همبرگر با سس خون/ قاتلی که از گوشت قربانیانش همبرگر درست کرد و به مردم فروخت
قاتلی که قربانیان را به شیوهای هولناک به کام مرگ میکشاند و برای جلوگیری از فاش شدن رازش، اجساد مقتولین را به همبرگر تبدیل میکرد.
شایانیوز- اگر بخواهیم قاتلین سریالی را از دید «عصبانیترین» برسی کنیم به قاتلی میرسیم از کشور آمریکا؛ قاتلی که شاید نامش در صدر لیست تندخوترین قاتلین جای گیرد. فردی که قربانیان را به دلیل واهی و به شیوهای هولناک به کام مرگ میکشاند و برای جلوگیری از فاش شدن رازش، اجساد مقتولین را به همبرگر تبدیل میکرد.
از اعتیاد پدر و قطع ارتباط با خانواده تا میل او به کشتن
«جو متنی همیشه خشن و بی احساس بود.» مادرش این جمله را گفت؛ شاید به این دلیل که متنی دوران کودکی را با پدری الکلی و همیشه غایب و مادری که مجبور به کار در شیفتهای اضافی برای حمایت از شش فرزندش شده بود، تحمل کرد. جزئیات زیادی از دوران نوجوانی او وجود ندارد اما این فرد که بعدها به قاتلی سریالی بدل شد از 1 سالگی وارد ارتش شد و پس ا ارتباط خود را به کلی با خانواده قطع کرد. در سال 1994، جو متنی با همسر و پسر شش ساله خود در بالتیمور جنوبی زندگی می کرد. او به عنوان یک راننده کامیون برای مدت طولانی در جاده بود. یک روز، وقتی به خانه آمد متوجه شد همسرش به همراه فرزندانشان رفته است.
گرسنگی سیری ناپذیر جو برای انتقام
او مانند متنی اعتیاد به مواد مخدر داشت و جو معتقد بود که به خاطر مرد دیگری او را ترک کرده و در خیابان زندگی می کند. متنی روزها را به دنبال آنها گذراند و دو مرد بی خانمان را پیدا کرد که معتقد بود او را میشناسند. وقتی آنها هیچ نشانهای نداند او هر دوی آنها را با تبری که با خود آورده بود کشت. ا حتی ماهیگیری که در آن نزدیکی بود را کشت تا شاهدی برجای نگذارد و بلافاصله اجساد را در رودخانه انداخت. جو به دلیل قتل این افراد به زندان رفت اما چون ثابت نشد که کار اوست یکسال بعد رهایی یافت.
انسانهایی که محل اختفای اجساد بودند
مدت کوتاهی پس از آزادی، جو دو کارگر جنسی را به قتل رساند، زیرا آنها نتوانستند اطلاعاتی در مورد همسر گم شدهاش به او ارائه دهند. او اینبار به جای پرتاب آنها در رودخانه، اجساد را به خانه آورد. در آنجا آنها را تکه تکه کرد و گوشتیترین قسمتهای آنها را با گوشت گاو و خوک مخلوط و همبرگر درست کرد. او این لقمههای گوشتی را از یک جایگاه کوچکی که در کنار جاده باز کرده بود می فروخت. در این مدت، مشتریان او همه تکههای گوشت انسان را مصرف میکردند. آنها به محل اختفای اجساد قربانیان متنی تبدیل شدند. هر زمان که به گوشت خاص بیشتری نیاز داشت، به سادگی به بیرون می رفت و یک کارگر جنسی یا یک ولگرد دیگر پیدا می کرد.
جو متنی سرانجام در سال 1996 هنگامی که یک قربانی احتمالی به نام ریتا کمپر توانست از چنگال خود فرار کند و مستقیم به سمت پلیس دوید، دستگیر شد.
دیدگاه تان را بنویسید