تبلیغ سلام من سیامک انصاری هستم بایا چرا شکست می خورد؟
تعداد دفعات پخش تیزر تبلیغاتی سلام من سیامک انصاری هستم در یک هفته اخیر به حدی بوده است که واکنش بینندگان و مخاطبان تلویزیون را به همراه دا…
احتمالا این روزها با شنیدن نام سیامک انصاری، قبل از هر چیز مانند آثار و نقشهایی که بازی کرده یا حتی سریال «صفر بیست و یک»، یاد تیزر تبلیغاتی او که در شبانهروز بارها از شبکههای مختلف پخش میشود، در ذهن تداعی خواهد شد. تیزری که از فرط تکرار، به شنیدن جمله ابتدایی آن یعنی «سلام، من سیامک انصاری هستم» حساسیت پیدا کردهایم و احتمالا به سرعت تصمیم به تغییر شبکه تلویزیون یا کم کردن صدای آن میگیریم.
پخش همزمان این تیزر با پخش سریال «صفر بیست و یک»، میتوانست به عنوان یک شگرد تبلیغاتی به نفع این سایت کسبوکار تمام شود، اما ظاهرا نتیجه متفاوتی رقم خورده است.
۵۰۴۰، بادران، و حالا سیامک انصاری و بایا
بایا خود را شبکه هوشمند خرید و فروش کالا در سراسر کشور معرفی کرده. اما صفحه اول سایت این کسب و کار آنلاین را که باز کنید با چیزی شبیه یک وبلاگ تازهکار روبه رو میشوید که انگار در کمتر از دو ساعت طراحی شده و حتی فرصت کافی برای اینکه بخش درباره ما آن را به شیوه استارتاپیها با شفافیت و برجسته کردن مزیت رقابتی بنویسند هم وجود نداشته.
شرح خدمات بایا را که میخوانید به ذهنتان میآید که از روی اساسنامههای تیپیکالی که این روزها دلالان ثبت شرکت به همه ارائه میدهند برداشته شده است. یک سری موارد کلی و بدون جزئیات فنی؛ بدون اشاره به تیم و مدیران این کسبوکار. درواقع بایا تلاش کرده در سایت خودش تا میتواند روی چهره سیامک انصاری، بازیگر شناختهشده سریالهای تلویزیونی مانور بدهد. بازیگری که به نظر میرسد او هم در دام هوس استارتاپ داشتن افتاده.
البته گفته میشود بایا به جریان تبلیغاتی « شبکه آفتاب » وصل است اما سیامک انصاری گویا نقشی بیش از یک اینفلوئنسر در این بیزنس بازی میکند. هرچند ترکیب سهامداری یا شراکت و ازهمه مهمتر مزیت رقابتی در این کسبوکار تازهکار هنوز مشخص نیست اما به نظر میرسد بایا میخواهد نوعی بازاریابی شبکهای را با تکیه بر داشتههای آژانس تبلیغاتی مادر خود و ظرفیتهای سیامک انصاری رقم بزند.
چیزی شبیه کاری که شبکه بازاریابی بادران و البته سایت اینترنتی ۵۰۴۰ در چند سال گذشته انجام دادهاند و چندان در گرفتن سهم بازار از بازیگران موفقی چون دیجیکالا و دیگر استارتاپهای تخصصی موفق نبودهاند.
مدل کسبوکار این بیزنسها بهخصوص ۵۰۴۰ در سالهای گذشته از نظر برخی کارشناسان این فضا به بازاریابی هرمی تعبیر و حتی در مواردی تبلیغات کالاهای آنها در برخی شبکههای تلویزیونی خارجی خبرساز هم شده اشت. تا جایی که مریم امیرجلالی بازیگر شناختهشده تلویزیون وقتی سر از یک شبکه خارجی برای تبلیغ کالاهایی که در ۵۰۴۰ به فروش میرفت درآورد؛ این فروشگاه اینترنتی مجبور شد اطلاعیه بدهد که رابطهای میان این تبلیغات و این کسب و کار وجود ندارد و حتی کار به شکایت و دادگاه هم کشیده شد.
در هر صورت به نظر میرسد بایا هم سرنوشتی بهتر از نمونههای مشابه قبلی خود نداشته باشد و صرفا یک کسبوکار باعجله و سلبریتیمحور است که وارد بازاری شده که استارتاپهای قدر و آیتیمحور کارکشتهای چون دیجیکالا، اسنپ و… در آن حضور دارند.
پیشنهاد می شود: شوخی خفن علی انصاریان با سیامک انصاری در تلویزیون!
