیز خدمت میکنند.
![]()
دروزیها و اسرائیل؛ رابطهای فراتر از همزیستی
شاید یکی از بحثبرانگیزترین روابط قومی در خاورمیانه، پیوند دروزیها با دولت اسرائیل باشد. برخلاف سایر اقلیتهای عرب زبان، دروزیها از سال 1956 به خدمت اجباری در ارتش اسرائیل درآمدهاند. امروز نیز بسیاری از آنها در واحدهای نظامی حساس خدمت میکنند و حتی افسران ردهبالای ارتش از میان آنها انتخاب شدهاند. این پیوند نظامی باعث شده برخی آنها را «عربهای وفادار به اسرائیل» بنامند و برخی دیگر خائن.
اما واقعیت پیچیدهتر و البته پنهانتر از این قضاوتهای دوگانه است. دروزیها در اسرائیل، به ویژه در مناطق مرزی، به نوعی بازیگر امنیتی و قومیتی محسوب میشوند. اسرائیل، با شناخت دقیق از ساختار بسته و وفاداری درونی این گروه، آنها را نه تنها متحد بلکه ابزار بالقوهای برای مهار تحرکات سوریه و حزبالله میداند. از همین منظر، هر تهدید علیه دروزیهای سوریه، برای اسرائیل بهانهای مشروع برای دخالت نظامی محسوب میشود.
![]()
حمله اسرائیل به سوریه به بهانه حمایت از دروزیها؛ واقعیت یا پوشش؟
در ماههای اخیر، اسرائیل بارها مناطقی از سوریه را بمباران کرده و ادعا کرده که این حملات در پاسخ به تهدیدهایی علیه دروزیهای منطقه سویدا یا بلندیهای جولان انجام شدهاند. اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این تنها بخشی از واقعیت است. حملات اسرائیل در نقاطی انجام شده که در آنها حضور نیروهای وابسته به ایران، حزبالله لبنان یا ارتش سوریه پررنگ است. در واقع، «حمایت از دروزیها» بیشتر ابزاری مشروعساز برای حملاتی است که هدف اصلیاش مهار نفوذ ایران و جلوگیری از استقرار دائمی نظامی در مرزهای اسرائیل است. اسرائیل در سوریه در حال پاکسازی مناطق از عوامل نظامی و شبه نظامی نزدیک به ایران است. چه به بهانه حمایت از دروزیها و چه به هر سیاق دیگری. گرچه دروزیها پیوندی با ایران ندارند اما حمله برای حمایت از دروزیها، عوامل وابسته به ایران یا نزدیک به ایران را در آن نواحی عقب میراند.
این در حالی است که برخی دروزیهای داخل سوریه نیز نسبت به این نوع «حمایت نظامی» موضع منفی دارند. آنها حمایت اسرائیل را دخالت در امور داخلی میدانند و بسیاری از رهبران مذهبی دروزی در سوریه، از جمله در سویدا، مخالفت صریح خود را اعلام کردهاند.
![]()
دروزیها و دولت سوریه؛ دشمنی یا مطالبهگری؟
دروزیهای سوریه، در طول دهههای حکومت اسد (پدر و پسر)، رابطهای پرنوسان با دولت مرکزی داشتهاند. آنها گرچه عمدتاً از درگیریهای مسلحانه فاصله گرفتهاند، اما در سالهای اخیر، به ویژه از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه، احساس بیعدالتی و بیتوجهی نسبت به وضعیت اقتصادی و سیاسی استان سویدا در آنها شدت گرفته است. در سالهای اخیر، موجی از اعتراضات مدنی، خصوصاً با محوریت مطالبه خدمات عمومی، مقابله با فساد و اعتراض به وضع اقتصادی بد، در این منطقه شکل گرفته است.
درگیریهای اخیر در سویدا، که برخی آن را نشانه «قیام آرام دروزیها» میدانند، بیشتر ناشی از وضعیت وخیم اقتصادی، فقدان فرصتها، و ناامیدی از دولت مرکزی است تا یک شورش مذهبی یا قومی. با این حال، اسرائیل تلاش دارد از این نارضایتی به نفع خود بهره گیرد.
دروزیها میان فشار جغرافیای سیاست و وفاداری مذهبی
این گروه در یک معمای دوگانه گیر افتادهاند: از یکسو، وفاداری مذهبی و فرهنگی به ساختاری بسته و رازآمیز که آنان را از سایر گروههای مذهبی متمایز میسازد، و از سوی دیگر، قرار گرفتن در متن بازیهای ژئوپلیتیکی خاورمیانه، از لبنان و سوریه گرفته تا اسرائیل. حمایت اسرائیل از آنها، در بهترین حالت، نوعی ائتلاف مصلحتگرایانه است و در بدترین حالت، بهرهبرداری ابزاری برای توجیه حملات نظامی. دروزیهای سوریه در عین نارضایتی از دولت مرکزی، میلی به همکاری با دشمن خارجی ندارند؛ در حالی که دروزیهای اسرائیل با وجود مشارکت در ساختار سیاسی و نظامی، همچنان هویت عربی و منطقهای خود را حفظ کردهاند.
در جهانی که دین، قومیت و سیاست با نخهای نازکی به هم بافته شدهاند، دروزیها یکی از رازآلودترین تار و پودهای این شبکهاند: وفادار به خود، مشکوک به دیگران و در معرض نگاههای خصمانهای که در هر دو سوی مرزها کمین کردهاند.
دیدگاه تان را بنویسید