جنون تجاوز برای رضایت/ 3 بچه حرامزاده ماحصل 24 سال شکنجه های جنسی دختر توسط پدرش

شایانیوز- در دنیایی که فکر می‌کنیم همه چیز در کنترل است و امنیت خانواده‌ها امری بدیهی به نظر می‌رسد، گاهی داستان‌هایی از اعماق تاریکی سر برمی‌آورند که تمام باورهای ما را زیر سوال می‌برند. داستان الیزابت فریتزل یکی از همین داستان‌هاست؛ داستانی که نه تنها قلب اتریش، بلکه تمام جهان را به لرزه انداخت. این داستان، داستان زنی است که به مدت ۲۴ سال در زیرزمین خانه‌ای معمولی زندانی بود، جایی که تاریکی نه تنها دیوارها، بلکه روح و روان او و فرزندانش را در بر گرفته بود.

این داستان نه تنها درباره‌ی جنایات هولناک یک پدر است، بلکه درباره‌ی مقاومت یک زن است که در تاریکی مطلق، امید را از دست نداد و برای فرزندانش جنگید. داستان الیزابت فریتزل، داستانی است که جهان را به یاد می‌آورد که گاهی اوقات، تاریک‌ترین رازها در نزدیک‌ترین مکان‌ها پنهان شده‌اند.

ناپدید شدن مرموز: نامه‌ای که رازی بزرگ را پنهان کرد

الیزابت فریتزل در سال ۱۹۸۴ ناپدید شد. پدرش، جوزف فریتزل، به پلیس و اطرافیان گفت که الیزابت از زندگی با خانواده خسته شده و می‌خواهد مستقل شود. او حتی یک نامه جعلی از طرف الیزابت به پلیس نشان داد که در آن نوشته بود: «من از زندگی با پدر و مادرم خسته شده‌ام و می‌خواهم عضو یک فرقه شوم.» اما حقیقت این بود که جوزف فریتزل خودش الیزابت را در زیرزمین خانه‌شان زندانی کرده بود.

تله مرگبار: درخواست کمکی که به جهنم ختم شد

جوزف فریتزل از الیزابت خواست تا به او در نصب یک درب جدید در زیرزمین کمک کند. وقتی الیزابت به زیرزمین رفت، پدرش با یک ضربه محکم به سرش، او را بیهوش کرد. وقتی الیزابت به هوش آمد، خود را در یک سلول بتونی کوچک و تاریک یافت. این سلول تبدیل به زندان او برای ۲۴ سال بعد شد.

کودکان جهنم: تولد و مرگ در تاریکی

در طول این ۲۴ سال، الیزابت بارها توسط پدرش مورد تجاوز جنسی قرار گرفت و هفت فرزند به دنیا آورد. اولین بارداری او در ۱۰ هفتگی سقط شد و جوزف فریتزل جسد نوزاد را در یک اجاق سوزاند و خاکستر آن را دور ریخت. این جنایت تنها یکی از موارد هولناکی بود که در زیرزمین اتفاق افتاد. اما دو سال بعد، او دختری به نام **کریستین** را به دنیا آورد. دو سال بعد، پسرش **استفان** متولد شد. این دو کودک در زیرزمین بزرگ شدند و هرگز دنیای بیرون را ندیدند.

چشمانی که هرگز نور را ندیدند

کریستین و استفان، دو فرزند اول الیزابت، در زیرزمین بزرگ شدند. آن‌ها هرگز نور خورشید را ندیدند، به مدرسه نرفتند، یا حتی صدای پرندگان را نشنیدند. آن‌ها در دنیایی کوچک و تاریک زندگی می‌کردند، جایی که تنها صدای مادرشان و صدای قدم‌های جوزف فریتزل را می‌شنیدند

بچه‌های رازآلود: سه فرزند در زیرزمین، سه فرزند در بالا

الیزابت در مجموع هفت فرزند به دنیا آورد. سه فرزند (کریستین، استفان و فلیکس) در زیرزمین بزرگ شدند، در حالی که سه فرزند دیگر (الکساندر، مونیکا و مایکل) توسط جوزف و همسرش، روزماری، به عنوان فرزندخوانده بزرگ شدند. جوزف برای اینکه همسرش شک نکند، نوزادان را در یک سبد جلوی درب خانه می‌گذاشت و همراه آن‌ها یک نامه جعلی از طرف الیزابت می‌نوشت که در آن گفته بود: «من بچه‌دار شده‌ام، اما نمی‌خواهم آن را نگه دارم.» و همسرش بی خبر از همه جا نوه هایش را می آورد تا بزرگ کند.

بیماری مرموز: رازی که افشا شد

در آوریل ۲۰۰۸، در نهایت با مریض شدن و تا پای مرگ رفتن  دختر 19 ساله الیزابت ( کریستین)، الیزابت التماش جوزف می کند تا او را به بیمارستان ببرد. پزشکان متوجه شدند که شرایط خانواده بسیار غیرعادی است و به پلیس گزارش دادند.

پلیس به جوزف مشکوک میشود و سوال پیچش میکند و خوشبختانه جوزف لو میرود اما وقتی پلیس درب ضد انفجار را باز کرد، با صحنه‌ای هولناک مواجه شد: الیزابت و سه فرزندش در شرایطی وحشتناک زندگی می‌کردند. آن‌ها بلافاصله به بیمارستان منتقل شدند و تحت مراقبت‌های شدید پزشکی و روانی قرار گرفتند. این پایان ۲۴ سال اسارت بود.

محاکمه شیطان: جوزف فریتزل در دادگاه

جوزف فریتزل در مارس ۲۰۰۹ به اتهامات زندانی کردن، تجاوز جنسی، قتل، و سوءاستفاده روانی محاکمه شد. او به حبس ابد محکوم شد و باید حداقل ۱۵ سال را در زندان می‌گذراند. جوزف فریتزل در سال ۲۰۲۳ در زندان درگذشت، اما جنایات او هرگز فراموش نخواهد شد.

زندگی پس از جهنم

الیزابت و فرزندانش پس از آزادی تحت مراقبت‌های شدید روانی و پزشکی قرار گرفتند. هویت آن‌ها برای محافظت از حریم خصوصی‌شان تغییر داده شد و آن‌ها در مکانی ناشناس زندگی می‌کنند. الیزابت اکنون با شوهر جدیدش در استرالیا زندگی می‌کند و تلاش می‌کند تا زندگی جدیدی را آغاز کند. با وجود تلاش‌های زیاد، زخم‌های این تجربه هولناک احتمالاً هرگز به‌طور کامل التیام نخواهد یافت.

جهان در شوک: پرونده‌ای که تاریخ را تکان داد

پرونده الیزابت فریتزل نه تنها یک تراژدی شخصی، بلکه یک شوک بزرگ برای جامعه جهانی بود. این پرونده نشان داد که چگونه یک فرد می‌تواند در پشت ظاهری عادی، جنایات هولناکی مرتکب شود. این داستان تاریک، اهمیت توجه به علائم هشداردهنده سوءاستفاده‌های خانگی و حمایت از قربانیان را بیش از پیش آشکار کرد.

این داستان، هرچند هولناک، یادآوری است از اهمیت هوشیاری و حمایت از کسانی که ممکن است در سکوت رنج بکشند. جهنم الیزابت فریتزل شاید پایان یافته باشد، اما درس‌های آن برای همیشه باقی خواهد ماند.