تگاستار: پلتفرم رامبد و دیگر شاخهای اینستاگرام
یکی از اولین سلبریتیهایی که وارد حوزه کسبوکارهای آنلاین شد رامبد جوان بود. رامبد با مشارکت در یک کسبوکار اینترنتی به نام تگاستار که شبکه اجتماعی یا همان پلتفرم اینفلوئنسرمارکتینگ ایران لقب گرفته بود آمده بود تا از رشد بازار استارتاپها در ایران سهم اقتصادی خوبی برداشت کند.
تگاستار با تبلیغات و هیاهو و یک رونمایی پرحاشیه که تقریبا تمام شاخهای اینستاگرام را دور هم جمع کرده بود شروع کرد اما زود رو به خاموشی رفت.
برخلاف انتظار و پیشبینیهای رامبد جوان؛ استقبال کسبوکارها به خصوص استارتاپها از این پلتفرم جواب نداد و حالا حتی سایت آنهم بیدردسر باز نمیشود. شاید بتوان رامبد جوان را اولین شکستخورده بزرگ استارتاپی در دنیای پرفرازوفرود کسبوکارهای انلاین دانست.
علی دایی و دینگی که صدایش شنیده نشد
کمتر از دو سال بعد از همهگیر شدن اسنپ و تپسی بود که بیلبوردهای بزرگ یک تاکسی اینترنتی تازه در شهر تهران برافراشته شدند. دینگ که با چهره علی دایی آمده بود تا در یکی از جذابترین بازارهای استارتاپی ایران رقابت کند.
دایی که فعالیتهای اقتصادی او نشان میدهد از سرمایهگذاری مادی یا معنوی در بازارهای آیندهدار استقبال میکند؛ اما بازی استارتاپها را خوب نخوانده بود. بازیای که همیشه تاکید دارد کسی که دیر آمده سهمی نمیبرد.
وقتی بیلبوردهای دینگ بالا رفت و صخبت از این شد که دایی سهامدار این استارتاپ است و نه صرفا تبلیغکننده آن اما هیچوقت از سوی تیم تبلیغاتی و البته مدیران آن صحبت مشخصی از نقش دایی در این استارتاپ نشد
. امیرمظفر منشوریان، مدیرعامل دینگ در روز رونمایی این اپلیکیشن که با حضور چهرههای ورزشی چون دایی و هادی ساعی و … برگزار شده بود اگر چه گفته بود این سامانه اینترنتی «حساب همه چیز را کرده و به تمام مسائل پیرامون حوزه تاکسی آنلاین فکر کرده است.» اما حالا دو سالی است که هیچ خبری از این کسب و کار و مدیرعامل آن شنیده نمیشود. به نظر میرسد هم سرمایه اجتماعی دایی و هم دیگر دوستان ورزشکارش در دنیای استارتاپها نتوانسته به کمک دینگ بیاید.
علی انصاریان و آیو: شروع خوب، پایان تلخ؟
آیو یک تلویزیون اینترنتی است که شرکت فناپ (زیرمجموعه بانک پاسارگاد) از سهامدارن اصلی آن است. یا شاید بهتر باشد بگوییم بود. چون سرنوشت فعلی آیو چندان روشن نیست. درست است که علی انصاریان که میداندار اصلی این کسب و کار اینترنتی در ابتدای راهاندازی بود و گردوخاک زیادی برای آن به پا کرد احتمالا بیشتر برنامهساز آن بوده اما برای آیو؛ انصاریان بیش از یک چهره تلویزیونی؛ بلکه نوعی برگ برنده برای بردن بازی سخت تلویزیونهای اینترنتی بود. بازیای که روی کاغذ، دیگر آیو در آن شانس زیادی ندارد.
انصاریان و شلوغبازیهایش در یک دوره کوتاه آیو را بر سر زبانها انداخت اما خیلی زود مشخص شد در زمین تولید محتوای ویدئویی و توزیع آنلاین آن، متغیرهای دیگری بیش از سلبریتیها نقش دارند.
آیو این روزها حال و روز خوبی ندارد و گویی از اولویتهای استراتژیک فناپ و بانک پاسارگاد هم خارج شده و معلوم نیست تا کی با این وضع ادامه بدهد.
واکنش کاربران به حجم زیاد تبلیغات بایا
بایا چیست؟
به بهانه راه افتادن و تبلیغات گسترده کسبوکار آنلاینی به نام بایا که این روزها با میدانداری سیامک انصاری بر سر زبانها افتاده نگاهی انداختهایم به مهمترین حرکتهای استارتاپی سلبریتیهای شناختهشده که خیلی زود هیاهویشان خوابید و به جایی نرسیدند. اما قبل از آن اول بپردازیم به خود بایا.
منبع: مدنیوز
دیدگاه تان را بنویسید