|

شمخانی جمله "حرومزاده‌ها من هنوز زنده‌ام" را از کجا آورد؟ کپی از پاپیون شاهکار سینما

توییت اخیر علی شمخانی و اشاره به دیالوگ ماندگار فیلم «پاپیون» بهانه‌ای است برای بررسی این شاهکار هنری تاریخ سینما.

لینک کوتاه کپی شد

شایانیوز- حواشی اخیر پیرامون علی شمخانی، او را به پاسخی واداشت که قبل‌تر از این هم در مصاحبه‌ای عنوان کرده بود: حرومزاده‌ها من هنوز زنده‌ام!

8379053_414

این جمله وی برگرفته از دیالوگ ماندگار استیو مک کوئین در یکی از برجسته‌ترین فیلم‌های تاریخ سینماست. فیلمی که از عمیق‌ترین نمادهای مقاومت انسان در برابر فراموشی و شکست و تحقیر است: فیلم «پاپیون» (Papillon)، ساخته‌ فرانکلین جی. شافنر.

در این یادداشت، به بهانه‌ همین جمله، به سراغ این اثر ماندگار سینمایی می‌رویم؛ فیلمی که بیش از هر چیز، از اراده‌ بقا، معنای آزادی و توان روح انسان برای ایستادن در برابر تحقیر سخن می‌گوید.

سرگذشت مردی که نمی‌خواست دروغ زندگی کند

«پاپیون» داستان واقعی آنری شاریر (با بازی استیو مک کوئین)، مردی فرانسوی است که در دهه‌ ۱۹۳۰ به جرم قتلی که مرتکب نشده بود به حبس ابد در مستعمره‌ فرانسه در گویان محکوم شد؛ سرزمینی گرم و مرطوب، احاطه‌ شده با جنگل و دریا، که در عمل به اردوگاه مرگ شباهت داشت.

لقب «پاپیون» به معنای «پروانه»، از خال‌کوبی روی سینه‌اش گرفته شده بود؛ پروانه‌ای که بعدها استعاره‌ای از روح آزاد او شد.

در زندان، پاپیون بارها می‌گریزد و هر بار به شکلی دردناک دوباره دستگیر می‌شود، اما اراده‌اش برای آزادی هرگز فرو نمی‌نشیند.

فیلم نه تنها داستان فرارهای اوست، بلکه روایتی از تبدیل ‌شدن انسان به اسطوره‌ای از استقامت است؛ انسانی که در برابر تحقیر، زخم، گرسنگی و انفرادی، تنها چیزی را که از او نمی‌توانند بگیرند نگه می‌دارد: ایمان به رهایی.

dfhbfhfhf

ساختار فیلم؛ تقابل اراده و نظام

کارگردان، فرانکلین جی. شافنر، با همکاری فیلمنامه‌نویس برجسته دالتون ترامبو، اثری خلق کرد که همزمان فیلمی ماجراجویانه، فلسفی و اگزیستانسیالیستی است.

در مرکز داستان، دوگانگیِ میان «اراده‌ فرد» و «نظام تنبیه» قرار دارد.

پاپیون در برابر دستگاهی می‌ایستد که هدفش خرد کردن انسان است؛ سیستمی که در آن، تنبیه جسمی وسیله‌ای برای نابودی روح محسوب می‌شود.

اما در دل همین جهنم، پاپیون یاد می‌گیرد که آزادی مفهومی بیرونی نیست؛ حالتی درونی است.

در یکی از صحنه‌های ماندگار، وقتی او پس از سال‌ها انزوا و گرسنگی دوباره به جمع زندانیان بازمی‌گردد، در چشمانش چیزی دیده می‌شود که از مرز عقل گذشته است: آرامش کسی که به بهای همه چیز، آزادی ذهن خود را حفظ کرده است.

در این‌جاست که فیلم از سطح یک درام زندان فراتر می‌رود و به تأملی درباره‌ ماهیت انسان و مقاومت روح بدل می‌شود.

oishdgvjslkjlkv

مونولوگ جاودانه 

در پایان فیلم، پاپیون پس از سال‌ها شکنجه، تبعید، شکست و تنهایی، آخرین تلاش خود را برای فرار انجام می‌دهد.  بعد از گذر  طاقت‌فرسا و خرد کننده از مرزها، آن سوی آبها که قرار می‌گیرد، با جسمی فرسوده و چهره‌ای تکیده، روی صخره‌ای بلند می‌ایستد، رو به مأموران فریاد می‌زند:

«You bastards, I’m still here!»

حرومزاده‌ها من هنوز زنده‌ام!

این فریاد، نه ناسزا، بلکه اعلام حضور است؛ فریاد انسانی که می‌گوید «من هنوز هستم»، حتی اگر همه چیز را از من گرفته باشند.

در دل این جمله، پیام فلسفی عمیقی نهفته است: انسان تا وقتی اراده دارد، شکست‌ناپذیر است.

به همین دلیل است که این جمله در فرهنگ عامه‌ جهان ماندگار شد؛ نه به عنوان توهین، بلکه به عنوان شعاری برای بقا، مقاومت و بازماندن در برابر نیروهایی که می‌خواهند انسان را از درون نابود کنند.

بازی‌ها، موسیقی و زبان تصویر

استیو مک‌کوئین در نقش پاپیون و داستین هافمن در نقش لویی دگا، زوجی را می‌سازند که از دو جهان متفاوت می‌آیند اما در جهنم زندان به برادری می‌رسند.

بازی مک‌کوئین درخشان و درونی است؛ او بیشتر از طریق سکوت و نگاه سخن می‌گوید.

هافمن در مقابل، شخصیتی پرگو و عصبی است که در کنار پاپیون رشد می‌کند و به آرامش می‌رسد.

موسیقی متن جاودانه‌ی جری گلداسمیت نیز با نغمه‌ای غمگین اما پرشکوه، روح فیلم را در ذهن مخاطب حک می‌کند — ملودی‌ای که از نخستین نتش، بوی رهایی و اندوه را توأمان دارد.

sdgdgklnksnm_dfb

از واقعیت تا افسانه

منتقدان پس از اکران فیلم در ۱۹۷۳، آن را ترکیبی از واقعیت و اسطوره دانستند.

آنری شاریر واقعاً از گویان گریخت، اما بخش‌هایی از کتاب و فیلم در مرز میان حقیقت و خیال حرکت می‌کند.

بااین‌حال، ارزش فیلم در مستند بودن ماجرا نیست، بلکه در بازآفرینی اسطوره‌ی انسان آزاد است؛ انسانی که در هر شرایطی، حتی در زندان، می‌تواند معنا و کرامت خود را حفظ کند.

به همین دلیل است که پاپیون در طول پنجاه سال گذشته الهام‌بخش میلیون‌ها نفر بوده؛  از زندانیان سیاسی تا نویسندگان، هنرمندان و فیلسوفانی که در جستجوی  معنای رهایی در عصر مدرن‌اند.

bcgbfc

معنا و میراث پاپیون

پاپیون در ظاهر درباره‌ فرار است، اما در باطن درباره‌ وفاداری به خود است؛ و به ارزش‌های خود.

او می‌گوید: «من فرار می‌کنم، چون نمی‌توانم با دروغ زندگی کنم.»

این جمله، هم‌ردیف آموزه‌های اگزیستانسیالیستی ژان پل سارتر و آلبر کامو است: انسان تنها زمانی انسان است که انتخاب کند، حتی اگر بهایش رنج باشد.

فیلم پاپیون به ما می‌گوید: آزادی مفهومی بیرونی نیست که کسی به ما بدهد یا بگیرد؛ آزادی در درون ماست، در شجاعتِ گفتنِ جملۀ «من هنوز زنده‌ام» در جهانی که هر روز می‌کوشد ما را خاموش کند.

jkvkgkmmhgnb

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

  • مهدی ارسالی در

    ای کاش می‌گفت من این پولها را از کجا آورده ام تا ما هم یاد بگیریم بدون کارکردن پول از شویم

دیدگاه تان را بنویسید

 

آشپزی

خانه داری

تفریح و سرگرمی

دنیای سلبریتی ها